همشهری آنلاین - زهرا بلندی: تا قبل از آن شب، تمام هم و غم «سعیده کریمی» تر و خشک کردن فرزندان و رسیدگی به خانه بود، اما از آن پس دغدغههایش بیشتر شد و تصمیم گرفت محبتهای مادریاش را برای مددجویانی که به کمکش نیاز دارند هم صرف کند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
کارش را از ۶ سال پیش با توزیع چند بسته حمایتی شب یلدا بین چند خانواده نیازمند شروع کرد و حالا به جایی رسیده که با مشارکت چند بانوی سرپرست خانوار در فضایی کوچک و اجارهای در محله نازیآباد محصولات ارگانیک تولید میکنند. هریک از بانوان گوشهای از کار را گرفته و سرش گرم است. مثلاً یک خانم میانسال پشت دستگاههای مخصوص تولید محصولات پروتئینی ایستاده و در حال مخلوط کردن مواد اولیه سوسیس است. بانویی گوشتهای بوقلمون تکهتکهشده را آورده و به مواد اضافه میکند و خانمی جوانتر هم آنطرف اتاق بهبهوچهچهکنان نانهای حجیمشده را از داخل فر بیرون میآورد. خانم کریمی هم بیکار نمانده؛ سینی در دست، به صرف چای و نان شیرمال دعوتمان میکند تا ما بنشینیم پای روایتش: «این صحنه برام یادآور ۶-۷ سال پیشه! ۶-۷ سال پیش با سینی چای اومدم نشستم که همسرم انشای سوزناک یه بچه نیازمند رو درباره شب یلدا برام خوند. اونقدر زیبا شب یلداشون رو توصیف کرده بود که تو فضای مجازی خیلی دستبهدست شد و اشک خیلیا رو مثل من درآورد. اون شب اونقدر دلم گرفت که یه گروه مجازی با چندتا از دوستام درست کردم و ازشون خواستم هرکس هرقدر در توانشه پول بذاره تا چند تا بسته شب یلدایی برای بچههای نیازمند تهیه کنیم و خوشبختانه با کمک اونا و همسرم اولین قدم برای تشکیل گروه خیریه دستهای مهربانی برداشته شد و از اون موقع این گروه به روشهای مختلف داره به فعالیتش ادامه میده. جالبه که تو این سالا ۳ بار به برنامه دستدردست دعوت شدیم و به عنوان سفیر جهادی برنامه هم انتخابمون کردن.»
خیریهای که نتیجه غلیان احساس مادرانه است
در این فضای دنج و نقلی انواع و اقسام دستگاه تولید سوسیس و کالباس، فر، همزنهای حرفهای و یخچالهای بزرگ و... فراهم شده و محصولاتی از قبیل کیک لواشک، انواع میوهها و سبزیهای خشک، رب، آبلیمو، پیازداغ، سبزی خردشده، انواع صیفی فریزری، محصولات پروتئینی (سوسیس، کالباس، همبرگرد و...) در اینجا تولید میشود. ۱۰ نیروی کار برای سرپا ماندن این مرکز تلاش میکنند، اما به دلیل محدودیتهای کرونا سعی دارند همه باهم در این محیط جمع نشوند و حتی برخی کارهای قابل اجرا را در خانه انجام میدهند. کریمی حواسش به همهچیز است؛ هم تلفنهای ثبت سفارش را پاسخ میدهد، هم با بذلهگویی بچهها را سرکیف میآورد و هم مراقب است همه کارها به بهترین شکل انجام شود: «برای این هفته ۱۰ کیلو سفارش رب داریم. فردا کی میاد بریم میدون؟ بچهها خانم محمدی هم سفارش ۳ کیلو سبزی قرمه داده! مریم خانم سفارش سوسیس آلمانی و هاتداگ هم تو لیستت بنویس. میبینی خانم، حیف که بودجهای برای بزرگ کردن فضا و ایجاد یه فروشگاه کنار کارگاه نداریم وگرنه ظرفیت تولید بیشتر رو داریم، میتونیم در کنار فروش آنلاین و سفارشی، تولید روزانه رو هم فعال کنیم.»
