به گزارش همشهری آنلاین، اختلال شخصیت خود شیفته در برخی از هنرمندان از جمله نقاشان، خوانندهها، بازیگران و… وجود دارد.
به گفته یک روانشناس آمریکایی که تحقیقی درباره رابطه خودشیفتگی و خلاقیت داشته، کسانی که خود را خلاق و مبدع میدانند و یا استعداد هنری خاصی دارند، ویژگیهای خودشفتگی در آنها دیده میشود.
بر اساس افسانههای یونانی، نارسیس جوانی بسیار خوش سیما بود که در برابر همه متکبر بود. سرانجام به دلیل همین غرور و خودبینی، خدایان او را تنبیه میکنند. نارسیس را به دریاچهای میبرند و او با دیدن تصویر خود در آب عاشق خود میشود و آنقدر آنجا میماند که میمیرد! افسانه نارسیس به ما میگوید که بدون شک کسانی که خود را بسیار دوست میدارند، عاقبتِ خوشی ندارند.
افرادی که دچار اختلال نارسیسم هستند، خود را بیعیب و نقش و سزاوار بهترینها میدانند. آنها فکر میکنند انسانهای خاصی هستند که فقط باید با افرادی خاص معاشرت کنند. حس درک و همدردی آنها با دیگران محدود است.
تابلو زیر به نام «نارسیس» اثر کاراواجو – نقاش ایتالیایی – است. در این تابلو جوانی خوش سیما محو تصویر خود در آب شده و افسانه نارسیس را به یاد میآورد. فضای تابلو با رنگهای تیره پوشانده شده و جوان خودشیفته را دربر گرفته است.
ایان گیبسون، نویسنده کتاب زندگینامه سالوادور دالی، درباره این نقاش معروف اسپانیاییِ سورئال مینویسد: دالی به حد زیادی خودشیفته بود و حتی از آزار روانی پدر و مادر خود نیز لذت میبرد. او معتقد بود سزاوار بهترین پدر و مادر در جهان است. گیبسون همچنین گزارش میدهد که دالی یک عکس از یکی از تابلوهای نقاشی خود را برای والدینش فرستاده و روی آن نوشته است که گاهی روی عکس مادرش تف میکند.
این کار باعث شد که پدر سالوادور دالی نامهای دردناک به دوست او، لوئیس بونوئل – کارگردان – بنویسد و از او خواهش کند که جلوی سالوادور دالی را بگیرد تا با او و همسرش (پدر و مادر سالوادور دالی) کاری نداشته باشد و سلامتی مادرش را به خطر نیندازد.
پیکاسو نیز نقاش مشهوری است که دچار اختلال نارسیس بود. در اوایل قرن ۲۱، مارینا پیکاسو، نوه پابلو پیکاسو، اولین شخص در خانواده نقاش مشهور بود که از آزار و اذیتهایی که خانواده به سبب غرور و خودشیفتگی زیاد پابلو پیکاسو متحمل شدند، پرده برداشت.
پابلو پیکاسو از هیچ کاری که باعث خوشحالیاش میشد ابایی نداشت و مهم نبود که چقدر به اطرافیانش آزار میرساند.
مارینا گفته است: هیچ یک از اعضای خانواده نتوانسته از دست این نابغه خودشیفته رهایی یابد. او برای امضای هر یک از آثارش به خون نیاز داشت. خون پدرم، مادرم، برادرم، مادربزرگم وخون من. او به خون کسانی که دوستش داشتند نیاز داشت!
نظر شما