اینکه فردی در حال حمام کردن به یکی از پدیدههای مهم علمی پی میبرد و سراسیمه فریاد میزند: «یافتم! یافتم!»؛ این دانشمند مشهور «ارشمیدس» نام داشت که حدود 2200 سال پیش، در شهر «سیراکوز» یونان متولد شد و به یکی از بزرگترین دانشمندان زمان خود تبدیل شد. او دوران جوانی را در شهر «اسکندریه»، که در آن زمان یکی از مرکزهای مهم علم و تجارت بود، گذراند و بیشتر وقتش را به مطالعه ریاضی و فیزیک پرداخت.
داستانهای جالبی درباره ارشمیدس گفتهاند ، معروفترین آن مربوط به تاجی است که قرار بود برای پادشاه از طلای خالص ساخته شود، اما جواهرساز مقداری از طلا را برای خودش برمیدارد و بقیه آن را با نقره، که فلز ارزانتری بود، مخلوط میکند . پادشاه هم برای اینکه ثابت کند جواهرساز به او خیانت کرده است از دانشمند معروف دربار یعنی ارشمیدس کمک میخواهد.
او برای این کار ابتدا تصمیم میگیرد تاج را ذوب کند و وزن آن را با وزن طلای خالص مقایسه کند، اما زمانی که برای استحمام وارد وان میشود، توجهش به این نکته جلب می شود که با ورودش به وان، مقداری از آب داخل آن جابهجا میشود. همین نکته به ظاهر ساده باعث کشف یکی از مهمترین پدیدههای علمی میشود. او با این آزمایش میفهمد که تاج شاهی میزان بیشتری آب را نسبت به شمش طلای هم وزنش بالا میآورد، ولی این میزان آب کمتر از میزان آبی است که شمش نقره هم وزن آن را جابه جا می کند.
به این ترتیب ارشمیدس نشان داد که می توان وزن جسمهای جامد را به کمک مقدار آبی که جابه جا میکنند اندازهگیری کرد. قانونی که بعدها به «اصل ارشمیدس» معروف شد.
مدلی از« پیچ ارشمیدس» که برای بالا بردن آب از آن استفاده میشود
ارشمیدس در طول زندگی خود اختراعها و کشفهای دیگری هم داشت. ساخت منجنیق، که وسیلهای برای پرتاب سنگ و جسمهای سنگین است، یکی از مهمترین اختراعهای او محسوب میشود. پیچ ارشمیدس یکی دیگر از ساختههای جالب اوست که از آن برای بالا بردن آب استفاده میشود. در زمینه علم ریاضی نیز ارشمیدس توانست از راههای متفاوتی مساحت و حجم شکلهای فضایی، مثل مخروط و کره را محاسبه کند. روش به دست آوردن عدد پی و کشف قانون گازها و مایعها نیز یکی دیگر از فعالیتهای او به شمار میرود.
درباره مرگ این دانشمند بزرگ نیز داستانی وجود دارد که میگوید وقتی ارشمیدس در سن 75 سالگی مشغول حل یک مسئله ریاضی بوده است، یکی از سربازهای رومی که شهر سیراکوز را به تصرف در آورده بود، با وی درگیر میشود و ارشمیدس در حالی که فریاد میزده است «دایره های من را از بین نبر!» زندگی را ترک میکند.