سحر طاعتی- همشهری آنلاین: در دهه۶۰ گروه موسیقیای با عنوان مشتاق در میان دیگر گروههای موسیقی پا به عرصه اجراهای موسیقی ایرانی گذاشت. با این تفاوت که رویکردش اجرای آثار قدما و موسیقیهایی بود که بایستی برای دوباره شنیدهشدن احیا و بازسازی میشدند.
خسرو عامریفر، خواننده و سرپرست گروه مشتاق از همان زمان با تحقیق و پژوهش بر موسیقی گذشتگان سعی در اجرای آنها در کنسرتها و آلبومهایش کرد تا به امروز که شاهد اجرا و انتشار مجموعهای۱۵ تصنیفی از موزیسینهای شاخص همچون علیاکبرخان شیدا، اسماعیل مهرتاش، سیداحمدخان ساوهای، عبدالله خاندوامی و... در قالب آلبومی با عنوان «نوای ماندگار» هستیم. عامری فر که نزد استادانی چون محمود کریمی، اسماعیل مهرتاش، نصرالله ناصحپور و دیگران آواز را فرا گرفته در گفتوگویی به بهانه انتشار تازهترین اثرش درباره شیوههای تدریس آواز در گذشته و امروز، احیای موسیقی قدما و آینده آواز ایرانی سخن گفته است.
- سود فروش بلیت ۷۰۰ هزار تومانی کنسرتها به جیب چه کسانی میرود؟ | گرانترین سالن کنسرت ایران را بشناسید
- علیرضا قربانی در خراسان رضوی روی صحنه میرود | تاریخ اجرای کنسرت
آلبوم نوای ماندگار حاصل سالها تحقیق و پژوهش شما در زمینه موسیقی قدماست. چرا به سراغ تصنیفهایی از شیدا، مهرتاش، دوامی و دیگران رفتید؟
از زمانی که در سال۱۳۶۵ گروه موسیقی مشتاق را تاسیس کردم، هدفم بازسازی موسیقی قدما و تصانیفی بود که بعد از دوره قاجار ساخته شدهاند؛ چرا که معتقدم بسیاری از کارها در گذشته اجرا شده و اثری از آن نیست و اگر هم هست یک مقدار گنگ است. یا ضبطشان مناسب نیست یا پخش نشدهاند. به همین دلیل تمرکزمان را بر اجرای آثار مربوط به قدما گذاشتیم و در همه کنسرتها و آلبومهایمان به این تصمیم پایبند بودیم. در همه این سالها با تحقیق و پژوهش حدود۶۵ تصنیف جمعآوری کردم که از این تعداد ۱۵تصنیف را ضبط و در قالب آلبومی با عنوان نوای ماندگار از سوی مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر کردیم که انشاءالله بتوانیم در آینده دیگر تصانیف را هم ضبط کنیم.
در این آلبوم و در بازسازی چقدر پایبند به موسیقی اولیه بودید؟
من سعی کردم قطعات اجرایی خیلی به موسیقی اولیه نزدیکتر باشند. قطعا تغییراتی هم داشتند چون حس و حال من با حس و حال آن زمان متفاوت است. به همین دلیل یک تغییرات خیلی کم را در بازسازی داشتیم اما بهخود سرچشمهاش بسیار نزدیک است.
بالاخره با دستگاههای موجود، ضبط خوبی صورت گرفته و موسیقی تمیزتری درآمده است درصورتی که بسیاری از این موسیقیها در آن زمان روی صفحههای سنگی و گرامافون ضبط میشده و در مواقعی بهخاطر محدودیت زمانی حتی نصفه هم بودهاند که من در پروسه تحقیقاتیام سعی کردم کاملترین آنها را پیدا کنم.
چقدر به نوآوری در زمینه موسیقیسازی و آوازی اعتقاد دارید؟
نوآوری اگر به اصالت لطمهای نزد درست است. در نوآوری اول باید اصالت حفظ شود بعد اگر اصالت حفظ شد با آگاهی فرد از نوع موسیقی، نوآوری صورت گیرد. اما اگر با روند بازسازی کل موسیقی را تغییر دهیم و در فضای موسیقیهای دیگر آن را اجرا کنیم به آن اصالت اصلی لطمه زدهایم.
