دکترمحمد سلطانی فر گروه ارتباطات واحد علوم و تحقیقات و دبیر این نشست هدف از برگزاری نشست گفتمانسازی در رسانههای جهانی را نشاندادن تکنیکها و تاکتیکهای تصویرسازی، بررسی سناریوهای مستتر در گفتمان رسانههای جهانی، بررسی تطبیقی تصویرسازی، طراحی گفتمان در رسانههای سایبر و تاثیر قدرت و ایدئولوژی گفتمان در رسانههای جهانی عنوان کرد.
45 مقاله از دانشگاههای علامه طباطبایی، امام حسین(ع)، امام صادق(ع)، دانشکده صداوسیما، دانشکده خبر، دانشگاه تهران و واحد علوم و تحقیقات به این نشست ارائه شدهبود که 30 خلاصه مقاله پذیرفته شد.این نشست با همکاری دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، امام صادق(ع)، امام حسین(ع) و دانشکده خبر و صدا وسیما، درسالن علامه حلی واحد علوم و تحقیقات برگزار شد. همچنین در این نشست از زحمات پروفسور علی سمیعی تقدیر به عمل آمد.
دکتر مهدی محسنیانراد، استاد دانشگاه امام صادق( ع ) در این نشست به طرح آسیبشناسی مخاطب پنداری برای رسانهها و فناوریهای نوین در کشورهای در حال توسعه پرداخت.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: اصحاب رسانه باید از پیامدهای مخاطب پنداری آگاه باشند و از آن بپرهیزند. زیرا در 20 سال آینده شاهد توسعه هوش مصنوعی و فناوری ذخیره اطلاعات به طرق جدیدی خواهیم بود که نتیجه آن ارتباط انسانها با هر زبانی از طریق رسانههاست و این مسئله باعث میشود بازار پیام و مصرف آن، کوتاه شود. وی افزود: باید در توصیف کارکرد رسانهها به جای باور بهنظریههای مردود تزریقی، نظریههای جدید مخاطب فعال را در نظر گرفت، نظارتهای سنتی را به مراقبت تبدیل کرد و یک ارتباط 3 سویه بین دولت، ملت و نخبگان پدید آورد.
وی در ادامه گفت: مدتی بعد، برای انطباق بیشتر اصطلاح کهن، با موجودات مخاطب نخستین رسانهها، صفت «ناهمگن» نیز به مخاطب افزوده و «مخاطب ناهمگن» مجموعه افراد ناهمگنی تعریف شد که توجه آنان به موضوع یگانهای در رسانهها نقطه اشتراکشان محسوب میشد. همزمان باشکلگیری اصطلاح مخاطب ناهمگن برای رسانهها، نظریه « تزریقی» یا گلولهجادویی نیز شکل گرفت. به اعتقاد محسنیانراد، یکی از مهمترین ویژگیهای هرفراگرد وجود کنش متقابل میان تمامی اجزاء و زیر اجزای تشکیلدهنده آن است.
پس ارتباطات میان فردی، پدیدهای شبیه بازی تنیس است نه بازی بولینگ.وی افزود: در دوران پس از نظریه تزریقی، تحقیقات قابل توجهی در باره فراگرد ارتباط در رسانهها انجام شد و نظریههایی چون مصرف و خشنودی و مصرف و تاثیر توسعه یافت. در این نظریه افراد آن سوی رسانهها، بیشتر شبیه مشتریان یک سوپر مارکت بزرگ دیده میشدند که از میان کالاهای موجود در سوپر مارکت، تعدادی را انتخاب و مصرف میکنند.
به گفته این استاد ارتباطات براساس این تئوریها، مشخص شد مصرفکنندگان رسانهها شبیه یکدیگر نیستند و تفاوت آنها ناشی از تفاوت در عمل مصرف، تفاوت در مقدار مصرف، نوع مصرف، رابطه آنها با رسانهای که مصرف میکنند و شیوهای است که محتوا را مصرف میکنند.
