همشهری - علیرضا احمدی: این روزها تهران به کانونی برای رایزنیهای منطقهای تبدیل شدهاست؛ در روزهای اخیر روسایجمهور ۳ کشور تاجیکستان، ترکمنستان و قزاقستان به ایران آمدهاند و با مقامهای ارشد کشورمان گفتوگو و رایزنی کردهاند؛ موضوعی که نشان میدهد بهواقع «دیپلماسی همسایگی» در اولویت سیاستخارجی جمهوریاسلامی ایران قرار گرفتهاست. تفاهمنامهها و اسناد همکاریای که در این دیدارها مبادله شد، چشمانداز روشنی پیشروی روابط ایران با کشورهای آسیایمرکزی قرار دادهاست که اجرایی شدن آنها، نقش بیبدیلی در تحول اقتصادی کشورمان ایفا خواهد کرد.
ایران و کشورهای آسیای مرکزی از مزیتها و ظرفیتهای تجاری و اقتصادی فراوانی برخوردارند که بهرهگیری مناسب از آنها، منافع دوجانبه و چندجانبهای برای این کشورها بههمراه خواهد داشت. شعیب بهمن، کارشناس مسائل اوراسیا معتقد است دولت سیزدهم گامهای مؤثری برای عبور از غفلتهای گذشته در گسترش روابط با کشورهای این منطقه برداشته است. او تأکید میکند که تبدیل فرصتسوزیهای گذشته به فرصتسازی و تقویت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه در قالب سازوکارهای منطقهای باید استمرار یابد تا شاهد تحولات مثبتی در این منطقه باشیم. گفتوگوی همشهری با شعیب بهمن را در ادامه میخوانید.
پیشبرد «دیپلماسی همسایگی» در سیاستخارجی دولت سیزدهم تا چه اندازه موفق بوده است؟
از زمان رویکار آمدن دولت سیزدهم شاهد بودهایم عملا تمایل به توسعه روابط با همسایگان و کشورهای همجوار افزایش چشمگیری داشتهاست. سفر اخیر رئیسجمهور قزاقستان به کشورمان را نیز بر همین اساس میتوان تحلیل کرد. اتخاذ چنین رویکردی از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان و در اولویت قرارگرفتن آن در راهبردهای سیاستخارجی جمهوریاسلامی نهتنها در پیشبرد اهداف طراحی شده در روابط خارجی ایران مؤثر بوده، بلکه توجه و نگاه همسایگان و کشورهای پیرامونیمان را نیز جلب کرده است.
درپیش گرفتن راهبرد «دیپلماسی همسایگی» عملا زمینهساز تحرک دیپلماتیک در همسایگان ایران شده است و آنان چشمانداز جدیدی را برای توسعه روابط فیمابین با کشورمان ترسیم کردهاند. برهمین اساس است که شاهد تمایل و اشتیاق آنان برای گسترش روابط با جمهوریاسلامی بودهایم؛ موضوعی که در ماههای اخیر بسیار بهچشم آمده است. با توجه به این موضوع است که مشاهده میکنیم در ماههای اخیر رایزنیهای دیپلماتیک میان ایران و همسایگانش و همچنین کشورهای منطقهای افزایش قابلتوجهی داشته است. سفرهای منطقهای رئیسجمهور و همچنین حضور سران کشورهای همجوار در تهران نشان میدهد که شاهد شکلگیری فصل جدیدی در سیاستخارجی جمهوریاسلامی هستیم که براساس آن، توسعه روابط با کشورهای همسایه در اولویت اساسی قرار گرفتهاست.
در این بین سفر اخیر رئیسجمهور قزاقستان از چه اهمیتی برخوردار است؟
قزاقستان درمیان کشورهای آسیایمرکزی از اهمیت ویژهای برخوردار است و ویژگیهای جغرافیایی و اقتصادی این کشور، قزاقستان را به مقصد مناسبی برای توسعه همکاریهای دوجانبه تبدیل کردهاست. ازسوی دیگر نباید فراموش کرد ازنظر گستره تمدنی، ایران با قزاقستان و بهطورکلی با کشورهای آسیای مرکزی قرابتهای تاریخی، فرهنگی و زبانی قابلتوجهی دارد که تقویت پیوندهای موجود را گریزناپذیر کردهاست. موضوع مهم این است که علاوه بر اشتراکات فرهنگی و تاریخی، ایران و قزاقستان زمینهها و ظرفیتهای تجاری و اقتصادی بیشماری دارند که میتواند زمینهساز گسترش تعاملات دوجانبه و حتی منطقهای شود.