در شرایط کنونی انتشار چنین تصانیفی و بازسازیهایشان چقدر میتواند مخاطب را به موسیقی قدیم پیوند بزند؟
برای آنکه بخواهیم آثارمان را حفظ کنیم که بازگوکننده فرهنگ غنی با هویت ملی و میهنی کشورمان باشیم، بایستی آنها را احیا و حفظ کنیم؛ گواینکه طی دهههای مختلف موسیقیهای متنوعی بروز و ظهور کردهاند که برخی پرمحتوا و برخی بیمحتوا بودهاند. اما آن آثاری که باید ماندگار میشده، تا به امروز ماندگار شدهاند. البته من خودم هم هدفم همین بوده که جوانان را با این فرهنگ غنی موسیقیمان آشتی بدهم و این نوع موسیقیها را حفظ کنیم.
متأسفانه این روزها شاهد موسیقیهای بیهویتی شدهایم که گوش جوان امروزی را درگیر خودش کرده که بایستی دستاندرکاران و مسئولان تلاش کنند و سرمایهگذاری لازم را برای حفظ و اشاعه موسیقی اصیل خودمان داشته باشند تا بتوانیم این موسیقی را برای آیندگان نگه داریم.
من بهخاطر دارم زمان قبل از انقلاب همه از یکنواختی موسیقی خسته شده بودند و روی آوردند به موسیقی سنتی که خیلی هم خوب بود و چندین سال بعد از انقلاب هم این ژانر از موسیقی خیلی رشد کرد اما باز به قهقرا رفت. نمیدانم مسئولان برایشان اهمیت نداشت یا موضوع دیگری بود اما بالاخره جامعه چه الان چه چندین سال آینده حتما دوباره به موسیقی ایرانی و آنچه اصالت یک ایرانی و فرهنگ ایرانی است، گرایش پیدا میکند.
با توجه به اینکه شاگرد استاد محمود کریمی و مهرتاش بودید چقدر خوانندگان امروزی به شیوههای قدما در بخش آوازیشان گرایش دارند؟
متأسفانه تعداد انگشتشماری خواننده داریم که به آن شیوه، آواز میخوانند که البته الان پیر شدند و یک عده هم که از دنیا رفتهاند. متأسفانه آن اصالت آوازی که باید باشد نیست و یا خیلی مختصر است و این روزها میبینیم که همه از یک روند و شخص خاصی تقلید میکنند. یکی از دلایل این اتفاق ناآگاهی است. مراکز هنری بایستی برای آگاهیدادن در زمینه موسیقی تلاش کنند و اگر میخواهند موسیقی با اصالت را ترویج دهند بایستی از بزرگان این حوزه کمک بگیرند.
میتوان به آینده آواز ایرانی امیدوار بود؟
چه طور میتوانیم به آیندهاش امیدوار باشیم وقتی امثالی مثل من کنار هستند. وقتی جوانان ساز را نمیشناسند چطور میتوانند به موسیقی ایرانی و آواز ایرانی روی بیاورند. من سالها پیش طرحی را به سازمان صدا و سیما دادم مبنی بر استعدادیابی علاقهمندان موسیقی سنتی ایران و آشتی جوانان با این سبک از موسیقی که متأسفانه اجرا نشد.
نزد استادان بزرگی دورههای آواز را گذراندهاید. شیوههای تدریس و وضعیت کلاسهایشان چه تفاوتی با کلاسهای آواز کنونی داشت؟
متأسفانه کلاسهای الان بیشتر جنبه مادی دارند. تدریس بسیار مقوله متفاوتی است و ارتباطی به خوببودن و یا مطرحبودن خواننده ندارد. مرحوم کریمی همیشه میگفت خیلیها آوازهای خوبی میخوانند و صداهای قشنگی هم دارند و دورههای زیادی هم گذراندهاند اما وقتی میخواهند تدریس کنند نمیتوانند با شاگرد برخورد خوبی داشته باشند و داشتههایشان را به آنها منتقل کنند.
در آن زمان فضای تدریس عالی بود بهطوری که برای سر کلاسرفتن روزشماری میکردیم و وقتی هم بیرون میآمدیم بین زمین و آسمان بودیم. بسیار حال و هوای زیبایی بود چون از درون و با عشق و علاقه درس میدادند و جنبه مادیگری کم بود و بیشتر روی اصالت و زیبایی کار میکردند. من نیز سعی کردم کلاسهایم را همانطوری حفظ کنم.
نظر شما