لباس کاپیتانی تیم ملی جوانان برتن داشت، اما هوای عشقی دیگر به سرش زد. روی لباس ورزشی‌اش ردای جبهه پوشید و عزم رفتن به میدان رزم کرد. «مهدی رضایی‌مجد» کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال جوانان ایران که «مارادونا» ایران لقب گرفته بود، این بار به جای پا به توپ شدن و گل کاشتن، مصمم بود تا دستانش با آرپی‌چی خو بگیرد و حماسه بیآفریند.

شهید مجد

همشهری آنلاین- ثریا روزبهانی: «مهدی رضایی‌مجد» کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال جوانان ایران وقتی شهید شد، زیر لباس رزمش، گرمکن و ساق ورزشی فوتبال را بر تن داشت و با لباس هایی که با تمام وجود به آنها عشق می ورزید در دل خاک آرام گرفت. او می‌توانست به جای رخت شهادت، امروز مانند دوستان و ورزشکاران هم‌دوره خود به اسطوره فوتبال کشورمان تبدیل شود، اما او هدف والاتری را برگزید و برای دفاع از خاک میهن راهی جبهه‌های جنگ تحمیلی شد.

ساق قرمز رنگ، شلوار آبی سه خط و یک پیراهن سفید، آخرین تصویری است که از زمان وداع در ذهن خانواده‌اش حک شده است. او درست در سالروز ولادتش، یعنی ۱۰ اسفند سال ۶۵، در عملیات تکمیلی کربلای ۵ در منطقه عمومی شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.

۱۵گل ملی یادگاری مهدی

شهید رضایی مجد، سال ۱۳۴۲ در محله پاچنار به دنیا آمد. مهدی، فرزند چهارم خانواده‌ای ورزشی بود که با کشتی ورزش خود را آغاز کرد و حتی قهرمان هم شد و با توصیه برادر بزرگ‌تر، حاج اکبر به سمت فوتبال رفت. «رضا رضایی مجد» برادر شهید، به علاقه و مهارت فوتبالی او چنین اشاره می‌کند: «مهدی فوتبال را از نوجوانی در تیم آذر که یک تیم محلی در انتهای خیابان حافظ بود و از زمین های خاکی‌ تهران شروع کرد.

کاپیتان ۲۲ساله تیم ملی فوتبال در زمان شهادت لباس ورزشی برتن داشت | «مارادونا»ی ایران در روز تولدش، «شهادت» هدیه گرفت

رشد خوبی داشت و همیشه یک رده بالاتر از سن خودش بازی می‌کرد. او مربیان خوبی از جمله مرحوم «حسن میرزایی» در تیم آذر و «قاسم پناهگر» در تیم تهران جوان داشت. او از طرف «علی پروین» سرمربی تیم ملی سال ۱۳۶۵ به پرسپولیس دعوت شد و۴ ماه در اردوی آماده‌سازی پرسپولیس شرکت کرد و توانست مهارتش را نشان دهد. او کاپیتانی تیم فوتبال جوانان جمهوری اسلامی ایران را در سال ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲به عهده داشت. مهدی همچنین در تیم‌های باشگاهی تهران از جمله اکباتان تهران، تهران جوان و پرسپولیس بازی کرد و توانست ۱۵ گل ملی را در کارنامه ورزشی خود به ثبت برساند. یک گل او مقابل تیم ملی بزرگسالان کره جنوبی در جام پادشاهی بنگلادش به ثمر رسید و تاریخی شد.

این بازی با نتیجه ۳ بر یک به سود کره جنوبی تمام شد و تک‌ گل تیم جوانان ایران را مهدی مجد وارد دروازه حریف کرد. علاوه بر این، مهدی ۲دوره آقای گل جوانان باشگاهی تهران شد.»

آخرین بازی در تیم شهدای گمنام میدان شوش

همزمان که در تیم تهران جوان و اکباتان عضویت داشت، در تیم «شهدای گمنام» محله شوش، در دسته ۴ تهران، بازی می‌کرد. با تلاش او این تیم به دسته ۲ رسید. برادر شهید با بیان این که مهدی آخرین مسابقه‌اش را قبل از شهادت برای همین تیم بازی کرد، می‌گوید: «اوایل بهمن سال ۱۳۶۵ بود و تیم شهدای گمنام بازی داشت. مهدی از من خواست تا قبل از اعزام به راه‌آهن و ملحق شدن به رزمندگان لشکر حضرت رسول(ص)، او را به زمین فوتبال برسانم تا آخرین فوتبالش را در تهران بازی کند.

