به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، او خود را راحله پورنخعی، متولد سال ۱۳۶۲ در شهرستان راور و ساکن رفسنجان یکی از شهرستانهای استان کرمان معرفی میکند که ۹ سالی میشود راننده اتوبوس است. از علاقه خود از همان بچگی به رانندگی میگوید که آن قدر هیجان داشت که حتی پیش از راننده اتوبوس، مدتی کنار برادرش سوار تریلی میشد. اگرچه قرار بود این گپ کوتاه حضوری باشد، اما کرونا مانع شد و آنچه در ادامه میخوانید گفتگو با این راننده خانم اتوبوس خط ثابت کرمان – اصفهان است.
دلیل علاقهتان به رانندگی اتوبوس چه بود؟
به طور قطع شغل پدرم؛ علاقهام به رانندگی با اتوبوس به حدی بود که به خاطر دارم دوم راهنمایی با دوستان یکی یکی از آرزوهایمان میگفتیم. یکی میگفت میخواهد معلم، دیگری دکتر، دیگری پرستار و ... شود. بعد رو به من کردند گفتند «دوست داری چه کاره شوی»؟ گفتم میخواهم راننده اتوبوس شوم که به یکباره همه به من خندیدند. جالب است مدتی پیش که همان افراد دور هم جمع شده بودیم، همه خانهدار شده بودند شاید من تنها کسی بودم که به آرزویش رسیده بود.
حامی شما برای به ورود به این شغل که بود؟
پدرم حامی من بود. البته زمانی که به دنبال گرفتن مدرک پایه یک رانندگی رفتم، این کار برای زنان عجیب بود و باید تابوشکنی میشد و به اصلاً این فرهنگ ایجاد نشده بود. به خاطر دارم زمانی که برای امتحان رانندگی پایه یک رفتم، دید مردم نسبت به امروز بسیار متفاوت بود.
چند مرتبه امتحان رانندگی پایه یک دادید؟
من دو بار امتحان دادم. اگرچه همان بار نخست هم فکر میکنم حقم بود و باید قبول میشدم، اما به دلیل اینکه زن بودم، در آن محیط مردانه مرا بار اول رد کردند. البته به خاطر دارم بار دوم هم که امتحان دادم و زمانی که ایستادم، سرهنگ رانندگی به من گفت شما لطف کنید دوباره تنها همین مسیر را بروید و در نهایت ۹ سال پیش بعد از دو بار، قبول شدم. این را هم بگویم که در دورهای که من گواهینامه پایه یک گرفتم هیچ آموزشگاهی نبود و سختگیری در امتحان زیاد بود و باید خودمان تمام اصول را یاد میگرفتیم.
قبل از آن که راننده اتوبوس شوید، کنار پدرتان رانندگی میکردید؟
برادرم تریلی داشت و گاهی کنارش مینشستم. کلاً از همان بچگی رانندگی با ماشین بزرگ را دوست داشتم و هر وقت با اتوبوس سفر میرفتم ردیف جلو مینشستم و حرکات راننده را زیر نظر میگرفتم.
قبل از راننده اتوبوس، شغل دیگری هم داشتید؟
بله ۱۲ سال مربی رانندگی بودم و آموزشگاه رانندگی داشتم، البته این را بگویم همسرم در رسیدن به آرزویم که راننده اتوبوس بود، مرا بسیار حمایت کرد.
پس همسرتان هیچگاه مخالف شغل شما نبود؟
نه، چون یکی از شروط ازدواجم این بود و که راننده اتوبوس شوم، البته همسرم فرهنگی هستند به من گفتند کمک میکند تا درس بخوانم، اما گفتم هیچ علاقهای به درس ندارم و میخواهم راننده شوم و خوشبختانه با وجود تفاوت سنی ۱۳ ساله من با همسرم، او با این خواستهام موافقت کرد و امروز هم خدا روشکر این شغل من در خانوادهام عادی و پذیرفته شده است.
واکنش خانواده همسرتان به از این شرط ازدواج چه بود؟
شاید خانواده همسرم از لحاظ فرهنگی و سنتی با ما متفاوت بودند و با وجودی که سن بالایی داشتند، اما هیچگاه در ظاهر به این علاقه، خواسته و شغل من واکنشی منفی نشان ندادند و همواره احترام به خواستهام گذاشتهاند.
آیا در این مسیر مادر و یا دیگر اعضای خانواده تان مخالفت نکردند؟
اصلاً یادم نمیآید اطرافیان و خانواده خودم هیچگاه نسبت به این علاقهام واکنش منفی نشان داده باشند و البته آنقدر علاقه به رانندگی داشتم که صحبت اطرافیان برایم مهم نبود. شاید برخی همسایه و آشنایان از دور میگفتند این شغل به درد زن نمی خورد، اما خانوادهام همراهم بودند.
