به گزارش همشهری آنلاین، کیهان نوشت: روزنامه اعتماد روز پنجشنبه نامهای منتسب به علی مطهری نایب رئیس اصلاح طلب مجلس دهم خطاب به رئیسجمهور منتشر کرده که وی در این نامه ضمن بیان ادعاهای تکراری در بزک کردن برجام خواستار کوتاه آمدن دولت ایران از لغو تحریمهای سپاه در مقابل آمریکا شده است.
نکته جالب ماجرا آنجاست که مطهری در نامه خود یکی از دلایلی که برای ضرورت لغو تحریمها مطرح کرده، عقبماندگی در توسعه میادین نفتی مشترک با کشورهای همسایه است و میدان نفتی آزادگان و آرش را مثال زده و نوشته است:«به عنوان نمونه اکنون میدان مشترک نفتی ایران و عراق به نام آزادگان سالهاست که توسط عراق با سرمایهگذاری خارجی در حال استخراج است و حق ملت ایران به خاطر تحریمها در حال ضایع شدن است. همینطور میدان نفتی آرش در دریای خزر که میان ایران و آذربایجان مشترک است. ایران فرصتهای زیادی را خصوصا در حوزه نفت و گاز از دست داده است و همسایهها نهایت استفاده را بردهاند.»
این درحالی است که میدان نفتی و گازی آرش در «دریای خزر» و مشترک با جمهوری آذربایجان نیست بلکه در«خلیجفارس» و بین ایران و کویت و عربستان مشترک است.
گرچه این اولین بار نیست که چنین فردی که سابقه نایب رئیسی در مجلس اصلاحطلبان را هم در کارنامه دارد چنین شاهکارهایی خلق میکند، وی پیش از این در دفاع از برجام گفته بود: از برجام دفاع میکنم اما بعضی جاهای آن را نفهمیدم و به صحبتهای ظریف و صالحی اعتماد کردم! یا در ماجرای واردات واکسن و در اوج کشتار کرونا در دولت روحانی مدعی شده بود علت عدم واردات واکسن نپیوستن به FATF است درحالیکه با روی کارآمدن دولت سیزدهم و بدون تغییر در وضعیت این لوایح حجم انبوهی از واکسن به کشور وارد شد. کاش لااقل آقای مطهری کمی مطالعه میکرد بعد برای دولت سیزدهم نسخه میپیچید.
روزنامه آرمان ملی نیز در شماره روز پنجشنبه خود در مطلبی نوشت: «الان در یک موقعیتی هستیم که اگر به وضعیتی که آمریکا و غرب میخواهند، تمکین کنیم یعنی اینکه فقط در مورد مسائل برجامی توافق کنیم و سپاه پاسداران در لیست تروریسم بماند و ایران آن را از مطالبات خود کنار بگذارد و این اتفاق بیفتد، در اینصورت آمریکاییها فقط در مورد برجام توافق کنند یک نوع عقبنشینی است و این عقبنشینی نباید اتفاق بیفتد و برای ما هزینه دارد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «از طرفی تهدیداتی که از سوی کشورهای بیگانه طرف ایران سرازیر میشود موقعیت را پیچیدهتر میکند... علاوهبر تشدید فشارهای اقتصادی و تحریمها، صداهایی به گوش میرسد که گزینه نظامی حداقل در یک حد محدودی در دستور مطالعه و بررسی قرار دارد. سفری که مقامات آمریکایی به اسرائیل دارند و جلسات و مذاکراتی که در جریان است و تهدیداتی که اسرائیل میکند، نشان میدهد این پروژه فعال است و شاید روی مدل اجرایی آن بحث میکنند... هشدارهای طرفهای غربی بیشتر به این خاطر است تا ایران را ترغیب کنند یا به نحوی تحت فشار قرار دهند که موضوع جدی است و ایران تحت فشار قرار بگیرد که به میز مذاکرات برگردد و مذاکرات را به سرانجام برساند. مجموع تهدیداتی که نشان از آن دارد که داریم از شرایط عادی خارج میشویم و وقتی از شرایط عادی خارج میشویم در شرایط غیرعادی هر احتمالی ممکن است.»
برخی مدعیان اصلاحات اگرچه به این نتیجه رسیدهاند که انفعال در برابر خواستههای آمریکا یک عقبنشینی است و نباید اتفاق بیفتد اما بازهم سعی میکنند به مهندسی ترس در افکار عمومی روی بیاورند و القا کنند که اگر هم توافق نکنیم جنگ میشود! ین در حالی است که اولاً آمریکاییها در برهههای مختلف ازجمله ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی، جمهوری اسلامی ایران را آزمودهاند و ثانیاً با نظر به تحولات کنونی منطقه و جهان بهویژه تحولات روسیه و اوکراین و وضعیت بد اقتصادی جهان و علیالخصوص بحران انرژی در غرب و ثالثاً؛ با نظر به شکست آمریکا در پروژههای بینالمللی خود ازجمله عراق و افغانستان و... آمریکاییها هیچگاه جرأت فکر کردن به گزاره نظامی علیه کشورمان را هم ندارند چه آنکه در این صورت با برخورد سخت و مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران روبهرو خواهند شد.
نظر شما