که متهمان با اعتراف به این جنایت هولناک، مدعی شدند از سوی انجمن موسوم به پادشاهی در خارج کشور فریب خورده بودند. نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات 3نفر از عاملان اصلی انفجار حسینیه سیدالشهدای شیراز در شعبه ١٥ دادگاه انقلاب اسلامی و به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
ابتدای این جلسه قاضی علیاکبر حیدریفر، نماینده دادستان تهران به بیان کیفرخواست صادره از سوی دادسرای امنیت تهران پرداخت و تصریح کرد: متهمان از اعضای گروه ملحد و محارب انجمن پادشاهی ایران هستند که از طریق اینترنت و شبکههای ماهوارهای به عضویت این انجمن درآمده بودند.
وی افزود: تاسیسکننده این گروه، فردی با نام مستعار فرود فولادوند است که با همکاری مرد دیگری به نام جمشید آموزشهای لازم برای ساخت بمب را از طریق اینترنت به متهمان داده و با پرداخت مبالغی به آنها، نقشههای خرابکارانهای را طراحی کرده بود.
نخستین هدف
در ابتدای جلسه، نماینده دادستان گفت: متهمان طرحهایی نظیر بمبگذاری در حوزه علمیه امامزاده شاهقیس شیراز، مسجد دانشگاه شیراز، حسینیه سیدالشهدا، سد سیوند، اتوبوسهای حامل نیروهای سپاه و شخصیتهای روحانی ازجمله نماینده ولیفقیه در استان فارس را بررسی و در این راستا اقدام به جمعآوری اطلاعات عملیاتی لازم کردند.
آنها بعد از طرح این نقشهها، نخستین عملیات تروریستی خود را با دخالت مستقیم مجید و با هدایت مردی به نام جمشید در خارج از کشور، به اجرا گذاشتند.
متهمان در جریان تحقیقات اقرار کردهاند که هدفشان از این عملیات تروریستی و سایر عملیاتهایی که برنامهریزی کرده بودند براندازی حکومت اسلامی از طریق ایجاد اختلاف فرقهای، تضعیف حضور مردم در صحنههای مذهبی، متزلزل کردن جایگاه ایران در عرصه بینالمللی و ایجاد هرج و مرج در داخل کشور بوده است.
انفجار مرگبار
نماینده دادستان تهران افزود: 24فروردین امسال در حالی که نخستین نقشه خرابکارانه آماده اجرا بود، مجید و محسن بمب تهیه شده را به محل حسینیه سیدالشهدای شیراز انتقال دادند.
سپس محسن با حضور در صف نمازگزاران اطلاعات لازم درخصوص خاموشی ٣٠دقیقهای چراغهای حسینیه بعد از نماز را جمعآوری و در اختیار مجید قرار داد. این متهم نیز با روشن کردن تایمر بمب در سرویسهای بهداشتی حسینیه وارد حسینیه شده و بعد از کار گذاشتن بمب هر دوی آنها خارج شدند.
وی ادامه داد: در این انفجار ١٤ نفر از هموطنان شهید و حدود ٢٠٨ نفر زخمی شدند، این درحالی بود که متهمان بعد از اجرای عملیات به سرعت ماجرا را به جمشید، عامل سیا در آمریکا و علیاصغر که در آن زمان در شهرستان استهبان و در خوابگاه دانشجویی حضور داشت، اطلاع دادند.
وقتی علیاصغر از اجرای موفقیتآمیز عملیات تروریستی مطلع شد در خوابگاه دانشجویی یک مجلس مشروبات الکلی به خاطر اجرای عملیات با دوستانش برگزار کرد که در بازجوییها به این مسئله اعتراف کرد.
نماینده دادستان افزود: بعد از این ماجرا مجید به شهرستان استهبان گریخته و پس از چند روز اختفا در خوابگاه، علیاصغر، بار دیگر به شیراز برمیگردد.
او سپس با واگذاری مسئولیت گروه تندر به علیاصغر، با همکاری متهمان علی.ز و مهدی.الف دومین بمب مایرولی را تهیه کرده و به همراه دیگر متهمان به شهرستان فیروزآباد میرود. آنها در این شهر مقداری سلاح از مردی به نام حیدرعلی.ح که پیش از این نیز در فروش اسلحه به متهمان دست داشته است، خریداری کرده و عازم بندر گناوه میشوند.
متهمان بعد از حضور در این شهر در یک مهمانپذیر ساکن میشوند و این در حالی بود که دومین هدف آنها بمبگذاری در خطوط انتقال نفت و مخازن نفت در بندر گناوه بود اما قبل از اجرای عملیات به دستور جمشید که در خارج از کشور حضور داشت، اجرای عملیات معلق میشود و محسن و مجید عازم تهران میشوند.
ماموریت جدید
وی خاطرنشان ساخت: بعد از حضور مجید و محسن در تهران، مرحله دیگری از عملیات خرابکاری که انفجار مراکز حساس تهران از نظر این انجمن بود در دستور کار متهمان قرار میگیرد.
