چندی پیش رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست خبر از رهاسازی برنج تراریخته پیش از آزمایش ریسک و تأیید این سازمان داد.
این رهاسازی در حالی انجام شده است که ایران مسئولیت دبیرخانه ایمنی زیستی را برعهده دارد. در این شرایط نبود هیچگونه نظارت بر این گونه فعالیت ها بسیار نگران کننده است.
دنیایی را تصور کنید که در آن به جای یک میلیون و 500 هزار گونه گیاهی و جانوری که تاکنون کشف شده و میلیونها گونة دیگر که در انتظار کشف شدن هستند، از هر گونة حیاتی تنها چند ابرگونه وجود داشته باشد.
در این دنیا احتمالاً رژیم غذایی همه مردم دنیا شباهت بسیار زیادی به هم پیدا میکند. گیاهان باغچهها هم همینطور.
چشمانداز جنگلها و حیاتوحش نیز در سرتاسر آن یکسان است و دیگر نمیتوان امیدی به کشف ترکیبات شیمیایی تازه از گیاهان متنوع بست. بیگمان چنین دنیایی بسیار کسلکننده و یکنواخت خواهد بود.
شاید این تصویر بسیار بعید و دور از حقیقت باشد. اما نظر کوتاهی به گذشتة نزدیک حکایت از واقعیت دیگری میکند که پیدایش حفرهای به وسعت قاره آمریکا در لایة ازون توسط انسان تنها یکی از مصداقهای آن است.
بسیاری از این تغییرات گسترده و ناخوشایند در کسر بسیار کوچکی از تاریخ حیات و در جزء بسیار کوچکتری از تاریخ پیدایش انسان بر سطح کره زمین روی داده است.
دستکاری ژنتیک، روشی جسورانه و خلاقانه است که بشر برای چیرگی بر محدودیتهای طبیعی ابداع کرده است، اما همین روش خلاقانه اگر به نظم و قاعده درنیاید فاجعه به بار میآورد.
از این رو نمایندگان بیش از 130 کشور در 24-29 ژانویه 2000 در مونترال تحت عنوان کنوانسیون گوناگونی زیستی گرد آمدند تا بر پروتکلی درباره ایمنیزیستی توافق کنند.
این پروتکل حاکم بر بازرگانی بینالملل در زمینه زیستساختارهای دستکاری شده است و هدف آن کنترل و کاهش خطرات استفاده و تجارت چنین محصولاتی در دنیاست.
ایران در بهمن سال گذشته این پروتکل را امضا کرد تا خود را از خطرات یاد شده مصون دارد. اما این بار هم فاصله قانون تا اجرای آن، ضربة دیگری بر پیکر زخمخورده محیط زیست ایران وارد کرد.
چندی پیش رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خبر از واردات مواد خوراکی به کشور داد که در برخی موارد این مواد دستکاری ژنتیکی شدهاند. واعظجوادی گفت: متأسفانه هماکنون در این زمینه هیچ نظارتی وجود ندارد.
ممکن است این پرسش پیش بیاید که چگونه این مواد محیط زیست را به خطر میاندازد. پاسخ ساده است: از طریق وارد شدن این گونههای مقاوم به محیط زیست طبیعی، رقابت غذایی و نهایتاً نابودی گونههای بومی.
این همان بلایی است که بر سر بسیاری از گونههای ماهی آب شیرین آمده است. مردم ماهیهای شبعید را در نهرها و رودخانهها رها میکنند. این گونههای مقاوم در رقابت غذایی با گونههای بومی قرار میگیرند. برنده این رقابت، رقیبان وارداتی هستند.
بهنظر میرسد خطر ورود محصولات دستکاریشده ژنتیک به طبیعت بهخصوص در گونههای گیاهی که کنترل آنها دشوارتر است، بیشتر باشد. از این رو، خبر رهاسازی برنج تراریخته پیش از آزمایش ریسک و تأیید سازمان محیط زیست، بسیار نگرانکننده است.
این خبر ناخوشایند را دکتر فاطمه واعظ جوادی داد و در ادامه اظهار داشت: در صورتی که مجری این طرح نسبت به این امر اقدام کرده باشد، خلاف قانون رفتار کرده است. در برنج تراریخته باکتری BT را وارد برنج طارم کرده و آن را به آفت کرم ساقهخوار مقاوم کردهاند.
جالب اینجاست که چنین اتفاقی در کشوری میافتد که هماکنون مسئولیت دبیرخانه ایمنی زیستی را برعهده دارد و بهرغم آن که از مجری طرح برنج تراریخته خواسته شده تا مستندات این طرح را برای سازمان حفاظت از محیط زیست ارسال کند، تنها به ارائه مستندات ناقص بسنده شده که تازه همان هم بر مبنای چند مقالهای بوده است که مربوط به برنج ارائه شده تولیدکننده نیست.
این در حالی است که برای این گونه خاص از برنج باید تمامی آزمایشات جهت رهاسازی به صورت مجدد صورت گرفته و مستندات به سازمان ارسال میشد.
فاطمه واعظجوادی اضافه میکند: انسان دانه برنج را مصرف میکند، اما این که چه بر سر ساقه این برنج که میتواند کرم ساقهخوار را از بین ببرد میآید و تأثیر آن بر میکروارگانیسمها و سایر موجودات چیست سؤالی است که سازمان حفاظت محیط زیست دارد.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست افزود: سازمان حفاظت محیط زیست همچنین این نگرانی را دارد که اکوسیستم خاک و موجودات و نیز حشرات به عنوان سیکل دوم و پرندگانی که این حشرات را میخورند به عنوان سیکل سوم و دام و طیور و انسان در سیکلهای بعدی چه ضررهایی میبینند.
وی با اشاره به این که مجری طرح مستندات انسانی برنج تراریخته را نیز ارایه نکرده است، گفت: حتی از مجری طرح خواسته شده نمونهای از خود برنج را در اختیار سازمان محیط زیست قرار دهد که مجری، این کار را نیز انجام نداده است.
نیازی به یادآوری نیست که ورود ناخواسته این گونه جدید چه عواقب وخیمی در پی خواهد داشت. پیوستن به قراردادهای جهانی نظیر پروتکل کارتگنا و تدوین قوانین ملی نظیر قانون ملی ایمنی زیستی که در انتظار تدوین و تصویب آن هستیم، نیز علیالقاعده باید نتایج عملی در کنترل اینگونه خطرات داشته باشد.
به خاطر داشته باشیم که همبست اشکال زیستی و همکنشی آنها با هم و با زیستبوم است که زمین را یگانه مکان قابلسکونت برای انسان ساخته و شمار بسیاری از کالاها و خدماتی را که زندگی ما انسانها بستگی به آن دارد، تأمین میکند.