به گزارش همشهری آنلاین، محسن مهرعلیزاده رئیس سازمان تربیتبدنی در سالهای ۸۰ تا ۸۴ و کاندیدای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری درباره موضوعات مختلف گفتوگو کرده است که بخش هایی از این گفتوگو در ادامه آمده است:
* فائزه هاشمی هر از چندگاهی افاضاتی دارند که ویژه خود او است. یکبار به بنده گفت شما ورزش بانوان را تعطیل کردهاید. به وی گفتم خیر، بنده یک دکان را تعطیل کردم. فائزه هاشمی تحت عنوان ورزش بانوان دکان باز کرده بود و بنده این دکان را تعطیل کردم. در حال آمادگی برای تغییر وضعیت ورزش بانوان بودیم. آن زمان ساختمان حجاب را در اختیار داشتیم و انجمنهایی ایجاد شده بود که مشغول فعالیت در حوزه بانوان بودند. سال گذشته برای آنها ۸۰۰ میلیون تومان در نظر گرفته شده که آنهم به طور کامل تخصیص نیافته بود. از همکاران پرسیدم تا جایی که اطلاع دارم بودجه در نظر گرفته شده برای کمک به فدراسیونها معادل ۸ میلیارد تومان است و این بدان معنا است که صرفا ۱۰ درصد این رقم به ورزش بانوان اختصاص یافته است که جواب دادند بله و این رقم نیز کامل تخصیص نیافته است.
* دکان آن فرد تعطیل و بعدها صاحب آن دکان مدعی شد که ما فعالیتها را تعطیل و شرایط را خراب کردهایم. این صحبتها در حالی مطرح شد که بانوان در بازیهای آسیایی نتایج بسیار خوبی کسب کردند و میزان مدالها و افتخارات را باید نسبت به گذشته میسنجیدند. هرچند این بازیها در زمان مدیریت علیآبادی در سازمان تربیتبدنی برگزار شد اما این گونه نبود که دلیل کسب این نتایج در دو ساله فعالیت علیآبادی رقم خورده باشد بلکه این نتایج حاصل زحمات صورت گرفته در سالهای قبلتر و بر اساس جایگاهی بود که در سالهای گذشته برای ورزش بانوان در نظر گرفته بودیم.
* فائزه هاشمی در مورد عملکرد ما در آن زمان در ورزش بانوان اظهارنظری کرده است؛ باید بگویم تدوین استراتژی، برنامهریزی و طراحی از عهده هرکسی بر نمیآید، البته وی دارای توانایی هایی است که بنده هرگز از آن برخوردار نیستم، مثلا اگر وی بخواهد الان که ساعت ۱۱ صبح است به طرف مقابل بگوید ساعت ۴ صبح است میتواند آن را ثابت کند اما بنده چنین توانایی ندارم. بنده در مورد آیندهنگری و طراحی دارای توانایی هستم و در ۱۴ حوزه ۷۰۰ نفر را گرد هم آوردیم تا برای ورزش کشور برنامهریزی کنیم و نظام جامع ورزش کشور را تدوین کردیم تا بدانیم در چه نقطهای در ورزش دنیا حضور داریم و باید در چه نقطهای قرار بگیریم.
* بنده به شخصه از هیچ چیز خبر ندارم. رد شدن صلاحیت من آبکی بود و هیچ دلیلی نداشت و احتمالا به دلیل مسائل سیاسی بود و به همین دلیل نیز رهبری مداخله کردند و فرمودند که مجددا بررسی صلاحیت صورت گیرد و شورای نگهبان متوجه شد که نباید صلاحیت ما را رد میکرد. بنده هیچ اقدامی نکردم و هیچ دیدار و اعتراضی نداشتم. استدلالم این بود که اگر به دلیل غیرواقعی رد صلاحیت شدهام گر اعتراضی نیز داشته باشم، چون غیر واقعی رد شدهام، قطعا اعتراض بنده نیز تاثیری نخواهد داشت.