محسنیانراد خاطر نشان کرد: یکی از واژههای جدید که جایگزین اصطلاح کهن مخاطب شده، واژه ارتباطگیر است؛ واژهای که عملاً به آن سوی رسانهها وزنی میدهد مشابه این سوی رسانهها که ارتباطگران قرار دارند. وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به شکلگیری و توسعه «ارتباط شناسی» در غرب اظهار کرد:
ارتباط شناسی عامل مهمی در شناخت پیچیدگیهای عناصر فراگرد ارتباط، از جمله ارتباط گیر است. به این ترتیب در کشورهای در حال توسعه طی 400 سالی که با رسانهها زندگی کردند، بهتدریج آموختند که وقتی برای رسانهها واژه « مخاطب» را بکار میبرند، مقصودشان گیرنده، مقصد، منبع دیگر، مصرفکننده و ارتباط گیر است، نه آن مخاطب پای میز خطابه.وی افزود: در این کشورها میتوان این باور مسلط را یافت که آن سوی رسانهها «مخاطب» با همان مفهوم کهن وجود دارد؛ پدیدهای که برای آن اصطلاح «مخاطب پنداری» پیشنهاد میشود.
به گفته استاد دانشگاه امام صادق(ع) مخاطب پنداری، نوعی خیالبافی است که همچون هر «ناهوشیاری جمعی» یک حالت عادی در هوشیاری است نه یک عادت بد یا یک اختلال هیجانی مخاطب پنداران. براساس نظریه مشابهت، در روانشناسی، مشابهتهای ظاهری میان رسانه سنتی پر پیشینه و ماندگاری همچون «میز خطابه و یا منبر» را با رسانههای جدید و حتی فناوریهای نوین ارتباطی مد نظر قرار داده و دچار این پندار ماندگار میشوند که این سوی رسانهها، همان مخاطبان میز خطابه و منبر نشستهاند. در روان شناسی، «نظریه شباهت » میگوید احتمال اینکه در ذهن، محرکهایی که از جهاتی با یکدیگر شباهت دارند، با هم جمع شده و یک شکل واحد بهخود بگیرند بهمراتب بیش از احتمال تجمع محرکهایی است که به هم شبیه نیستند و یکی از انگیزههای روی آوری به خیالبافی، « حل و فصل مشکلات ناگشوده و احساسات متعارض» است.
محسنیانراد افزود: اینگونه استنباط میشود که اصرار برخی از دولتها در حفظ انحصار دولتی رسانهها و یا اجرای انواع سانسورها و یا فشارهای منتهی بهخود سانسوری، محصول پدیده مخاطب پنداری باشد.وی با اشاره به اینکه یکی از پیشبینیها در باره نقش مصرفکننده فعال و هدفمند ارتباط گیر در آینده، نظریه بازار پیام است گفت: این نظریه معتقد است با توسعه فناوریهای ذخیره و جابهجایی اطلاعات و ارتقاء هوش مصنوعی و در نتیجه امکان فهم همه زبانها از سوی همه زبانها، عصر پس از دهکده جهانی فرا خواهد رسید که در آن ارتباط گیر حتی جایگاهی رفیعتر از ارتباط گر خواهد یافت.
محسنیانراد معتقد است ارتباط گیر گزینشگر در بازار پیامی خواهد بود که انبوه پیامها، با مبدأهای مختلف در معرض گزینش اوست و حسب نیازهای ارتباطی خویش، بهصورتی پویا جستوجو و گزینش میکند، همانگونه که در بازارهای سنتی فاصله مشتری با حجرههای
2 سوی بازار تابع بزرگی و یا کوچکی حجره نبوده است. در بازار پیام نیز فاصله دسترسی برای گزینش از یک فرستنده تلویزیونی جهانی چون سیانان، تفاوتی با فاصله دسترسی به تلویزیون بومی نخواهد داشت. ضمن اینکه همیشه این امکان وجود خواهد داشت که ارتباطگیر، حتی در حد تک فروشهای وسط بازارهای سنتی، خود تبدیل به ارتباطگر شود.
تعریف مقوله گفتمان
دکتر یونس شکرخواه، نیز در این نشست با بیان اینکه مقوله گفتمان را بهدلیل تفاوت کاربرد در سطوح مختلف نمیتوان به آسانی تعریف کرد گفت: در روایتها به معنای کنترل در فرآیند معناسازی برای مخاطب نیز میتوان از گفتمان استفاده کرد. وی معتقد است با وجود اینکه رسانههای بینالمللی سیطره بیشتری دارند اما گفتمان خاص آنها نیست و رسانههای محلی نیز میتوانند گفتمان داشته باشند.
شکرخواه گفتمان در زبانشناسی را واحدی بزرگتر از تک جمله دانست و با اشاره به گفتمان در سطح ارتباطات بین فردی اظهار کرد: این گفتمان به تحلیل جنبههای کلامی و غیرکلامی اشاره میکند. در عین حال بافت تعامل را نیز در نظر میگیرد؛ اما تحلیل گفتمان انتقادی مورد قبول زبانشناسان نیست. به گفته وی 3 سطح صوتی، نحوی و معنایی در زبان وجود دارد. اما تحلیل گفتمان انتقادی از این سه سطح عبور میکند و گستردهتر نگاه میکند.