همان افرادی که زمانی رانندگی شما با اتوبوس بودند امروز چه نگاهی به شما دارند؟
نگاههای آنها امروز شاید ۳۶۰ درجه تغییر کرده. در کل ۹ سال پیش شغل راننده اتوبوس برای زنها خوب نبود. زمانی که رفتم پلیس راه دفترچهام را بگیرم نگاه پلیس و حتی مسافران عجیب بود، اما اکنون نگاهها عادی شده و طبیعی است بعد از ۹ سال رانندگی اتوبوس در جادهها شناخته شدهام و همه احترام میگذارند.
واکنش مسافران به رانندگی شما چطور است؟
مسیر کرمان تا اصفهان تقریبا ۶۵۰ کیلومتر راه و حدودا ۱۰ ساعت است. مسافرانم در این مسیر پیر، جوان، دانشجو، طلافروش و ... هستند و همچنین نصف مسافران اتوبوسم ثابت هستند و هفتهای چند بار با من سفر دارند، اما نصف دیگر مسافرانم بار اولی است که سوار اتوبوسم میشوند که در برخورد اول اندکی شاید تعجب کنند و من نیز در آینه متوجه واکنش آنها میشوم. برخی هم ساکت میشوند و نگاه میکنند و گویی ترس دارند، اما در همان ۱۰ دقیقه اول به تسلط من در رانندگی پی میبرند و توجه میکنم در مسیر حتی راحت میخوابند و بعد از رسیدن به مقصد از من تشکر میکنند. حتی شده برخی مسافرانم بعد از پیاده شدن از اتوبوس به من میگویند که «رانندگیت از مردها هم مردانهتر بود» و اینها به من انگیزه میدهد.
در این ۹ سال مسافران متلک و یا حرف خاصی گفتهاند؟
متلک خاص که نه؛ اما یک بار یک مسافر مسن بعد از سوار شدن به اتوبوس به من گفت خانم شما گواهینامه دارید که جای راننده نشستهاید؟ همان لحظه همکارم به شوخی گفت نه این خانم مدرک ندارد و اتوبوس پدرش را سوار شده که به یک باره مسافر شوکه شد و گفت این موضوع را همین الان به پلیس راه گزارش میدهم... که بعد از این جریان به او توضیح دادم که گواهینامه و مجوز رانندگی دارم و به او اطمینان خاطر دادم که با تایید پلیس پشت اتوبوس نشستهام.
خودتان مالک اتوبوس هستید؟
بله؛ پسرم که دانشجوست به همراه یکی از دوستانمان بهصورت شراکتی مالک اتوبوس هستیم و برادرم هم همکارم برای رانندگی است و در کل بیشتر سرویسهای من، برادر و پسرم کنارم حضور دارند.
پسرتان هم گواهینامه پایه یک دارد؟
خیر؛ البته او نماینده و صاحب اتوبوس است.
در بین راه اگر اتوبوس خراب شود، آیا آشنایی به مکانیک اتوبوس دارید؟
خوشخبتانه مدل اتوبوس ما بالا است دائم بررسی میشود و در کل مکانیک اتوبوس را خیلی دوست دارم، اما اینکه برادر و حتی پسرم اجازه نمیدهند و خودشان تعمیرات اتوبوس را انجام میدهند و با توجه به حضور آنها، دیگر وظیفه خود را نمیدانم که در امور فنی اتوبوس وارد شوم.
طی ۹ سال رانندگی اتوبوس بهعنوان یک زن تصادف داشتهاید؟
نه خداروشکر اصلاً تصادفی نداشتهام و باید بگویم بهعنوان یک راننده همواره مسئولیت بالایی برای سلامت جان مسافرانم دارم.
فکر میکنید یک راننده اتوبوس خانم چه ویژگی باید داشته باشد؟
این شغل در مرحله اول نیازمند جرات و علاقه است و من نیز از همان ابتدا این جرات و اشتیاق را داشتم.
به غیر از رانندگی اتوبوس به کار و حرفه دیگری هم علاقه دارید؟
اگر به موضوع درآمد فکر میکردم به راحتی میتوانستم در شهر و یا همان آموزشگاه رانندگی خودم، حتی سه برابر پولی که در جاده میگیرم را به دست آورم، اما به خاطر علاقهای که به رانندگی اتوبوس دارم این شغل را با تمام سختی و مسئولیتهایش به جان خریدهام.