* صفایی فراهانی پیش از حضور بنده در فدراسیون فوتبال حضور داشت و اقدامات بسیار خوبی برای توسعه این رشته ورزشی انجام داده بود. صفایی فراهانی واقعا مدیر بود. یزدانی خرم نیز در حوزه والیبال اقدامات بسیار خوبی انجام داد و هرگز هم والیبال بازی نکرده بود. بنده با این افراد در دهه ۶۰ در بخش صنعت فعالیت میکردم. صفایی آن سالها اختلافات شدیدی با کمیتهملی المپیک و شخص هاشمیطبا داشت و چند بار نیز نزد بنده آمد و به عنوان دوست مشترک آنها سعی کردم مشکلات را حل کنم. صفایی فردی زود رنج بود و تصمیم گرفت استعفا دهد. مرتبه اول وی را از ارائه استعفا منصرف کردم و پذیرفت اما بعدتر و در آستانه برگزاری بازیهای آسیایی بوسان برای بار دوم استعفا داد. آن زمان بنده کسالت داشتم اما با وی تماس گرفتم و گفتم اقدام خوبی انجام ندادهاید. وی گفت خسته شده و بریده است! در نهایت تصمیم گرفتم محمد دادکان که قائم مقام وی بود و شناخت چندانی نیز نسبت به وی نداشتم را به عنوان جانشین صفایی انتخاب کنم. دادکان ابتدا در خود این توانایی را نمیدید که به عنوان رییس فدراسیون فوتبال فعالیت کند. در نهایت تصمیم گرفتم محمد دادکان که قائم مقام وی بود و شناخت چندانی نیز نسبت به وی نداشتم را به عنوان جانشین صفایی انتخاب کنم. دادکان ابتدا در خود این توانایی را نمیدید که به عنوان رییس فدراسیون فوتبال فعالیت کند.
* دادکان به بنده برای تصدی ریاست فدراسیون افراد مختلفی را معرفی کرد اما به وی گفتم شما از نظر فنی شرایط خوبی دارید و ورزشی هستید و در حد قائم مقام فدراسیون فوتبال نیز فعالیت کردهاید. خوشبختانه فرد مقبولی بود و در نهایت رای آورد و موفق هم شد. دادکان از نظر نگرش سیاسی عضو حزب هیات موتلفه اسلامی بود و از نظر فکری با بنده در خط جداگانهای قرار داشت و این درحالی بود که صفایی فراهانی از نظر جریان فکری خیلی از بنده تندتر بود اما تصمیم به انتخاب دادکان نشان داد توجه به تخصص ملاک عمل است و مسائل سیاسی در مرحله بعدی قرار میگیرد و خوشبختانه شرایط بسیار خوبی را تجربه کردیم و وضعیت بهبود پیدا کرد. فدراسیون نیازمند حمایت سازمان تربیتبدنی و کمیتهملی المپیک بود و باید هماهنگیهای مختلفی را با هر دو مجموعه انجام میداد. علیرغم اینکه هاشمیطبا دوست بنده است اما خیلی صریح اعلام میکنم وی فردی است که خیلی در کارها و فعالیتها دخالت کرده و روحیه مدیریتی وی اینگونه است. برعکس، بنده اصلا در کار دخالت نمیکنم و در اتفاقات مختلفی که رخ داد در حد معرفی به دادکان ورود میکردم و تاکید داشتم که انتخاب نهایی، حق رییس فدراسیون است.
* {یعنی صفایی به دلیل اختلاف با هاشمیطبا، ناچار به استعفا شد؟} بله این استعفا به دلیل اختلاف صفایی و هاشمیطبا صورت گرفت و این اختلافات علیرغم چند مرتبه پا درمیانی حل نشد و در نهایت باعث شد صفایی تصمیم به استعفا از ریاست فدراسیون فوتبال بگیرد.
نظر شما