و بهدور از اینکه منتقدان در مجموع چه نظری در مورد این فیلم داشته باشند، همه چیز در پایان در گیشه سینماها تعیین خواهد شد. از روزی که تام کروز چکمههای بلندافسران نازی را به پا کرد و کار به شکل جدی آغاز شد، همه جا صحبت از این بوده که والکری میتواند بزرگترین ریسک سینمایی کروز پس از 3 دهه فعالیت سینماییاش باشد.
این فیلم با هزینه 90 میلیون دلاری به داستان ترور نافرجام هیتلر در 20 جولای 1944 میپردازد و کروز در آن نقش تروریست ناکام- کلاوس فون اشتاوفنبرگ، افسر نازی - را ایفا میکند.
والکری از زمان کلید خوردن در سال 2006 تاکنون با مشکلات فراوانی روبهرو بوده است. تعدادی از سیاستمداران آلمانی بر آن بودند که مانع فیلمبرداری در این کشور شوند و بستگان فون اشتاوفنبرگ از اینکه فردی چون کروز- که به ساینتولوژی اعتقاد دارد - قصد بازی در این نقش را دارد اظهار تأسف و نارضایتی کردند. در ادامه تیمی از سیاه لشکرها در جریان فیلمبرداری یکی از صحنههای اکشن فیلم مجروح شدند و تقاضای 11 میلیون دلار غرامت کردند و از اینرو اکثر صحنه مربوط به آنها، مجددا فیلمبرداری شد و همین سبب شد تا زمان اکران فیلم تاکنون 3 بارتغییر کند.
از این هفته آنونس فیلم در سینماهای آمریکا به نمایش در آمده است و بیلبوردها با عکسهایی از این فیلم در نقاط مختلف جهان دیده میشود و زمان اکران جدید آن تعطیلات ماه فوریه عنوان شده، هرچند که گمان میرود زمان اکران آن باز هم دچار تغییراتی شود.اما استودیو متروگلدوین مایر سعی دارد تا به هر عنوان که شده قبل از اکران فیلم تعدادی از منتقدان را به این نتیجه برساند که والکری میتواند با وجود تمامی این افتوخیزها فیلم خوبی باشد. در هفته گذشته این استودیو اولین کنفرانس خبری در مورد فیلمی که علاوه بر کروز چهرههایی چون کنت برانا، ادی لیزارد و بیل نای در آن حضور دارند را برگزار کرد.
نتیجه این اقدام به گفته مسئولان این استودیو موفقیتی دوگانه به همراه داشت و در عین حالیکه کنجکاوی عده زیادی از منتقدان در مورد لهجه آلمانی کروز در این فیلم از بین رفت، تعدادی از آنها اقدام به نگارش نقدهایی مثبت در مورد فیلم کردند. استیون گایدوس، سردبیر اجرایی نشریه ورایتی در مورد فیلم نوشت: تمام این هیاهوها ارزشش را داشته و گرچه شخصیت اشتاوفنبرگ از آن شخصیتهایی نیست که عادت داشتیم کروز را در آن ببینیم، اما کروز به هر حال با قرار دادن جمعی از مستعدترین هنرپیشهها در کنار خود توانسته بازی قابلقبولی ارائه کند.
از سوی دیگر گرچه هیتلر از شخصیتهای منفور تاریخ است اما این روزها در گیشه طرفداران زیادی دارد و فیلم سقوط - راجع به روزهای آخر او در برلین- توانست تماشاگران زیادی را در آلمان و سایر کشورهای جهان به سینماها بکشاند و این بار والکری که از ماه آگوست در کشورهای مختلف جهان اکران آزمایشی داشته توانسته نظرات مثبت بیش از 80 درصد از تماشاگران را داشته باشد و این برای روایت افسر یک چشمی که تلاش میکند اقدامی تروریستی را انجام دهد - در عصری که تروریستها مانع اصلی کشورهای غربی در ایجاد نظم هماهنگ جهان و منفورترین انسانها معرفی شدهاند - قابل توجه است.
به هر حال متروگلدوین مایر تصمیم دارد تا فیلم را در یک تعطیلی پررقابت به اکران درآورد و فیلم در تعطیلات ولنتاین و همزمان با فیلمهایی از براد پیت و جیم کری به اکران درمیآید ولی این تاریخ جدید به این معنا خواهد بود که والکری اسکار را از دست خواهد داد و نمیتواند به کاندیداتوری فکر کند.
