به گزارش همشهری آنلاین، «حوزه حتماً در مسیر نفوذ قرار دارد. البته ادعا نمیکنیم نفوذ در حوزه زیاد است اما در مسیر آن قرار گرفتهایم و امیدواریم بتوانیم بحث نفوذ را پیگیری کنیم.» اینها بخشی از سخنان مسئول مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه است. نهادی تازهتأسیس که وظیفه مقابله با ورود «مهرههای دشمن» به حوزه یا جلوگیری از تأثیرگذاریشان بر روند پشیبرد اهداف این نهاد سنتی تعلیم آموزههای دینی و تربیت طلاب و مجتهدان را برعهده دارد و قرار است هشدارهای عالیترین مقامات نظام و اظهار نگرانیهای مسئولان ردهبالا در این زمینه را با جدیتی بیش از گذشته پیگیری کند تا با «اطلاعات و آمار ثابت کند که دشمن دنبال چنین چیزی است.»
دیماه ۱۳۹۷ و در جریان دیدار و سخنرانی هرساله رهبری انقلاب با حضور جمعی از مردم قم که با تأکید بر جایگاه این شهر بهعنوان «شهر انقلاب، مرکز انقلاب و مادر انقلاب» آغاز و در ادامه به بیانات صریحی در زمینه «انگیزهها و کِید دشمنان» برای «تغییر فضای انقلابی قم» بدل شد، نخستین هشدارهای جدی برای برنامهریزی جهت مقابله با انگیزههای مخالفانِ فضای انقلابی این شهر به گوش مسئولان رسید: «نباید از کید و مکر و دشمنی دشمنان در جنبهی فرهنگی غافل شد؛ مشغولند، انگیزههایی دارند، عواملی را میفرستند؛ باید به این توجّه کرد. بزرگان قم، جوانان قم باید نگذارند تا دستهای خائن، قم را از مرکزیّت انقلاب، از کانون انقلاببودن بیرون بیاورند و این معانی را در آن کمرنگ کنند.»
به دنبال همین بیانات بود که رفتهرفته موضوع «نفوذ» در مذهبیترین شهر ایران بدل به یکی از محورهای سخنرانی مسئولان و مجریان امور شد و حتی برخی رسانهها هم تحلیل و گزارشهایی درباره آن منتشر کردند. مشرقنیوز در همان روزها در گزارشی مفصل از تلاشهای آمریکا برای شکلدادن به «حوزه سکولار» یا «حوزه غیرسیاسی» گفت و به همراهی برخی از پژوهشگران علوم دینی در داخل ایران برای پیشبرد این هدف اشاره کرد و آنان را همدست و همنوا با سیاست غربیها در این زمینه دانست: «در سه چهار سال اخیر، برخی جریانات انحرافی به شدت در درون حوزههای علمیه فعال شدهاند که شاید در وهله اول، مخالف یا در نقطه مقابل هم به نظر برسند، ولی در یک چشمانداز کلاننگر، کاملاً مشخص است که همه آنها در یک هدف اشتراک دارند که همان سکولاریزاسیون حوزه و غیرایدئولوژیک کردن آن است و در واقع همه این جریانها، میراث «اسلام سیاسی» حضرت امام (ره) را هدف قرار دادهاند.» بخش پایانی این گزارش هم از جریان دیگر در این زمینه رونمایی کرد: «از سوی دیگر، جریان خزندهای زیر لوای «فقه سنتی» در حال نضج گرفتن است که هدف نهایی آن جدا کردن حوزه از نظام و حداقلی کردن دخالت روحانیت در سیاست است و اتفاقاً پرچم آن هم «احیای مکتب نجف» است. از حوزه یکی از شهرهای مقدس، خبرهای متعددی از فعالشدن این جریان به گوش میرسد.»