بنابراین استقبال دوکشور از گسترش همکاریهای مشترک، نشان میدهد ایران و قزاقستان از عزم کافی برای توسعه روابط دوجانبه برخوردارند. نکته اینجاست که این استقبال از گسترش همکاریها، گذشته از تمایل برای توسعه مناسبات همسایگی، هم بر مبنای نیازهای مشترک است و هم اینکه دو کشور از منافع مشترکی برخوردارند که افزایش همکاریها میان آنها را گریزناپذیر کردهاست. ازسوی دیگر باید درنظر داشت ایران و قزاقستان تهدیدهای مشترکی هم دارند که مقابله مؤثر با آنها، نیازمند تقویت بیشاز پیش همکاریهای دوجانبه است.
۲ کشور با چه تهدیدهای مشترکی مواجه هستند؟
ایران و قزاقستان با تهدیدهای مشترکی مواجه هستند که عزمشان را برای توسعه همکاریها جزم کردهاست. یکی از این تهدیدها، قاچاق موادمخدر است. ازسوی دیگر موضوع حفظ امنیت در پهنه آبی خزر نیز دغدغهای مشترک میان دو کشور بهحساب میآید که نیازمند افزایش تعاملات امنیتی از هر دوسو است. مقابله مؤثر با افراطگرایی مذهبی و جریانهای تروریستی نیز از موضوعهای امنیتی مورد علاقه دوطرف برای رایزنیهای امنیتی بهشمار میرود.
همه این موضوعها که دغدغههای مشترک میان ایران و قزاقستان محسوب میشود، زمینهساز شکلگیری همکاریهای امنیتی میان دو کشور خواهد بود. البته ناگفته نماند که تعاملات دوجانبه برای مقابله با تهدیدهای مشترک در گذشته هم سابقه داشتهاست و دو کشور به همکاری دراین زمینه علاقهمند بودهاند، اما پررنگ شدن دیپلماسی همسایگی در سیاستخارجی دولت سیزدهم، چشمانداز جدیدی را پیشروی گسترش همکاریها در این عرصه ترسیم کردهاست.
ایران و قزاقستان از چه حوزههای همکاری مشترکی برخوردارند؟
روابط ایران و قزاقستان در حوزههای متعددی قابلیت گسترش دارد. دو کشور از ظرفیتهای مختلفی برخوردارند که بهرهگیری از آنها نیازمند افزایش همکاریهای دوجانبه و حتی چندجانبه است. این موضوع هم بیشاز هرچیز، معلول اشتراکهای فرهنگی، تاریخی، زبانی و تمدنی بسیاری است که میان دوکشور وجود دارد. بهطورکلی این اشتراکها سبب شده ایران زمینههای همکاری بسیاری با کشورهای آسیای مرکزی داشته باشد.
یکی از مهمترین حوزههای میان تهران و آلماتی، اقتصادی است که دراین بخش ظرفیتهای بر زمین مانده بسیاری وجود دارد که با گسترش روابط فیمابین میتوان امیدوار بود بالفعل شود. بهعنوان مثال، کشاورزی یکی از این بسترهاست. در حوزه «کشت فراسرزمینی»، قزاقستان یکی از گزینههای مناسب برای ایران بهشمار میرود که میتوان بخشی از محصولاتی را که شرایط تولید آن در کشور مهیا نیست، در آنجا کشت کرد؛ موضوعی که در سالهای اخیر و با توجه به درگیری کشور با چالش کمآبی و خشکسالی، از اهمیت دوچندانی برخوردار شدهاست. در حوزه حملنقل نیز ظرفیتهای مهمی وجود دارد؛ راهاندازی و بهرهگیری مناسب از خط کریدوری میان ایران، ترکمنستان و قزاقستان منافع بسیاری را نصیب این کشورها خواهد کرد.