پیش از این انتخاب گاهی به خیریهها کمک میکرد، اما عضو هیچ جا نبود و فکرش را هم نمیکرد که خودش روزی با شنیدن یک نامه با غلیان احساسات مادرانهاش، چنین جدی در این حوزه فعالیت کند: «اسم دستای مهربانی رو برای گروه انتخاب کردیم. چند بار به مناسبتهای مختلف بستههای ارزاق توزیع کردیم، اما کمکم با تبلیغ بین دوستان و آشنایان و رسیدن خیران به ۱۰۰ نفر خرید جهیزیه برای زوجهای کمتربرخوردار رو هم به فعالیتهامون اضافه کردیم، مثلاٌ تو روزای کرونا بالای ۷۰ تا جهیزیه دادیم. بعد از ۲-۳ سال گروه رو ثبت کردیم و سال ۹۹ با نام گروه جهادی که با توزیع سبد کالا و جهیزیه از افراد کمتربرخوردار، به خصوص بانوان سرپرست خانوار و بدسرپرست، حمایت میکنه در کمیته امداد ثبت شدیم.»
مشتریهای ثابت؛ از اهلمحل تا کارکنان مؤسسه رویان
روزبهروز تلاش این بانوی خیر ۳۸ساله برای ادامه این مسیر و حفظ آن بیشتر شد تا اینکه تصمیم گرفت در زمینه توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار و بدسرپرست قدمی بردارد: «از اونجا که یکی از مهمترین چالشای این خانوادهها بیکاریه، با قوتقلب و کمکهای مالی همسرم تصمیم گرفتیم یه کارگاه اشتغالزایی هم برای توانمندسازی خانما راه بندازیم. اول مثل خیلی از خیریهها چندتا چرخخیاطی خریدم و تجهیزات لازم یک کارگاه خیاطی رو فراهم کردم، اما نتیجه مطلوبی نداشت.»
چون همگی خانهدار و در تولید برخی محصولات خانگی هم مهارت داشتند از اردیبهشت پارسال کار را به مرکزی برای تولید مواد غذایی تغییر دادند: «اول فقط پیازداغ و رب و... داشتیم اما پس از آشنایی با بعضی هنرمندای جهادی و دارای مهارت در تولید محصولات پروتئینی ارگانیک، نون، لواشک و... گستره کارمون زیادتر شد و مشتریای ثابت از بچههای مؤسسه رویان، چند دکتر متخصص زنان و زایمان، دوستا و آشناها و اهالی محل هم سراغمون اومدن. البته با همکاری این دوستان جهادگر امکان آموزش مهارتهایی مثل پخت نون حجیمشده، انواع شیرینی و مواد پروتئینی ارگانیک هم برای قشر کمتربرخوردار به رایگان فراهم شده و میتونن با اشتغال در اینجا صاحب شغل بشن یا بعد از مهارتآموزی خودشون کسب و کار راه بندازن، همونطور که خیلیا الان با همین کلاسها با استفاده از یک فر کوچک حالا به درآمدزایی رسیدن.»