به شوخی به او گفتم" مگر قرار است پایت در برود و دیگر نروی". گفت: "من دیگر برنمی‌گردم". در این بازی  او برای تیمش ۴گل به ثمر رساند. در دوکوهه هم به کمک «محمد پنجعلی» و چند دوست دیگر مانند آقای مظاهری، لیگ فوتبال راه انداخته بود. ورزش را به جبهه ‌برد. راز و نیازهای عاشقانه او را هیچ‌یک از دوستانش فراموش نمی‌کنند. این اتفاقات هم برای آن‌ها درس شد و هم مایه افتخار است. شهید مهدی در بحث ورزشی می‌تواند الگویی برای جوانان  باشد.

جوانی که می‌آید فوتبال بازی می‌کند، فقط نگاه نکند که سوپراستارهای فوتبال ما الان کجا هستند، چقدر درآمد دارند و چه کار می‌کنند، بلکه سلامت نفس یک ورزشکار مهم‌ترین بخش زندگی اوست. حالا اگر این سلامت را در دوره حرفه‌ای خود حفظ کنند، بسیار خوب است.»

کاپیتان ۲۲ساله تیم ملی فوتبال در زمان شهادت لباس ورزشی برتن داشت | «مارادونا»ی ایران در روز تولدش، «شهادت» هدیه گرفت

چهلم دایی شهیدش، شهید شد

به اعتقاد برادر شهید، آن زمان راه تیم ملی از استقلال و پرسپولیس می‌گذشت که او به پرسپولیس رسید. شهید مجد چند دعوتنامه از تیم‌های خارجی هم داشت. یک پیشنهاد او از فنرباغچه ترکیه و یکی دیگر از محمدان بنگلادش، اما شهید مهدی دعوتنامه دایی شهیدش را پذیرفت تا جایگزین او در جبهه شود.

برادر شهید می گوید: «او قصد داشت به ترکیه برود، اما سر از جبهه در آورد. مهدی، دایی همسن و سال خودش داشت که از بچگی با یکدیگر بزرگ شده بودند و به او داداش محمود می‌گفت. محمود که دی سال ۱۳۶۵ شهید شد، مهدی هم چمدان سفرش را باز کرد و گفت که دیگر به ترکیه نمی‌رود. در حالی که قبل از آن با همه خداحافظی کرده بود. روز هفتم دایی‌اش گفت: می‌روم جای محمود را  در جبهه پر کنم". اتفاقا در همان گردان، همان لشکر، همان گروهان و همان دسته مستقر شد. هنوز ۴۰روز از شهادت دایی محمود نگذشته بود که این بار خبر شهادت مهدی را آوردند.»

فرازی از وصیت نامه شهید

اجازه از حضور حضرت بقیه‌الله اعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا و با سلام خدمت امام خمینی که جان بی‌ارزش این بنده بیچاره فدای او باد، چند کلامی با این دستان لرزان می نویسم:«ای خدای من تو را به حسینت، تو را به زینب، تو را به زهرایت، تو را به علی‌ات، مرا از در خانه‌ات ناامید مگردان، مرا جلو پدران و مادران شهدا روسیاه نکن. خانواده‌های شهدا بدانند که ما رهرو راه فرزندان شهیدشان هستیم. هر چند ما گناهکار هستیم، اما به درگاهت آمده‌ایم و عجز و ناله سر می‌دهیم.»

کاپیتان ۲۲ساله تیم ملی فوتبال در زمان شهادت لباس ورزشی برتن داشت | «مارادونا»ی ایران در روز تولدش، «شهادت» هدیه گرفت

 شهید درکنار حلالیت از پدر و مادرش، به آنها توصیه می‌کند که بعد از شهادتش پیام‌رسان خون شهدا باشند و برای او گریه نکنند، بلکه برای حضرت زهرا(س) که مادر همه شهداست و همچنین برای فرزند شهیدش، حسن‌بن‌علی(ع) بگریند.

کد خبر 670329

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 6
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • سعید IR ۰۱:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۰۲
    2 1
    خداوند متعال مقامات پ همه ی شهیدان بخصوص این شهید بزرگوار را متعالی بگرداند. انشاءالله
  • IR ۰۷:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۰۲
    2 2
    خدواونداوراباپیامبران محشورگرداند