همشهریآنلاین - فتانه احدی: اکنون یک سال است که سرنوشت مردم افغانستان طوری رقم خورده که هرگز به آن فکر نمیکردند. فضای سیاسی حاکم یک سال اخیر در این کشور زنان را سالها به عقب رانده است. محرومیت از تحصیل و فعالیت های اجتماعی، محدودیت های عجیب و دور از ذهن، قواعد فراوان برای حبس زنان در خانه و... از مواردی است که در یک سال اخیر زنان افغان را در فشار غیر قابل توصیفی قرار داده است.
زهرا ابراهیمی، فعال مدنی و سیاسی افغانستان به دلیل تهدیدهای طالبان مجبور شده کشورش را ترک کند و به یکی از کشورهای همسایه پناه ببرد. با وجود اینکه از افغانستان خارج شده،اما همچنان احساس ترس و هراس با اوست و تاکید می کند که احساس امنیت کامل و آرامش ندارد. ابراهیمی میگوید از افغانستان خیلی دور نیستم اما وقتی از وطن، خانه، خانواده و زندگیام دورم رسیدن به آرامش برایم بسیار سخت است و نمیدانم که آیا روزی آرامش به زندگی ما زنان افغان برمیگردد یا نه.
در ادامه گفتوگوی همشهری آنلاین با «زهرا ابراهیمی» فعال مدنی و سیاسی افغانستان را بخوانید.
اکنون شرایط زنان چگونهاست؟ از ابتدای حضور طالبان تاکنون چه اتفاقاتی برای زنان افتاده، آیا پیشرفتی در نوع زندگیشان ایجاد شده یا وضعیت بدتر شده است؟
از ابتدای حضور طالبان تا کنون اتفاقات عجیب و غریبی برای زنان افتاده است. وقتی فکر میکنم که شاید ما زنان افغانستان در قرن ۲۱ زندگی نمیکنیم که مجبوریم با این مشکلات و دشواریها روبهرو شویم.
از زمان حضور طالبان تا امروز مکتب و مدارس بسته شده است. دانشگاهها هم مدتی بسته بودند اکنون در بدترین شرایط باز شده است. زنان کارآفرین دیگر نمیتوانند فعالیت داشته باشند. حتی یک خانم حق ندارد به رنگ دلخواهش لباس بپوشد و شرایط را طالبان انتخاب میکنند. ما نه تنها پیشرفتی نداشتهایم، بلکه روزبهروز شرایط بدتر خواهد شد.
ترس من از این است که به روزی برسیم که هیچ زنی حق بیرون آمدن از خانه را نداشته باشد. و فکر میکنم به محض این که حکومتشان به رسمیت شناخته شود و اندکی از چشم جهان دور بمانند، شرایط را برای زنان سختتر خواهند کرد. ما را حتی به سازمان و نهاد دولتی راه نمیدهند و دستور میدهند که حتما باید یک محرم همراهمان باشد. تا این حد شرایط دشوار است.
چند درصد زنان جذب نهادهای حاکمیتی طالبان شدند و چقدر در تصمیمگیریها موثر هستند؟ و این افراد در چه نهادهای انتصاب قدرت استفاده شدهاند؟
ارقام دقیقی وجود ندارد، ادعای طالبان یک چیز است و عملکردشان چیز دیگر. در آخرین اخباری که دارم، به زنانی که در وزارت مالیه کار میکردند، گفتهاند که به خانه بروند و یک مرد از خانواده را جایگزین خود کنند.
این نشان میدهد که طالبان نه تنها زنی را در نهادهای حاکمیتی جذب نکردهاند بلکه درصدد هستند که زنان را از کار دور و به طور کل خانهنشین کنند. ایدئولوژی اینها این است که زن باید در خانه بماند، طفل به دنیا بیاورد و به امور خانه بپردازد و امور بیرون را به مردان بسپارند. و نیازی نیست در شرایط غیرضروری از خانه بیرون بروند.
در صورتی که اگر زنان از مسائل روز دنیا بی اطلاع باشند و تحصیل نکنند نمیتوانند فرزندان مفید و لایقی برای کشور تربیت کنند. بر این اساس میتوان گفت که در عقاید طالبان چنین چیزی وجود ندارد که زن را به سطح تصمیمگیری در کشور برسانند. و به آنها حق تصمیمگیری بدهند.
چرا که تفکرهایی که زن را جزیی از جامعه نداند، نمیتوان توقع داشت که زنان در نهادهای حاکمیتی فعالیت داشته و جزو تصمیم گیران باشند.و فقط احتمال میدهیم زنانی را حفظ کنند که جایی برای مردان در آن جایگاه وجود نداشته باشد، مانند بخش طبی و زندان زنان. البته در این جایگاه نیز زنان حق تصمیمگیری ندارند و باید تحت امر طالبان باشند، بدون هیچ ارادهای.
وضعیت و شرایط مدنی و سیاسی روز به ویژه برای زنان چگونه است؟
فعلا در افغانستان نظام سیاسی وجود ندارد، چرا که سرباز طالب میتواند خیلی راحت به زندگی افراد پایان دهد و کسی هم پاسخگوی چنین جنایاتی نیست. طالبان میتوانند به راحتی زنان را مورد آزار و شکنجه قرار دهند. بنابراین چگونه میتوان گفت این نظام، یک نظام سیاسی است. حتی اگر دیکتاتوری باشد هم باید تحت نظم پیش رود، طالبان فاقد هر گونه نظمی هستند.
