همشهری آنلاین - محمد بلبلی: اکثر بوستانها این روزها بیشتر میزبان سالمندانی هستند که دوران خدمت را پشت سر گذاشتهاند. آنها برای دیدار با دوستان قدیمیشان، قدم زدن و گذراندن سالم اوقات به بوستانها میروند.
بوستان لاله تهران هم همیشه همین حال و هوا را دارد. با این تفاوت که در این بوستان جایگاه ویژهای برای گذراندن بهتر اوقات فراغت وجود دارد. جایی برای پرورش ذهن، برای پیدا کردن دوستان همحال و جدید و جایی برای حریف طلبیدن و کریخوانی! بله صحبت از آلاچیق شطرنج پارک لاله است.
آلاچیق شطرنج بوستان لاله تنها جایگاهی برای شظرنجبازی بازنشستهها نیست، زیر سقف این آلاچیق جوانهایی را نیز میتوان دید که برای دست و پنجه نرم کردن با پیشکسوتان آمدهاند.
در آلاچیق شطرنج آدمهای مختلفی را میتوان پیدا کرد، افرادی با تفکرات مختلف مذهبی، سیاسی، مردان جوان، میانسال و پیر و پا به سن گذاشته، بازنشستگاه مشاغل متفاوت از سرهنگ، تا کارمند و معلم و پزشک.
اکثرا اما شطرنجبازان حرفهای هستند که شرایط زندگی و مشغلههای کار و تحصیل و... اجازه بازیگر حرفهای شطرنج شدن را به آنها نداده است.
از بیرون که به این آلاچیق نگاه میکنی همه را غرق در بازی میبینی، خب چه بهتر از این؟ ساعتی رها از تمام دغدغههای زندگی و روزگار!
به جمع شطرنج بازان خوش آمدید!
به راحتی میتوان صمیمت را بین آنها دید، رفاقتهایی قدیمی و ریشهدار که اکثرا حول محور شطرنج شکل گرفته است.
برای گرفتن گزارش به این آلاچیق رفتم، با صدای بلند سلام کردم و آنها هم با روی باز و لبخند جوابم را دادند، خودم را معرفی کردم و گفتم برای مصاحبه آمدم، تا درباره شطرنج و دوران بازنشستگی و حال و هوای آلاچیق حرف بزنیم. پیرمردها کمی به هم نگاه کردند و بعد یکی از دوستانشان که مرد مسنی با کلاه لبهدار بود نشان دادند و گفتند با اون صحبت کن. به سمتش رفتم بسیار خوش صحبت و باتجربه بود، او گفت بهتر است که با سرهنگ صحبت کنم. سرهنگ هم قبول کرد جلوی دوربین ما بنشیند.
فدراسیون باید به آلاچیق شطرنج توجه کند
سرهنگ میگوید که ما اینجا زیر نظر فدراسیون نیستیم و فدراسیون کاری به اینجا ندارد، اما کسانی را در این جمع داریم که در مسابقات شهرستانها و حتی خارج از کشور هم شرکت میکنند.
او ادامه میدهد: بعد از شیوع کرونا بچههای آلاچیق شطرنج پخش و پلا شدند و بعضیها دیگر نیامدند.
از سرهنگ درباره قدیمیترینهای آلاچیق میپرسم، سرهنگ «سید» را نشان میدهد که با عصایی در دست پشت یکی از میزها مشغول بازی بود. بعد میگوید قبلا که این آلاچیق نبود، بچهها در مجموعه حجاب که میزهای پراکنده شطرنج دارد جمع میشدند، اما بعد از ساخته شدن آلاچیق همه به اینجا آمدند.
سرهنگ در پاسخ به این سوال که شما فقط برای بازی شطرنج به اینجا میآیید، میگوید: شطرنج بهانه است، بیشتر برای گذراندن وقت و سرگرمی به اینجا میآییم، به دلیل اینکه بیشتر ما شغل دوم نداریم و در خانه ماندن هم حوصلهمان را سر میبرد.
او ادامه میدهد: اینجا مکان خوبی برای گذران وقت است، اما متاسفانه حضور معتادان در آلاچیق و اطراف آن باعث خراب شدن وجهه این مکان ورزشی میشود، این مساله را با پلیس پارک در میان گذاشتیم، اما تاثیر چندانی نداشت.