آموزش جهادی تولید سوسیس و کالباس
جزو نیروهای جهادی است که برای کمک به حفظ و ارتقای فعالیتهای این مرکز با گروه دستهای مهربانی همراه شده، اما انگار هیچ تفاوتی بین او و دیگر اعضای گروه که جزو مددجویان هستند دیده نمیشود. پابهپای بچهها در حال کار است و لحظهای استراحت نمیکند. «مریم عبدالباقی» بانوی ۵۴سالهای است که بعد از ۴ سال کار به صورت شخصی در تولید محصولات پروتئینی، از سوسیس و کالباس تا ناگت، همبرگر و بیکن و...، از یک سال پیش همکاری خود را در حوزه آموزش، تولید و فروش این محصولات به نفع نیازمندان با این گروه آغاز کرده است: «در آشپزی خیلی بااستعدادم و از اون دست خانومام که دوست دارم همیشه خونهم مهمون باشه. وقتی میدیدم توی لیست خرید روزانه بچههام سوسیس و کالباس پای ثابته، دلم خواست روش درست کردنش رو یاد بگیرم و خودم براشون درست کنم. با تماشای ویدئوهای آموزشی توی اینترنت مدتی در منزل برای مصارف خانواده این محصولات رو درست کردم، اما کمکم مهارتم بیشتر شد و به پیشنهاد ۲ دخترم تولید خونگی این محصول رو شروع کردم. در دورههای آموزشی شرکت کردم و کسب و کارمو راه انداختم.»
تولید محصولات مامانپز
قبل از اینکه با این مجموعه آشنا شود، در همان محیط خانه سفارشها را آماده میکرد، اما از سال گذشته پس از آشنایی با خانم کریمی دیگر یک هفته برای مشتریهای ثابت خودش و یک هفته به صورت رایگان برای خیریه کار میکند: «اول فقط دوستا و آشناها مشتریم بودن و به مرور دهنبهدهن چرخید و سفارشهام زیاد شد و الان در هفته بالای ۴۰ تا ۶۰ کیلو سفارش دارم، گاهی به ۱۰۰ کیلو هم میرسد، اما در کنار کار شخصی، یک هفته درمیان کار کردن به نیت خیریه برایم خیلی لذتبخشتر است و حتی با حساسیت بیشتر اونو انجام میدم.» در یک سبد تکههای گوشت بوقلمون و در سبد دیگر مرغ قرار دارد و ادویههای مورد نیاز را هم خودشان در دستگاه آسیب آماده میکنند: «سوسیس کالباس ارگانیک ما با محصولات بازاری خیلی متفاوته. یه جورایی مامان پز و خونگیه! اگه بحث افزودنیها و نگهدارندهها را کنار بذاریم، مسئله مهم دیگه اینه که ما از گوشت صددرصد مرغ، بوقلمون و گوشت استفاده میکنیم و حتی مشتری میتونه مراحل کار مارو از نزدیک ببینه. این محصولات چون خونگیه در یخچال حدود یک هفته میمونه و در فریزر هم تا ۲ ماه قابل نگهداریه.»
هنرجویانی که شاغل میشوند
سیما بانوی ۴۷سالهای است که بعد از فوت همسرش از ۳ سال پیش مجبور میشود خودش کار کند. مدتی کار نظافت انجام میداد و از یک سال پیش از طریق پایگاه بسیح محله با خانم کریمی آشنا و در اینجا مشغول کار شده است: «محیط کار و کارم عالی است. هم پخت نون و درست کردن ناگت و پاچینی و شنیسل رو یاد گرفتم و هم در کنار خانمایی بامحبت و دوستداشتنی در محیطی امن کار میکنم که باهاشون خیلی بهم خوش میگذره. ۵ تا اولاد دارم؛ ۲ تاشون ازدواج کردهن و ۳ تاشون خونه هستن، خیلی اوضاع سختی داریم، اما با داشتن این کار و کمکهای خانم کریمی خیلی خیالم راحته.» زینب هم بانویی ۴۰ساله است که وقتی برای کمک به مخارج خانواده دنبال کار بود با این گروه آشنا شده است: «اول کارمو تو کارگاه خیاطی این گروه شروع کردم، اما زیاد به دلم ننشست و وقتی فهمیدم که کارگاه را به تولید محصولات خوراکی تغییر دادن دوباره اومدم و خانم کریمی هم قبولم کرد. خدا رو شکر، تو اینجا هم هنر یاد میگیریم هم حقوق میگیریم.»
نظر شما