به گزارش همشهری آنلاین، شاید این پروسه ۴ ساله زمان خیلی زیادی برای خلق یک آلبوم موسیقی باشد؛ چرا که این روزها کمتر اثری را شاهدیم که آهنگساز، تنظیمکننده و شاعر همگی کنار هم قرار گیرند و با هر تغییری خود را هماهنگ کنند تا بتوانند خروجی کارشان آنچه باشد که از ذهن و دل و البته پیشینه موسیقاییشان میآید. مسعود پیروی، آهنگساز و مدرس دانشگاه این زمان را در همراهی با بهنام ابوالقاسم، تنظیمکننده و رضا فرهودی، مدیر ضبط طی کرده و در زمانهای که کمتر آهنگسازی دست به انتشار آلبوم فیزیکی میزند برای ماندگاری اثرش در خانههای علاقهمندان موسیقی و البته برای نزدیکی بیشتر نسلی که این روزها بهخاطر حضور مدرنیته از اطلاعات موسیقی در کارنامه آثار فاصله گرفتهاند، ابتدا بهصورت فیزیکی و سپس در پلتفرمهای مجازی آن را منتشر خواهد کرد.
- همایون شجریان تعداد شبهای برگزاری کنسرت خود را افزایش داد
- بشنوید | «آهِ ایران» برای آبادان با صدای وحید تاج
آلبوم سپردمت به جادهها با چه ایدهای شکل گرفته است؟
سوژه اصلی برای خلق نداشتم. اما کسی که کارش آهنگسازی است و موسیقی، چالش و دغدغه هر روزش است بعضی وقتها چیزهایی به ذهنش میرسد که نمیتواند از آن به راحتی بگذرد. بر این اساس باید بگویم که تمامی ملودیهای قطعات سپردمت به جادهها به غیر از یک قطعه، مستقل و بدون شعر خلق شدهاند و شاعران روی این ملودیها شعر گفتند و شاید بارزترین ویژگی آلبوم این باشد که ملودیها هویت مستقلی برای خودشان دارند و خیلی آزادانه خلق شدند و درگیر کلام نبودند.
خلق ملودیهای مستقل و قرارگیری شعر و کلام براساس نوع ملودی، ویژگی موسیقی دهههای ۳۰ و ۴۰ بوده. آیا میتوان آلبوم سپردمت به جادهها را نیز در همان ژانر قرار داد؟
من معتقدم که کمالگراترین نوع خلق موسیقی، ترکیب رؤیایی دهه۳۰ تا ۵۰ و کارهای بینظیر استادان همایون خرم و علی تجویدی و دیگران است و تمام شاهکارهای موسیقی باکلام مربوط به همین شیوه خلق است. اما درمورد تشابه ملودی و شیوه کاری من با این نوع موسیقیها، بهنظرم این تشابه را دیگران باید بگویند چون من براساس آن موسیقی، دست به خلق اثرم نزدم هرچند که همه آن موسیقیها بهنوعی رسوب شنیداری همه ما هستند. بهنظرم بهترین شرایط برای خلق یک اثر باکلام تعامل آهنگساز با شاعر است. هر چند که نوشتن ترانه و کلام روی ملودی خلق شده بسیار سختتر است و این اتفاق فقط در مراوده و تعاملات دوطرفه شکل میگیرد. بهطور کلی در روند ساخت قطعات ماندگار موسیقی ایران، یکی از المانهای مهم، همنشینی و همزیستی شاعر و آهنگساز در آن دوره بوده است. وقتی این بستر کاری مهیا میشود که زمان زیادی را با هم در ارتباطند و به یک تعامل نسبی میرسند، به همینخاطر میتوانند با هم همکاری بیشتری داشته باشند.
فکر میکنید چنین قطعاتی که در آن ملودی مستقل خلق میشود، با آنهایی که براساس شعر ساخته میشود به لحاظ ساختار و کیفیت چقدر متفاوت هستند؟
من تفکیکی بین موسیقیها برای خودم قائل نیستم ولی در شرایط کنونی دایره واژگانمان در گذر زمان تغییر کرده و به همین نسبت اشعارمان دارای کلمات و لغات جدیدی شدند که شاید بار معنایی کمتری برای آهنگساز داشته باشند؛ چرا که همزمان خلق میشوند و با هم پیش میروند و این خود دلیلی برای نازلشدن برخی آثاری است که متأسفانه در سبک پاپ بیشتر دیده میشود. در واقع اشعارمان سطحی شده و نمیشود روی اشعار سطحی، ملودی هیجانانگیز و دارای محتوا خلق کرد. البته همه تقصیرها گردن شعرا نیست؛ چرا که جامعه ما تغییر کرده و وارد این دگردیسی شده که خودش در خودش موسیقی و شعر را نابود میکند.
میتوان گفت رها بودن ذهن آهنگساز بهدلیل اینکه درگیر شعر نشده یکی از دلایل انتخاب اسم آلبوم بوده است؟
تأثیرگذار بوده است اما بیشتر روایت احوالات درونی و مشغولیتهای ذهنی من در یک بازه زمانی بوده. مجموعه سپردمت به جادهها بهنظرم خیلی تصویری است، یعنی میتواند تداعیکننده یک قاب باشد.
چرا از نوازندگان جوان برای اجرای آثارتان استفاده نکردید؟ آیا نوازندگانی که خروجی دانشگاهها هستند قابلیت اجرا ندارند؟
ما در این آلبوم از آنجا که برای هر سازی نقش سولیستی را درنظر گرفتیم سعی کردیم تا حد امکان از بهترین نوازندهها استفاده کنیم. خوشبختانه طی سالهای اخیر نوازندههای دانشگاهی و یا فارغالتحصیلان به ارکسترهای مختلف همچون ارکسترهای ملی، ارکستر سمفونیک تهران و دیگر ارکسترها راه پیدا کردهاند. همه آنها نوازندگان بسیار خوبی هستند اما من بهعنوان آهنگساز و مدرس در دانشگاه، معتقدم که نوازندگان جوان بایستی در یک مسیری کسب تجربه کنند، در ارکسترها همنوازی کنند، تکنوازی مستقل داشته باشند و بعد از پختهشدن وارد مقوله ضبط استودیویی بشوند و بعد بهعنوان سولیست در ارکسترها و بعدها در ضبطها نقش سولیست داشته باشند.
نظر شما