در کل بهعنوان یک زن به کار و هنر دیگری علاقه دارید؟
واقعیت است که دیگر وقت فعالیت در کار یا هنر دیگری را ندارم. من بعد از هر سرویس رانندگی، باید به امور زندگی و خانهام بپردازم. آشپزی و کیکپزی میکنم پیگیر امور فرزندانم هستم و خوشبتانه به امروز همسرم و فرزاندان هیچ یک شکایتی از این شرایط نداشتهاند.
واکنش دوستان فرزندانتان نسبت به شغل شما چیست؟
چند تا از کلیپی که از رانندگیام در فضای مجازی گذاشتهام را دخترم گرفته؛ معمولاً وقتی از مدرسه که میآید از واکنش دوستانش میگوید که به او گفتهاند خوش بحالت مادرت راننده اتوبوس است، البته پسرم نسبت به این موضوع اندکی تودار است. حتی همکارام همسرم از شغل من تعجب میکنند.
با این اوصاف اجازه میدهید دختر و پسرتان هم راننده اتوبوس شوند؟
پسرم علاقه نشان داده و البته من دوست دارم به درسش ادامه دهد و شغل دولتی داشته باشد. با این وجود احتمال آمدنش به این شغل زیاد است. البته دوست ندارم دختر راننده اتوبوس شود و تمایل دارم درس بخواند، البته خودش هم علاقه زیادی به این کار نشان نمیدهد.
از همان ابتدا راننده مسیر اصفهان - کرمان بودید؟
نه ابتدا راننده اتوبوس مسیر کرمان- کرج بودم، اما چون این مسیر یک شب رفت و یک شب برگشت بود با توجه به اینکه در آن سالها خوابگاهی برای رانندگان زن نبود، مجبور به توقف و ماندن در منزل اقوام همسرم در کرج بودم به همین دلیل تصمیم به تغییر خط اتوبوسم کردم و با توجه به اینکه در خط اصفهان اتوبوس هیچ توقفی نداشت و نصف روز اصفهان و نصف در کرمان و منزلم هستم تصمیم به این کار گرفتم از همه مهمتر مسیر کرمان اصفهان بار و مسافر خوب و باکلاسی دارد.
گفته میشود که مسیر کرمان جزو مسیرهای پرخطر به لحاظ امنیتی است و این حساسیت مسئولیت راننده بیشتر میکند.
دقیقاً؛ کرمان شهری است که از یک طرف با زاهدان ارتباط دارد و هر آن ممکن است شخصی با خود موادمخدر داخل اتوبوس بیاورد، بنابراین راننده باید دقت کند و مرتب وسایل داخل اتوبوس را بررسی میکند و مسافر نباید هیچ وسیلهای را با خود بالای اتوبوس بیاورند چون اگر بیاورد و داخل کانالهای اتوبوس بگذارند اگر در ایست و بازرسی محموله مواد کشف شود مسئولیتش با راننده است. ما ایست و بازرسیهای زیادی داریم و اتفاق افتاده قبل از راه افتادن مسافری همراه خود مواد در لباس و بدن خود داشته که شناسایی کردهایم. متاسفانه قانون بدی است که هر اتفاقی داخل اتوبوس بیفتد و محمولهای از داخل اتوبوس کشف شود به اسم راننده ضبط میشود.
آیا هنگام رانندگی استرس دارید؟
اصلاً؛ البته اوایل کارم در همان سرویسهای نخست اندکی استرس داشتم، اما اکنون به شدت ریلکس هستم و هیچ استرسی ندارم و تمام جاده و دست اندازهای آن را حفظ هستم و در این ۹ سال حتی یکبار هم نشده مسیری را گم کنم. به ویژه در ایام عید از مسیر اردکان به سمت نایین شاهد طوفانهای شن وحشتناک هستیم که مسافران میترسند حتی شده که هنگام طوفان شن دید نداشته باشیم، اما من بسیار آرام و ریلکس آدامس میخوردم و به رانندگی ادامه میدادم و یا گردنه ملااحمد در این کرمان در فصل زمستان همراه با یخ، برف و باران است، اما من با شناخت کاملی که از راه دارم بسیار راحت رانندگی میکنم و مسافرانم راضی هستند.
آیا خانواده تان با اتوبوس شما سفر داشتهاند؟
بله دوست و آشنایان از سر کنجکاوی هم که بوده یک بار با اتوبوسم سفر کردهاند.
در ماه چند بار سرویس دارید؟
من معمولا ماهانه ۲۰ سرویس را جابجا میکنم و شاید بتوانم کمتر از این تعداد را هم داشته باشم اما اگر دو روز در جاده و سوار در اتوبوس نباشم و بخواهم در خانه استراحت کنم، دلتنگ جاده و اتوبوس میشوم.
نظر شما