از لحاظ مدنی هم حق و حقوق و آزادی در افغانستان باقی نمانده است. هیچ کس حق سخن گفتن ندارد، فقط باید اوامر طالبان اجرا شود و مردم مجبورند قبول کنند، اگر نکنند با برخوردهای شدید طالبان مواجه میشوند.
مردم به خاطر حفظ جان و آبروی خود سکوت کردهاند. در افغانستان مردم در یک ترس همیشگی زندگی میکنند؛ وجود طالبان.
بدترین شرایط ممکن پیش روی زنان افغانستان است. من زمانی که در افغانستان بودم، همیشه میترسیدم از اینکه در بیرون از خانه با یک طالب روبهرو شوم، شلاق بخورم و مورد حمله قرار بگیرم. همواره با ترس و دلهره زندگی میکردم و این هراس همواره در دل همه زنان افغانستان وجود دارد.
زنان افغان، کار نمیکنند، درس نمیخوانند، نمیتوانند به راحتی از خانه بیرون بروند، همگی در خانه هستند. با این شرایط میتوان حدس زد که زنان در چه شرایطی در افغانستان زندگی میکنند.
از زنان دستگیر شده خبری دارید؟ آیا از وضعیت زندانیان زن اطلاعی دارید؟
از زنان دستگیر شدهای که میشناسم تا جایی که خبر دارم، رها شدهاند. چند نفری هم که دستگیریشان رسانهای شده بود، آزاد شدهاند.
هر چند که هیچ کس از شرایط زندان اطلاعات دقیقی ندارد چرا که مردم افغان برای حفظ آبروی خود و خانواده از اتفاقات زندان حرفی نمیزند.
اما تا جایی که خبر دارم در زندان داروهایی به آنها داده شده که حالت نرمال خود را از دست میدهند. از لحاظ روحی بسیار تخریب شدهاند. از زنان و دختران بشاش و پرقدرت،
چیزی جز یک کالبد افسرده چیزی باقی نمیگذارند. همه زنان و دختران زندانی از لحاظ روحی صدمه دیدهاند.
نوع و نحوه فعالیت شما با توجه به شرایط بد حاکمیتی چگونه است؟
من قبل از حضور طالبان، رستوران داشتم. اما بعد از آن دیگر نتوانستم به فعالیت اقتصادی خود ادامه دهم. به انواع و اقسام مختلف از سوی طالبان تهدید شدم، به این دلیل کارو فعالیت را رها کردم.
اما فعالیتهای سیاسی و مدنی خود را ادامه دادم. با زنان دیگر در قالب تشکلی، تظاهراتی را در مزارشریف ترتیب دادیم که متاسفانه در آن تظاهرات چند زن دستگیر شدند که با تلاش زیاد موفق شدیم آنها را آزاد کنیم. ۳ دختر هم موفق شدند فرار کنند. فعالیتهای ما ضد طالبانی است. در کابل نیز تظاهراتی را ساماندهی کردیم که در همان شروع با سرکوب شدید طالبان مواجه شدیم.
صدای خود را چگونه به جوامع بینالمللی میرسانید؟ آیا کمکی هم دریافت میکنید؟
شبکههای اجتماعی تریبون زنان افغانستان است. زنان اقدامات طالبان را در فضای مجازی منتشر میکنند. طالبان زنان را از خانههایشان میربایند و ما با انتشار اخبار آن میتوانیم این فجایع را به گوش جوامع بینالمللی برسانیم.
به زنان و جامعه افغانستان کمکی نمیشود، دنیا بر محور سیاسیکاری میچرخد که همواره به ضرر مردم عادی است. شاید هم جوامع جهانی به دلایل سیاسی و توافقاتی که با طالبان دارند، صدای زنان افغانستان را نمیشنوند.
یک سال است که دختران افغانستان مکتب نمیروند و زنان افغانستان کتک میخورند، زنان از خانه ربوده و به زندان برده میشوند، در زندان فجایع وحشتناکی رخ میدهد. با همه این احوالات، هنوز گوش شنوایی برای شنیدن دردها و رنجهای مردم افغانستان وجود ندارد.
بنابراین میتوان گفت کمکی به افغانستان به ویژه زنان افغان صورت نمیگیرد و جهان فقط بیننده است.
نمایندگان زن که به کشورهای دیگری رفتهاند چقدر میتوانند حامی زنان در افغانستان شوند؟
نمایندگان زن افغانستان که به کشورهای دیگر رفتهاند، دو گروه بودند.
گروه نخست زنان سیاسیکاری هستند که همه چیز خود را قربانی سیاست کردهاند حتی هویت و زنانگی خود را. اینان نه تنها فایدهای برای زنان افغانستان ندارند بلکه این افراد روی اقدامات طالبان سرپوش میگذارند و به طالبان حق میدهند.
اما عدهای دیگر که تعدادشان هم اندک است، چهره واقعی طالبان را به جامعه جهانی نشان میدهند. این زنان کم هستند و حامی زنان افغانستان هستند، اما کمکشان تا حدی که باید، قابل لمس نیست و آنچنان تاثیرگذار نیست. و حتی در وضعیت زنان افغان تغییر مثبتی نیز انجام نمیشود.حامی هستند اما آنچنان که ما توقع داریم کاری از پیش نمیرود.
نظر شما