شکرخواه با بیان اینکه برخی معتقدند رسانهها زبانشان شکلدهنده به جهان است و نه بازتاباننده جهان، تصریح کرد: صنایع رسانهای به گفتمانهای حاکم شکل میبخشند. اگر صحبت از گفتمان میکنیم باید استفاده درست آن را بدانیم و نه استفادههای غلطی که مصطلح شده است. وی افزود: گفتمانها، خود را از چند دریچه به ما نزدیک میکنند، یکی اینکه پدیدهها را طوری به ما جلوه میدهند که ما به درون آن پی نبریم و دوم نگرشی است که باورهای خود را بدون اینکه ما متوجه شویم به ما میگویند و ما از طریق واژهها میتوانیم به این مسئله پی ببریم.
او تاکید کرد: در دنیای گفتمان باید این نکته را که یک معنی با رد دیگر معانی خود را اثبات میکند و نه با تاثیر خود، مد نظر قرار دهیم و در تعامل با رسانه، مخاطب هم شکل میدهد و هم شکل میگیرد.
جرات درگفتمانسازی رسانهای
دکتر سعیدرضا عاملی، استاد دانشگاه، یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود که به بحث در باره حوزه گفتمان پرداخت و گفت: رسانه اگر بتواند یک تصویر تبعیضآمیز ایجاد کند ما را در ساختاری قرار میدهد که باید در آن نفس بکشیم.
وی تاکید کرد: لودگی که در صحنه رسانه به نمایش گذاشته میشود بسیار بد است. جامعه باید به ثمر رسیدن تلاشها و موفقیتها را ببیند. رسانهای که همیشه اعتیاد و ترس را به نمایش میگذارد نگرانکننده است.
تاثیر قدرت برگفتمان رسانهای
دکتر فریدون وردینژاد، عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز در این نشست در باره تاثیر قدرت بر گفتمان رسانهای سخن گفت. وردینژاد معتقد است قدرت توانایی تحمیل اراده فرد، گروه یا سازمان به محیط پیرامون خود را دارد و در رابطه قدرت تحمیل اراده نهفته است. هر چقدر فرد بتواند اراده خود را بیشتر تحمیل کند، قدرت بیشتری خواهد یافت و اهداف نهاییاش بیشتر محقق خواهد شد. در واقع قدرت، زوربهصورت پنهان است.
وردینژاد سپس با اشاره به ماهیت قدرت گفت: در روابط قدرت نوعی تحمیل اراده از طرف کنشگر اجتماعی نهفته است. ماهیت شیطانی قدرت مسئله فساد را به میان میکشد. از این دیدگاه قدرت فساد آور و فاجعه آفرین است.به گفته عضو هیات علمی دانشگاه تهران، فساد قدرت ناشی از کیفیت قدرت، تنوع قدرت، اعتیاد به قدرت و بیقید و شرط بودن قدرت است.
چیستی گفتمان
دکتر باقر ساروخانی، استاد دانشگاه نیز در ادامه این نشست در باره چیستی گفتمان سخنرانی کرد.وی تصریح کرد: وقتی میگوییم گفتمان آن جان مایه اصلیای است که از درون آن انواع شاخهها بیرون میآید و دومین شرط پاسخ به این سؤال صحبت است. آیا میتوانیم بگوییم محور اصلی کلام را به درستی استخراج کردیم و به آن وفادار بودهایم؟
او با بیان اینکه در فلسفه گفتمان پدیدارشناسی و ساختارگرایی را داریم افزود: در تحلیل گفتمان میتوانیم فراتر از متن عمل کنیم و آزاد باشیم. جلو رفتن، ساختار شکنی کردن و احیانا متن ایجاد کردن در تحلیل محتوای کیفی صورت میگیرد.
حمید ضیایی پرور، مدرس ارتباطات نیز در این نشست به بررسی وبلاگهای فارسی پرداخت. وی با ابراز تعجب از اینکه با وجود حاکمیت محافظهکاران بیشترین میزان وبلاگهای بدون نام فارسی مربوط به محافظهکاران و کمترین آنها مربوط به اصلاحطلبان است گفت: وبلاگهای فارسی بازتابدهنده گفتمانهای سیاسی حاکم بر جامعه در فضای مجازی هستند.