با توجه به اینکه این کشورها در خشکی محصور شدهاند و نیازمند راهیابی به آبهای آزاد هستند، ظرفیتهای ترانزیتی و حملونقلی ایران ازجذابیتهای بسیاری برای کشورهای آسیایمرکزی برخوردار است و میتواند بهعنوان مزیتی در روابط ایران با این کشورها بهحساب آید. فعال کردن چنین ظرفیتهایی و بهرهگیری مناسب از آنها زمینهساز توسعه مبادلات میان کشورهای این منطقه میشود و تسهیل صادرات از ایران به آسیایمرکزی را نیز بهدنبال دارد.
با توجه به نقشآفرینی پررنگ قزاقستان در تحولات منطقهای، میتوان این کشور را بهعنوان شریکی راهبردی برای ایران بهحساب آورد؟
همینطور است؛ سابقه تاریخی قزاقستان نشان میدهد این کشور در سالهای پس از استقلال، در برخی مقاطع ایفاگر نقش «بازیگر میانجی» میان جمهوریاسلامی و غرب بودهاست که میزبانی از مذاکرات نورسلطان در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ شمسی درجریان گفتوگوهای هستهای ایران و ۱+۵ نمودی از این موضوع است.
این نقش به قزاقستان موقعیت ویژهای بخشیدهاست و سبب شده نقش این کشور در منطقه بهعنوان یک «بازیگر غیرغربی» به رسمیت شناخته شود. این موضوع امتیاز مهمی برای قزاقستان بهحساب میآید. میزبانی آلماتی از مذاکرات صلح سوریه نیز نمود دیگری از نقشآفرینیهای مهم این کشور در منطقه محسوب میشود. بنابراین همهچیز در شرایط کنونی از وجود همکاری و دیدگاه مثبت میان ایران و قزاقستان حکایت دارد. بهرهگیری هرچهبیشتر از ظرفیتها و قابلیتهای موجود دراین منطقه درصورتی محقق میشود که نگرش ایران به این منطقه تغییر کند.
البته در ماههای اخیر شاهد تغییر مثبت در این رویکرد بودهایم. غفلتی که در گذشته نسبت به آسیایمرکزی روا داشته شد، باید کنار گذاشته شود که با آغاز دولت سیزدهم شاهد ایجاد چشمانداز روشنی دراین حوزه بودهایم. باید از ظرفیتهای سیاسی موجود دراین منطقه استفاده کنیم. کلید خوردن پروسه پیوستن ایران به سازمان شانگهای که درحال انجام است، نمود بارزی از این ظرفیتهاست که نشان میدهد گسترش همکاریهای منطقهای دراین حوزه از اهمیت بسیاری برخوردار است.
دیدارهای رهبرمعظمانقلاب با سران کشورهایی که به تهران میآیند چه پیامی دارد؟
اساسا اینطور که در سیاستخارجی جمهوریاسلامی مرسوم است، مقاممعظمرهبری معمولا با مقامهای خارجیای دیدار میکنند که در ایران نسبت به آنها نگاه راهبردی وجود دارد. یکی از موارد این نگاه راهبردی، همسایگی است. ایشان معمولا با سران کشورهای همسایه دیدار میکنند. یکی دیگر از موارد، ملاقات با سران کشورهایی است که از نظر مذهبی، تاریخی و فرهنگی اشتراکات زیادی با آنها داریم. سومین مورد نیز وجود روابط راهبردی میان دو کشور است.
براین اساس هم هست که در دیدارهای دیپلماتیک اخیر، ملاقات سران کشورهای مهمان با رهبرانقلاب نشان میدهد ایران در افزایش تعاملات همسایگی عزم جدی دارد و مصمم است که روابط خود را با کشورهای همسایه هرچه بیشتر، گسترش دهد. چنین رویکردی نشان میدهد مسئولان مربوط در دستگاه دیپلماسی کشور باید غفلتهای گذشته را جبران کنند. درحالحاضر فرصت مناسبی فراهم شده که «فرصتسوزی» به «فرصتسازی» تبدیل شود. باید همکاریهای راهبردی با کشورهای آسیای میانه را هم بهصورت دوجانبه و هم در قالبهای جمعی و در سازوکارهای منطقهای به پیش ببریم.