به این ترتیب مراکزی مانند حرم حضرت امامره، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مدارس حوزه علمیهقم، حرم حضرت معصومهس و مجلس شورای اسلامی مورد شناسایی قرار میگیرند.
سپس متهمان با هماهنگی جمشید ابتدا عازم رشت میشوند تا در آنجا عملیاتهای دیگری نیز سازماندهی کنند.
متهمان در رشت با مردی بهنام روزبه.ی که از اعضای اصلی انجمن در این شهر بود، ملاقات میکنند. روزبه مکانهایی نظیر کنسولگری روسیه در رشت و مصلا و حوزه علمیه این شهر را برای عملیات تروریستی شناسایی کرده بود و متهمان بعد از اینکه بمب مایرولی آماده شده را در اختیار او قرار میدهند به تهران برمیگردند.
نماینده مدعیالعموم گفت: آنها بعد از ورود به تهران به هتل جهان میروند تا نسبت به اجرای عملیاتهای تروریستی در مکانهای شناسایی شده در تهران اقدام کنند.
اما 25 اردیبهشتماه زمانی که مجید و محسن در اتاق خود مشغول تهیه بمب بودند، ناگهان انفجار شدیدی رخ میدهد و مجید که دچار سوختگی شده بود، توسط ماموران امنیتی دستگیر میشود.
با دستگیری مجید و انتقال او به بازداشتگاه، تلاش برای دستگیری دیگر همدست او آغاز میشود اما محسن بعد از انفجار به رشت گریخته و با پولی که از جمشید دریافت کرده بود تلاش میکند با کمک مهدی، علی و علیاصغر از کشور خارج شود.
خط پایان شبکه تروریستی
حیدریفر ادامه داد: با دستگیری مجید و شناسایی اعضای انجمن که در انفجار حسینیه سیدالشهدای شیراز دخالت داشتند، تلاش ماموران وزارت اطلاعات و دستگاه قضائی برای دستگیری متهمان آغاز میشود و مدتی بعد علیاصغر در استهبان، مهدی و علی در شیراز، محسن در بابلسر، روزبه در رشت و حیدرعلی در فیروزآباد دستگیر میشوند.
درحالیکه مجید چند روز بعد از دستگیری با استفاده از سیانور به زندگی خود خاتمه داده بود، برای بقیه متهمان قرار قانونی صادر شده و آنها راهی زندان میشوند.
نماینده دادستان تهران گفت: در این پرونده متهم ردیف اول محسن.الف 21 ساله، که با نام مستعار «بهمن، یاردوم» فعالیت میکرد و متهم ردیف دوم علیاصغر.پ 20 ساله، که با نام مستعار «آراسپ، یار سوم» فعالیت میکرد متهم به محاربه و افساد فیالارض از طریق عضویت و همکاری مؤثر در گروهک انجمن پادشاهی ایران هستند که با اطلاع از موضع این گروه و تهیه سلاح و مهمات و ساخت بمب اقدام به براندازی حکومت جمهوری اسلامی کردهاند.
آنها همچنین متهم به مشارکت در انفجار تروریستی حسینیه سیدالشهدای شیراز هستند که باعث شهادت و زخمی شدن تعداد زیادی از هموطنان شده است. اتهام دیگر این متهمان مشارکت در طراحی انفجار در سایر نقاط کشور و ساخت بمب مایرولی و طراحی ترور مسئولان نظام است.
متهم ردیف سوم روزبه.ی 32ساله است که با نام مستعار «روزبهان، صادق افراسیابی» فعالیت میکرد و وی نیز همانند 2 متهم دیگر دارای سابقه کیفری است.
اتهام او محاربه و افساد فیالارض از طریق عضویت و همکاری مؤثر در گروهک محارب و ضدحکومت اسلامی انجمن پادشاهی ایران است که با علم و اطلاع از موضع گروه جهت براندازی حکومت اسلامی اقدام کرده است.
وی همچنین متهم به مشارکت در تهیه بمب جهت کارگذاری در مراکز شناسایی شده در رشت و تهیه اسباب کار و امکانات مالی مؤثر در این راستا و طراحی ترور استاندار گیلان و اعتیاد به موادمخدر است.
نماینده دادستان در ادامه از دادگاه خواست حکم اعدام متهمان را بهصورت علنی و در محل حسینیه سیدالشهدای شیراز صادر کند.
وی در پایان بیان کیفرخواست افزود: درخصوص سایر جرایم انتسابی متهمان حاضر در این پرونده از جمله معاونت در قتل عمدی ١٤ نفر و جرح عمدی ٢٠٨ نفر نسبت به متهمان ردیف اول و دوم، پرونده مفتوح است.
در ادامه جلسه دادگاه دیگر متهمان نیز به دفاع از خود پرداختند و بعد از آن به دستور قاضی دادگاه، ادامه رسیدگی در جلسه غیرعلنی انجام شد.