حدود یکسال پیش از آن نیز وبسایت حوزه علمیه خراسان، سخنان حجتالاسلام و المسلمین رضا زرندی، دادستان دادسرای ویژه روحانیت شرق کشور در دیدار با طلاب مدارس علمیه تربت حیدریه را منتشر کرد که گفته بود: «دشمن در تلاش است افرادی را برای جامعه روحانیت و طلاب علوم دینی آماده کرده و وارد حوزههای علمیه کند تا به اسلام و تشیع و یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و اجتماعی کشور آسیب برسانند.» او تاکید کرد که «نفوذ از اهداف اصلی دشمن در حوزههای علمیه است» و هشدار داد: «دشمن با علم به اینکه حوزههای علمیه انقلاب و نظام را حفظ کرده و در استمرار آن تاثیرگذار بودهاند، درصدد نفوذ به درون جامعه روحانیت است. دشمنان نظام با علم به اینکه امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی و همچنین مقام معظم رهبری مسئول استمرار این حرکت، در درون حوزههای علمیه پرورش و رشد یافتهاند، با همه توان درصدد است تا با برنامهریزیهای مختلف به این مراکز علمی و فرهنگی کشور نفوذ کنند.»
حسن رحیمپور ازغدی هم در همان ایام سخنرانیهای تندوتیزی میکرد و یکیدرمیان حرف «حوزههای سکولار» را پیش میکشید، هرچند کلمه «نفوذ» را بر زبان نمیآورد: «فقه بیربط با زندگی، زندگی بیربط با فقه، درسِ خارجهایی که به جای تئوریزهکردن حکومت و تمدن دینی، عملاً فقه سکولار میسازند، فقه فردی، فقه عبادی، فقه طهارت و نجاست که درباره اقتصاد، سیاست، بانک و روابط بینالملل حرفی ندارد. سکولاریسم یعنی همین. همه میگویند سکولاریسم در دانشگاه است، بگذارید بگویم ریشه سکولاریسم در حوزه است. سکولاریسم یعنی تفکیک دین از حکومت، دولت و تمدن. تفکیک نظری وقتی است که حرفی ندارید.» همین اظهارات و موضعگیریها و واکنشهایی با سبکوسیاقی مشابه، دامنه نگرانیها نسبت به ورود عناصری ناهمگون با ساختار کلی حوزههای علمیه را آنقدری گسترش داد که حجتالاسلام و المسلمین علی سعیدی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا هم در میانه سال ۹۸ در یادواره شهدای طلبه استان گیلان با ادبیاتی مشابه، دنبال سخنان ازغدی را گرفت و گفت: «خطر تحجر و بازگشت به عقب و روشنفکری از تهدیدات اصلی کنونی حوزههای علمیه است. کسانی میخواهند ولایت را زمینی کنند و الهیبودن آن را حذف کنند.» او از همینجا گریزی به مفهوم سکولاریسم زد و کوشید انواع آن را از منظر خود تبیین و عنوان «سکولاریسم اجتماعی» را این چنین تعریف کند: «این یعنی جدایی حوزه علمیه از حوزه حاکمیت که امری خطرناک است.»
همزمان با سخنان علی سعیدی، دادستان کل کشور از سوی دیگری وارد میدان شد و بخش عمدهای از نشست خبری همانروزش را به موضوع «نفوذ» اختصاص داد و مهمترین حوزه آن را در پایگاههای عقیدتی و دینی دانست و تاکید کرد که دشمنان بیشترین امید را برای تسخیر آن در ذهن دارند. او در عین معرفی حوزههای علمیه به عنوان «دژهایی نفوذناپذیر که نباید اجازه داد به محلی برای نفوذ دشمن بدل شوند» به سرمایهگذاری دشمنان برای ایجاد «یک جریان فکری انحرافی در حوزه علمیه قم» اشاره کرد. منتظری برخلاف سایر مسئولان ترجیح داد صراحت بیشتری به خرج دهد و آدرس حدودی این «جریان فکری انحرافی» را کف دست مخاطبانش بگذارد: «پایگاه این جریان انحرافی عمدتاً در کربلا است.» احتمالاً اشارهای غیرمستقیم به همراهان و پیروان «سیدصادق شیرازی» در عراق که با توجه به توصیفات بعدی دادستان کل کشور از جریان انحرافی مدنظرش، بعید است منظورش را درست متوجه نشده باشیم: «این جریان انگلیسی شبیه جریان وهابیت در بین اهلسنت و جریان بهاییت در بین شیعیان و مکتب امامت و ولایت است. آن جریان شیعه انگلیسی که میبینید تغذیه و پایگاه رسانهایاش در قلب انگلیس است و آنجا هزینهها میکنند و چه کسانی را آنجا میبرند.» منتظری با گلایه از کمتوجهی مدیران و مسئولان به «خطر جدی نفوذ در حوزهها» حرفهایش را با این جملات پایان میدهد: «هرگاه اشارهای به این خطر میشود به گونهای متهم میشویم. حال اینکه نفوذ یک واقعیت غیرقابل انکار در همه حوزههاست. پیدا کردن نفوذیها هم کار مشکلی است چراکه وظیفه و تاکید همه نفوذیها جاسوسی نیست. وظیفه عدهای از نفوذیها دادن اطلاعات نیست، آنها جاده صافکن دشمن هستند برخیها هم چه بسا ندانند مستقیم عامل و نفوذی دشمن بودهاند ولی عملکرد آنان به گونهای است که جاده را برای ورود دشمن صاف میکند و یکی از این نهادهایی که چند سال است بسیاری از علما و مسئولان نسبت به نفوذ و ریشهدوانی دشمن در آن اشاره میکنند حوزه علمیه قم است و دشمن هم فهمیده اگر بخواهد به نظام صدمه و آسیب وارد کند باید از راه نفوذ به حوزه علمیه آغاز کند.»