سرهنگ درباره شباهت بازی شطرنج و بازی زندگی میگوید: سن که بالا میرود ذهن و حافظه دچار نقصان شده و در بعضی افراد باعث بیماری آلزایمر میشود، بازی شطرنج میتواند با پرورش فکر این قسمت از بازی زندگی را شکست دهد.
تنها خواسته او این است که فدراسیون شطرنج به این آلاچیق توجه داشته باشد و بازیکنان اینجا را تحت نظر بگیرد، تا افراد با استعداد آلاچیق بتوانند از امکانات فدراسیون استفاده کنند.
به سراغ سید میروم، اما او هنوز مشغول بازیست. منتظر میمانم تا حریف را مات میکند و حالا با لب خندان با من همصحبت میشود.
هیچ مهرهای از صفحه حذف نمیشود
او خود را سیدعباس میرباقری معرفی میکند و میگوید که ۳۰ سال است شطرنج را به صورت آماتور بازی میکند و از ۸ سال پیش تا کنون در آلاچیق شطرنج حضور مداوم دارد.
او درباره قدمت آلاچیق شطرنج میگوید: پیش از ساخته شدن آلاچیق در قسمتی از بوستان لاله جمع میشدیم و بازی میکردیم، اما از هفتهشت سال پیش که این مکان ساخته شد دیگر به نوعی سر و سامان گرفتیم.
سیدعباس در پاسخ به این سوال که تا حالا کسی از این جمع به مدارج بالای شطرنج مثل تیم ملی رسیده است؟ میگوید: نه، بازیکنان جوان و حرفهای به این آلاچیق نمیآیند و بیشتر در فدراسیون فعالیت میکنند، فدراسیون هم به اینجا توجهی ندارد که از بین ما بخواهد استعدادیابی کند.
او درباره شباهت شطرنج و زندگی میگوید: شطرنج باعث میشود دید آدم باز شود، مثلا در شطرنج وقتی یک حرکت انجام میدهی باید بتوانی حرکات بعدی حریف را پیشبینی کنی، یا اینکه در مقابل حرکات حریف عکسالعمل درست و سریع انجام بدهی، همین باعث میشود در زندگی هم تصمیمات درست بگیری.
از او میپرسم از وضعیت آلاچیق گلایهای داری؟ سید میگوید: ما اینجا را خودمان اداره میکنیم، به طور مثال تمام مخارج تعمیر و نگهداری بر عهده خودمان است، لامپهای آلاچیق را با پول خودمان تعویض میکنیم، اگر این کار را نکنیم باید در تاریکی بنشینیم، چرا که مسئولین و فدراسیون توجه خاصی به اینجا ندارند. اکثر اوقات چراغهای آلاچیق دیرتر از دیگر چراغهای بوستان روشن میشود و ما مجبوریم زمانی را در تاریکی بهسر ببریم.
آلاچیق شطرنج؛ جایی برای گذراندن راحتتر زمان
بعد از سید به سمت آقای منصوری میروم، از چهرهاش پیداست که سالهای زیادی از بازنشستگی او میگذرد، درباره همین موضوع گفتوگو را شروع میکنیم.
منصوری میگوید: سالهای زیادیست که مشغول به کارم، اما همه این سالها را بیمه نبودم و هنوز بازنشسته نشدم، الان هم میتوانم به خاطر شرایط سنی بازنشسته شوم، اما سابقه کمی در بیمه دارم.
او درباره سابقهاش در بازی شطرنج میگوید: از سال ۴۸ شطرنج بازی میکنم، اما همیشه به صورت تفننی و برای سرگرمی. آلاچیق شطرنج قدیمترها حال و هوای بهتری داشت، آدمهای آلاچیق به هم نزدیکتر بودند، اما هرچه پیشتر میرویم روابط کمرنگتر میشود.
منصوری ادامه میدهد: مسائل و مشکلات اقتصادی و فشارها و سختیهای زندگی در سالهای اخیر باعث شده که نسبت به هم حتی ترس داشته باشیم و هیچگاه دیگر به دنبال صمیمت نباشیم.