به گزارش ایسنا قاضی صلواتی، رئیس شعبه ١٥ دادگاه انقلاب اسلامی درخصوص زمان صدور رای در این پرونده گفت: انشاءالله پس از اخذ آخرین دفاع از متهمان، ظرف مدت یک هفته رای صادر خواهد شد.
من شست و شوی مغزی شده بودم
بعد از اظهارات نماینده دادستان، قاضی صلواتی رئیس شعبه ١٥ دادگاه انقلاب اسلامی، متهم ردیف اول را جهت بیان دفاعیات خود فراخواند که این متهم اظهار کرد: بهمن ماه سال گذشته از طریق علیاصغر که از دوستان دوران دبیرستانم بود با مجید آشنا شدم.
پیش از آن با علی که از دوستان دانشگاه بود در جریان عقاید ضداسلامی انجمن قرار گرفته بودم. مجید هم با من صحبت کرد و برای عضویت در انجمن مرا دعوت کرد.
به گزارش ایسنا ، وی افزود: با شستوشوهای مغزی و بیان اعتقادات جدید علیه نظام جمهوری اسلامی، انگیزه ما را از فعالیت در انجمن بهشکلی تعیین کردند که انگار دیگران در حال خیانت به کشور هستند و ما باید ملت را نجات بدهیم؛ یعنی ابتدا انگیزهام این بود که به کشور خدمت کنم اما نمیدانستم که در حال خیانت هستم.
این متهم خاطرنشان کرد: در هسته 3 نفری تشکیلشده به فرماندهی مجید، من نقش همکار را داشتم و برای انجام فعالیتهای تروریستی آموزش میدیدم.
مجید محلهای مختلف را برای انجام فعالیتها شناسایی کرده بود و در مدت یکسال قبل از آشنایی ما ٢٠ لیتر بمب مایرولی در خانهشان ساخته بود.
ابتدای آشنایی و در جریان صحبتهایی که با هم داشتیم حسینیه مربوط به کانون رهپویان وصال را به من نشان داد و گفت که این کانون نیروهای اعتقادی است و ما وظیفه داریم جلوی کار آنها را بگیریم.
محسن. الف اضافه کرد: مهمترین انگیزه ما درخصوص عملیاتهای تروریستی در آستانه سفر مقام معظم رهبری به استان فارس، جلوگیری از روند استقبال مردمی از ایشان بود.
وی در تشریح حادثه انفجار حسینیه سیدالشهدای شیرازگفت: قرار گذاشتیم که انفجار حدود ساعت ٨ و ١٥ تا یک ربع به ٩شب اتفاق بیفتد. ساعت ٧شب در پارک اطراف حسینیه قرار گذاشتیم و بعد وقتی بمب به ما رسید، قرار شد که من به حسینیه بروم و در آنجا مستقر شوم.
بعد از کنترل نقشه، من داخل حسینیه رفتم و بعد از خاموش شدن چراغ و شروع به عزاداری، به مجید گفتم چراغها خاموش شده است، بمب را بیاور. مجید هم در سرویس بهداشتی، تایمر را جهت انفجار بمب برای ٢٠ دقیقه بعد فعال کرد و سپس وارد جلسه شد.
من بعد از چند دقیقه از حسینیه خارج شدم و به آخر خیابان آقایی رفتم تا از صحنه انفجار فیلمبرداری کنم اما به خاطر وجود ساختمانهای اطراف حسینیه موفق به فیلمبرداری نشدم.
محسن.الف در پاسخ به سؤال رئیس دادگاه مبنی بر اینکه به چه اهدافی رسیدید؟ اظهار کرد: جمشید و مجید خوشحال شدند و میخواستند موفقیت خود را جشن بگیرند اما برای من زیاد فرقی نداشت که چه اهدافی تعیین میشود. در واقع هیچ منفعتی نصیب من نشد.
وی در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه نامهای مستعار شما از کجا نشأت میگرفت؟ خاطرنشان کرد: اینکه اسم من را فرمانده گذاشته بودند برای آن بود که جمشید میخواست با دادن این عناوین به ما انگیزه بدهد؛ در حالی که فرمانده واقعی او و مجید بودند و نام یار دوم را هم انجمن برای من تعیین کرده بود.
متهم در پاسخ به این سؤال که پس از شنیدن خبر انفجار حسینیه سیدالشهدای شیراز چه احساسی داشتید؟ گفت: همان شب متوجه شدم که چه تعداد شهید شدهاند اما در تب انفجار بودم.
علی مدام به ما میگفت که آینده مشخص خواهد کرد چه خدمت بزرگی کردهایم؛ اما وقتی دستگیر شدم بازپرس پرونده واقعیتها را مشخص کرد و من به خیانتم پی بردم.
محسن افزود: مسئول اصلی این حادثه مجید بود. البته نمیخواهم اشتباهات خود را گردن شخص دیگری بیندازم. من به خاطر شستوشوهای مغزی و رابطه دوستی با علیاصغر به این جریان کشیده شدم و با شرایطی که برای من پیش آوردند احساس میکردم که در حال خدمت هستم.