سال ۹۹ که آغاز شد همچنان توصیهها و گلایهها و دلمشغولیها در باب نفوذ و دامنه تاثیرگذاری آن در سطح گفتار ماند و فراتر نرفت. حجج اسلام و آیات عظام نگران و دلواپس نفوذ بودند اما راه چارهای پیدا و اقدام عاجلی انجام نمیشد. احمد سالک در زمستان همانسال در اصفهان پشت بلندگو رفت و با یادآوری «ایجاد شبکه نفوذ در کنار علما و روحانیون و حتی بیوت مراجع» در طول تاریخ گفت: «متاسفانه آنتیتز انقلاب اسلامی از سوی دشمنان قسمخورده از قم آغاز شده و رهبر معظم انقلاب توسط افرادی حتی روحانینما به بهانهها و اشکال مختلف که ریشه در قم دارند، مورد اتهام و هجمه قرار گرفته است.» کمی بعد در ۲۵ اسفندماه حجتالاسلام و المسلمین کاظم سپاسی آشتیانی مسئول مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه کشور با مدیر حوزه علمیه استان تهران دیدار کرد و تصمیم گرفت از جایگاه مسئولیت خود پاسخی به دغدغههای طرحشده بدهد و حرفهایش را با این جمله آغاز کند: «رویکرد پلیسی در حوزههای علمیه را قبول نداریم.» او هم اطمینان داد که «نسبت به عموم طلاب عزیز، مهربانی و عطوفت داریم» و هم هشدار داد که «در مقابل انحرافات و تخلفات محرز، محکم خواهیم ایستاد.» کمی هم از باب نصیحت به «استفاده افراطی طلاب از فضای مجازی» اشاره کرد و آن را منجر به «دور شدن آنان از فضای درس و بحث» دانست و بر پیشگیری از تغییر الگو و سبک زندگی طلبگی تاکید کرد. مهمتر از همه اما خبر تشکیل شورای صیانت حوزه و روحانیت و بازطراحی ساختار مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه بود که اولین گام رسمی حوزه برای صفآرایی برابر «نفوذ» محسوب میشد.
حالا با گذشت بیش از ۱۴ ماه از آن روز سپاسی آشتیانی در مصاحبهای با حوزه نیوز، محور اصلی سخنانش را همان «بحث نفوذ» قرار داده و تاکید کرده: «این یک بحث جدی است که بالأخره ممکن است یک فرد نفوذی را در حوزه بفرستند و او تمام اطلاعات حوزه را ببرد و راههای ضربهزدن به حوزه را به راحتی به دشمن یاد دهد. ما باید اینها را پیگیری کنیم، تا آنجایی که میتوانیم پیشگیری کنیم تا آنجایی که واقعاً مبتلا میشویم بتوانیم یک درمان مناسبی داشته باشیم.»او در برابر این پرسش که «آیا دشمن، نفوذی به حوزه میفرستد یا در همان مسئولانی که در حوزه هستند، نفوذ کرده و کارهایش را پیش میبرد؟»، چنین پاسخ داده است: «احساس میکنیم تعداد افرادی که تحت نفوذ قرار بگیرند و خودشان متوجه این موضوع نشوند، بیشتر است؛ البته نباید از دشمن غافل شد. دشمن بههرحال نفوذیهایی را هم میفرستد و بودهاند و ما مهرههایی را داریم که لو رفتهاند ولی شاید دشمن در این قسمت خیلی موفق نبوده است، اما اینکه واقعاً تأثیرگذار باشد و تصمیمساز باشد، یعنی آنطوری تصمیم بگیریم که دشمن میخواهد، باید بگوییم که خطر این مورد خیلی جدیتر است و لذا هشدار دادن در این رابطه و هوشیار کردن نهادهای حوزوی، مراکز حوزوی و حوزویون خیلی مهم است که ما واقعا بتوانیم به اینها با اطلاعات و آمار ثابت کنیم که دشمن دنبال چنین چیزی است.»
