به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، وقتی تصمیم میگیری در یک سریال نوروزی قصهات را به فضای جنگ و اسارت ببری، یعنی ریسک بزرگی کردهای که احتمال شکست آن بیش از موفقیت است. هر چقدر هم که برای تقویت موقعیتهای کمیک تلاش کنی، باز هم با قصه جنگ و فضایی مواجهی که ذاتاً غمانگیز است. در فصل سوم «زیرخاکی» دوری «فریبرز» از «پری» این ریسک را پررنگ تر کرده بود اما این سریال از این چالش با کامیابی عبور کرد.
مهمترین تمهید روایی، شاید دو زوج جدید داستان بودند که قرار بود جای زوج بامزه «پری» و «فریبرز» را پر کنند؛ یعنی تقابل و تضاد فریبرز و سروان ارتش در فضای اسارت و در خانه «مروتپور»، زوج «کشور خانم» و «پری».
در اولی ما یک دوگانه بلاهت و فرزانگی میبینیم، جناب سروان با تکیه بر مشیت الهی، فردی تقدیرگرا و در عین حال محکم و مصمم است. او البته برای موقعیتهای دشوار تدبیر دارد و اساسا نماینده آن کهنالگوی حکیمِ فرزانه است. این خصایص همه در تضاد با حماقت فریبرز است.
فریبرز دائماً هیجانزده است و حتی میمیک صورتش هیچوقت خنثی نیست. به راحتی دل میبندد و به همان راحتی هم ناامید میشود. معمولاً تمام تصمیماتش را به تنهایی میگیرد و به اشتباه میافتد، یعنی هیچ نسبتی با تدبیر ندارد، جایی از سریال، سروان به فریبرز میگوید: «برای هر تصمیمی فکر کن و مشورت کن» این دقیقا وجه تمایز پررنگ این دو کاراکتر است.
از آن طرف در خانه مروتپور ما با دو وجه زنانه و توامان کاریکاتوری مواجهیم؛ «کشور خانم» که تیپیکال زن سنتی ایرانی را نمایندگی میکند و البته سر و زبان هم دارد؛ کلامش دائماً آمیخته به کنایه و طعنه است. تمهید لهجه اینجا خیلی خوب به روند پرداخت کاراکتر کشور کمک کرده، او گاهی خودش حرفهایش را هم ترجمه میکند. در نتیجه آن یکی از بامزهترین موقعیتهای کمیک و تکرارشونده سریال را میسازد.
اینجا هم موقعیتها تضاد دارند اما کمی پنهانتر، هر چقدر در زندگی «کشور» همه چیز سامان دارد، در زندگی «پری» همه چیز بیسامان است؛ همسرش موقعیت نامعلومی دارد و بخش عمدهای از روزهایش را در زندانهای مختلف میگذراند، کشور اگر سقفی بالای سر دارد، پری اما در اتاقی از همان سقف بالای سر کشور یک زندگی عاریهای دارد و البته اگر کشور راضی و خشنود است، پری سراسر عصیان است.
به هر حال بار روایت بر دوش همین دو زوج بوده و میشود گفت که موفق هم بوده تا قسمت نهم که فریبرز و پری دوباره به هم میرسند. اینجا موتور روایت با دور تندتری میچرخد و در پنج قسمت انتهایی همان فضای فصلهای گذشته سریال را شاهدیم.
در پایان مسئله مهم این است که کاراکترها همچون «فریبرز»، پری، کشور و اسکندر آنقدر خوب پرداخت شده که موقعیتها را مال خود میکنند و شاید اصلاً راز موفقیت متوالی «زیرخاکی» همین شخصیتپردازیهای درست و به اندازه باشد، موفقیتی که با همین فرمول و با تکیه بر کاراکترهایش میتواند ادامه پیدا کند.
مجموعه تلویزیونی «زیرخاکی ۳» در ایام نوروز ۱۴۰۱ توانست با ۶۹٫۲ درصد بیننده، پرمخاطبترین سریال تلویزیون در این ایام لقب گیرد. همچنین این مجموعه با ۳ میلیون و ۳۵۲ هزار و ۱۳۳ بار مشاهده در بستر تلوبیون، پر بینندهترین مجموعه نوروزی در تلوبیون به شمار میرود.
نظر شما