به گزارش همشهری آنلاین، شاید شما هم در زندگی مشترکتان درگیر این باور اشتباه شده باشید که عشق، روزهای خوش قبل از آغاز زندگی مشترک است. دوران نامزدی و زمانی که تنها دغدغهتان داشتن همدیگر است دوران خوش عاشقی است. همین که زیر یک سقف زندگیتان را آغاز میکنید و درگیر مسئولیتها و وظایفتان میشوید دیگر این دوران خوش به پایان رسیده و باید به زندگیتان برسید!
شاید هم حداقل یکبار وقتی به همسرتان ابراز علاقه کردید و با او رفتار محبتآمیزی داشتید این جمله را از اطرافیانتان شنیدهاید که «حالا اول زندگیتان است، دو سه سال که بگذرد از سرتان خواهد افتاد این تب و تاب دوست داشتن!» اصلا اگر نهال این علاقه نخواهد در زندگی مشترک ریشه بدواند و روزی تبدیل به درختی تنومد شود پس چه فایدهای دارد؟!
عشق ملات ساختمان زندگی!
دکتر «سجاد کریمان مجد» روانشناس و مشاوره خانواده در رابطه با عشق در زندگی مشترک میگوید: «تشکیل زندگی مثل ساختن یک ساختمان است وقتی ما انتخاب میکنیم که با فردی که مناسب است ازدواج کنیم باید برای ساختن بنای زندگی هم تلاش کنیم. حالا اگر این انتخاب بر اساس علاقه و محبت باشد اینطور است که زمینی را که دوست داریم در آن ساختمان را بنا کنیم انتخاب کردیم ولی اگر قرار باشد به همین انتخاب زمین و علاقه و عشقی بسنده کنیم ساختمان زندگی مان ساخته نخواهد شد. ما برای ساختمان زندگی نیاز داریم ملات عشق را بین آجرهای زندگی بگذاریم تا آجرها بر روی هم محکم و مقاوم بمانند. عشق در زندگی مثل ملات آجرهای ساختمان است. استحکام زندگی به عشق مرتبط است.»
پنج زبان عشق
عشق فقط آن چیزی نیست که در کتابهای شعر خواندهایم و در فیلمها دیدهایم. زبان خاص خودش را دارد اگر زبانش را خوب یادگرفته باشی پایههای ساختمان زندگیات همیشه محکم و پابرجا خواهد ماند. در واقع اینکه ابراز محبت ما چگونه باشد و چه فاکتورهایی را به اسم عشق در زندگی میشناسیم مهمترین مسئله است. آدمهایی که دوام عشقشان تا همان سالهای اول زندگی است و برای دیگران هم همین نسخه را تجویز میکنند همانهایی هستند که زبان عشق را خوب یاد نگرفتهاند و یا اصلا نمیدانند.
دکتر سجاد کریمان مجد میگوید: «ابراز علاقه و عشق در زندگی یک زوج خودش را به ۵ صورت نشان میدهد. این ۵ صورت عبارتند از:
خدمات دادن یا کارهایی را بخاطر کسی انجام دادن. مثلا خانم برای حال خوب و محبت به همسرش غذایی را آماده میکند و مرد بخاطر همسرش در کارهای خانه شریک میشود. این خدمات دادن به نوعی نمایش عشق است.
وقت گذاشتن اینکه من برای همسرم در جریان زندگی وقت میگذارم. وقتی متوجه میشوم حال و شرایط خوبی ندارد. برنامههای روزانهام را کنسل میکنم و برای همسرم وقتی مستقل قرار میدهم نوعی عشق است.
هدیه دادن فرقی نمیکند هدیه چه باشد و چقدر هزینه بر دوش زوجین گذاشته باشد یک هدیه ساده هم میتواند نمادی از عشق باشد. مثلا یک شاخه گل، یک روسری و... حتی وقتی به خرید روزانه میروید میشود با خرید یک شکلات خاص یا یک خوراکی عشق به همسر را ابراز کرد. با این عنوان که این شکلات را به خاطر این خریدم که تو دوست داشتی!
در آغوش گرفتن و مهرورزی فیزیکی و نوازش کردن یکی از مهمترین فاکتورها در زندگی زوجین است. در آغوش گرفتن باید در طول روز اتفاق بیفتد و منحصر به بستر جنسی نباشد.
تحسین و تایید از همسرتان توصیف مثبت کنید. قدردان زحمات و کارهایش باشید و او را تحسین کنید.»
این عشقورزی اشتباه است
گاهی پیش میآید که شما به همسرتان محبت میکنید و او هم تمام تلاشاش را برای ابراز عشقش به شما به کار میگیرد اما در نهایت هیچ کدامتان احساس رضایت از زندگی ندارید. با خودتان فکر میکنید همسرتان مثل سابق به شما علاقه ندارد و عشقش میان روزمرگیهای زندگی به انتها رسیده. اینجاست که قطار زندگیتان را به بیراهه هدایت میکنید. قهر میکنید. دلگیر میشوید. داد میزنید اما چالش زندگی مشرکتان را برطرف نمیکنید.
سجاد کریمانمجد در این رابطه میگوید: «مسئله مهمی که وجود دارد این است که آیا این ۵ مدل عشقورزی در دنیای هر دو نفر به صورت مشترک قابل فهم است. یا یکی از افراد فهمش از این رفتارها رفتار عاشقانه است و دیگری خیر! اگر من زبان عشقم هدیه خریدن است و زبان عشق طرف مقابلم خدمات دادن است و در ذهن همسرم از عشق تصویری مساوی با وقت گذاشتن نقش بسته شده با وجود اینکه من از یک گزاره عاشقانه استفاده میکنم اما پاسخگوی نیاز همسرم نیستم. پس بسیار حائز اهمیت است که سعی کنیم زبان عشق و عامل عشقورزی را که در دنیای همسرمان است اجرا کنیم!»
نظر شما