او میگوید که در این آلاچیق همه در بازی شطرنج مدعی هستیم و برای هم کریخوانی میکنیم، اصلا حُسن بازی و ورزش همین است.
منصوری درباره شباهت بازی شطرنج و زندگی میگوید: زندگی هم مانند بازی شطرنج است و حرکاتی شبیه به همین بازی دارد، گاهی در بازی شطرنج با یک حرکت از سوی حریف در موقعیت کیش قرار میگیری و تازه سختیها برای فرار از این گرفتاری آغاز میشود.
او میگوید: ما هم در زندگی هرچه پیشتر میرویم بیشتر در زندگی با موقعیتهای کیش و مات روبهرو میشویم، اما شطرنج به بازیکنان درس صبوری و تحمل نیز میدهد.
از منصوری میپرسم حضور در آلاچیق برای شما ایجاد آرامش میکند؟ او میگوید:حضور در اینجا به نوعی وقتکشی و گذران وقت است، باعث میشود متوجه گذر زمان نشوم. خیلی فرقی ندارد که امکانات اینجا در چه حدی است، گرچه باید به ما که سالها در این مملکت خدمت کردیم وحالا به سن پیری رسیدیم باید توجه بهتری شود که متاسفانه نمیشود.
خودمان آلاچیق را نظافت میکنیم
مدتی که میگذرد یک جوان با یک گیتار بر دوش وارد آلاچیق میشود. او خود را علی وزیری معرفی میکند و میگوید: من ۵ سال است که در این آلاچیق شطرنج بازی میکنم، بازیکنان بزرگی مثل آقای احسان قائممقامی و افراد صاحب رنکینگ فدراسیون گهگاهی به اینجا میآیند و چند دستی شطرنج بازی میکنند.
وزیری میگوید که شطرنج ورزش روح است و باعث میشود در مراحل مختلف زندگی حرکتهای درستی انجام بدهیم و تصمیمات صحیحی بگیریم.
او ادامه میدهد: من مهندسی شیمی خواندهام و الان هم در اداره برق مشغول به کار هستم. من اینجا دوستانی در سنین مختلف پیدا کردم، دوستانی از سن ۲۰ سال تا حدود ۷۰ سال، البته بیشتر افراد اینجا بازنشستگانی هستند که اوقات فراغت بیشتری دارند.
وزیری درباره تقابلهای شطرنج در آلاچیق میگوید: اینجا کریخوانی زیادی بین بازیکنان وجود دارد، اصلا ما اینجا یک اصطلاحی داریم که میگوید، طرف کسیه است، یعنی اینکه کیسه بوکس است هر چقدر که بخواهی میتوانی به او مشت بزنی و او نیز صدایش در نمیآید.
او ادامه میدهد: در آلاچیق افرادی داریم که در حد بازیکنان حرفهای بازی میکنند و دارای مطالعات و تجربه زیادی هستند، و به واریانتهای شطرنج احاطه کامل دارند، اما به خاطر مسائل و مشکلات زندگی این بازی را به شکل آماتور بازی میکنند.
وزیری درباره شباهت بازی شطرنج و زندگی میگوید: در شطرنج وقتی قرار است حرکتی انجام شود، بازیکن تمام جوانب را بررسی کرده و حتی عکسالعمل حریف را نیز پیشبینی میکند، این دقیقا همان بازی زندگی است، مثلا برای انجام معاملات و تجارت یا مسائل مهمی مانند ازدواج که مزایا و معایب آن باید با دقت بررسی و در نهایت تصمیم درست گرفته شود. در کل در زندگی و شطرنج باید با تفکر زیاد و دقت بالا تصمیم گرفت.
وزیری درباره تاثیر همنشینی با افراد مسن و باتجربه آلاچیق میگوید: این یک نعمت محسوب میشود. مثلا در بین بازیکنان یک دوستی دارم به نام عمو حسن که حدود ۶۰ سال دارد و به زبان روسی مسلط است، الان چند ماهیست که با کمک او مشغول آموختن زبان روسی هستم. در بین این افراد مهندسین بازنشستهای نیز هستند که تا کنون در زمینه شغلی وتحصیلی مشاورههای بسیار خوبی به من دادهاند.
نظر شما