طبق گفتههای سپاسی آشتیانی مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه کشور، شورای صیانتی از شخصیتهای بلندپایه کشوری تشکیل داده که مسئولیت آن با آیتالله علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمی سراسر کشور است و معاون پیشگیری دادسرای ویژه روحانیت، دادسرای ویژه روحانیت، نماینده اداره اطلاعات، نماینده اطلاعات سپاه، نماینده قوه قضائیه، نماینده جامعة المصطفی، نماینده حوزه خواهران، نماینده دفتر تبلیغات، نماینده مرکز خدمات، نماینده سازمان تبلیغات و نمایندگان چند نهاد دیگر در این شورای صیانتی حضور دارند که وظیفه اصلی خود را بررسی آسیبهای حوزه قرار داده است. خود مرکز امور صیانتی هم در بخشهای مختلفی اعمال مدیریت میکند که از جمله آنها «مدیریت گزینش و استعلامات» است و سروکارش با طلاب جدیدالورود و کارمندان یا استادانی است که میخواهند در حوزه جذب شوند.
گزینش طلاب و کارمندان و استادان البته در چند مرحله انجام میشود و مرکز امور صیانتی فقط به این هم بسنده نمیکند بلکه برای استعلامات وزارتخانهها و هر نهادی که طلاب و روحانیون در آنها مشغول هستند، گزارشهای لازم را آماده میکند و عملاً مرجع اصلی ایندست استعلامات است. درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و ریاستجمهوری هم از همین مرکز استعلام گرفته میشود. هرچند در مواردی با دیگر نهادها برای اعلام نتایج استعلام همکاری و تعامل میکند. «تحقیقات میدانی» نیز از تازهترین راهکارهای آنان برای تکمیل تحقیقات و تجمیع اطلاعات طلاب تازهوارد است که به قول سپاسی آشتیانی «نقطهی آسیبی» برای حوزه بوده: «گاهی مثلا یک جدید الورودی وارد میشد که اگر ما یک مقدار در مورد او تحقیق میکردیم، در حوزه پذیرفته نمیشد و به وجهه روحانیت آسیب نمیزد و مجبور به اخراج او نمیشدیم؛ در یک سال گذشته با تحقیقات میدانی حسابشدهتری وارد عمل شدهایم تا نیروهای مناسبتر، با استعدادتر و با سلامت و آمادگی بیشتر وارد حوزه شوند که ما یک مدتی هزینه نکنیم و بعد بخواهیم دوباره با آسیب فراوان او را اخراج کنیم.»
از مجموعه این تحولات تازه در مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه کشور و سخنان سپاسی آشتیانی که نشان از سفتوسختترشدن شرایط ورود علاقهمندان فقه و اصول به مهمترین مراکز تعلیم آن در کشور دارد و با توسعه این سازوکارهای نظارتی و گسترش ابعادش به هر نهادی و وزارتخانهای که قرار است معممان در آن مشغول شوند، به نظر میرسد آن هشدارها و توصیهها بیش از هر زمانی به زمان وقوع حادثه نزدیکند و هم «نفوذ» و شاخههای متعدد و مختلفش دستکم سایهاش را به آستانه حوزههای علمیه کشانده است و هم قرار است مسئولان امور حوزوی وسواس بیشتری به خرج دهند و حواسشان را جمع «نفوذیها» و تحرکاتشان کنند تا مهرههایشان را که به گفته سپاسی آشتیانی چندتایی از آنان لو رفتهاند، دیگر فرصت حضور در مهمترین نهاد دینی کشور را پیدا نکنند. برنامهای که احتمالاً اجرای تماموکمال آن بیش از آنچه در سخنرانیها و مصاحبهها مورد تاکید قرار میگیرد، پیچیده و دنبالهدار است.
نظر شما