ولی اسکار چیزی نیست که متروگلدوین مایر و کروز در شرایط فعلی به آن نیاز داشته باشند و تمامی هدف آنها بازگشت جنجالی و البته موفق به عرصه سینمای جهان است گرچه از زمانی که فیلم در 20ماه اخیر در روند تولید و تبلیغ قرار داشته با انواع تنشها و مشکلات روبهرو شده است و میتواند بزرگترین آزمون برای آینده سینمایی کروز و استودیو گلدوین مایر باشد. استودیو بودجهای 60 میلیون دلاری برای فیلم در نظر گرفته و البته قرار است که درآمدهای این فیلم راهگشای تولید فیلمهای پرخرج دیگر استودیو از جمله فیلم بعدی جیمز باند و 2 فیلم هابیتها باشد.این امیدواریها در حالی است که تنها برگ برنده استودیو متروگلدوین مایر در سالهای اخیر فیلمهای جیمز باند بوده که عایدی آنها هم تا حدی در کنترل این استودیو هستند و ورشکست شدن شرکت مریل لینچ که مشارکت تولیدی به ارزش 500 میلیون دلار با مترو گلدوین مایر داشت باعث شده تا استودیو بهشدت از لحاظ منابع مالی در مضیقه قرار گیرد.
در عین حال انتشار اخباری مربوط به شکست استودیو در جذب سرمایهگذاری 650میلیون دلاری در تولیدات آینده شرکت، شرایط را کاملاً بحرانی کرده و در عین حال استودیو باید فکری به حال 7/3میلیارد دلار بدهی خود کند.
اما شرایط برای کروز هم کاملا بحرانی است و گرچه او برای نزدیک به 25 سال یکی از ستارگان پولساز هالیوود بوده ولی زندگی شخصی او در این سالهای اخیر کاملا به جایگاهش ضربه زده و اعتقادات شخصیاش بسیار دردسر ساز بوده و حتی یکی از دلایل اصلی جداییاش از استودیو پارامونت محسوب میشود. از طرفی کروز پس از فیلم ماموریت غیرممکن3 تا بهحال فیلم پرفروش دیگری نداشته و در فیلم طوفان گرمسیری نیز نقش کوتاهی را ایفا کرد و نقش کوتاه دیگری در فیلم شیرها برای برهها بر عهده داشت.
بنابراین سرنوشت والکری نهتنها میتواند سرنوشت او را بهعنوان یک هنرپیشه تعیین کند بلکه تاثیر فراوانی بر جایگاه حرفهای او بهعنوان یک تهیهکننده خواهد داشت. این فیلم ابتدا از سوی یونایتد ارتیستز که یکی از واحدهای تولیدی متروگلدوین مایر است برای تولید در نظر گرفته شده بود اما پس از شکست قابل پیشبینی فیلم شیرها برای برهها پائولا واگنر شریک تجاری کروز ناچار به استعفا شد ولی کروز هنوز دفتر کارش در متروگلدوین مایر را در اختیار دارد و اگر والکری هم به سرنوشت فیلم قبلی دچار شود شاید او هم چارهای بهجز استعفا نداشته باشد.
ولی شاید از شانس کروز باشد که والکری بیش از آنکه فیلمی اکشن معرفی شده باشد با تکیه بر کارگردانش برایان سینگر اثری هوشمندانه و باب طبع روشنفکران معرفی شده است و شاید اولین برداشت از دیدن نام سینگر و کروز در کنار هم ترکیبی از فیلمهای انسانهای مجهول و ماموریت غیرممکن باشد ولی در عین حال باید به خاطر داشت که همه با چنین برداشتی به سالنهای سینما نمیروند.
برخی از تحلیلگران اقتصادی سینما برآورد کردهاند این فیلم برای اینکه بتواند فیلمی موفق در گیشه باشد علاوه بر اینکه لزوما باید در هفته نخست اکران در صدر جدول پرفروشها قرار گیرد و فیلمهای براد پیت و جیم کری را کنار بزند بایستی حداقل 150 میلیون دلار در آمریکا فروش داشته باشد و در گیشههای اروپا و آسیا هم موفق باشد.
اما چنین برآوردی با توجه به اینکه کروز به تولد چهل و هفت سالگیاش نزدیک میشود، شاید بیش از حد خوشبینانه بهنظر برسد تا جایی که کنت جونز، منتقد نشریه معتبر فیلم کامنت میگوید: تام کروز موفق شد تا برای 25 سال یکی از بزرگترین ستارگان سینما باشد اما این روزها نقشهای کوتاهی از او دیدهایم که همگی نشان از مردی دارد که به سرعت به 50 سالگی نزدیک میشود و شاید برای 25 سال آینده او باید نقشهایی بزرگسالانهتر را برای خود در نظر بگیرد.