حوادث بمبئی را بسیاری از رسانهها 11سپتامبر آسیاییها لقب دادند. شاید در عمل سالها طول بکشد تا آمران و عاملان این ماجرا مشخص شوند؛ آنچنانکه با وجود گذشت بیش از 7 سال از 11 سپتامبر هنوز هنوز ابهامات بسیاری در مورد آن باقی مانده است.
ماجرای بمبئی چند روز پس از آن اتفاق افتاد که زرداری، رئیسجمهوری پاکستان بر خلاف اسلاف خویش به صراحت دم از دوستی و رفاقت با هندیها زد؛ عجیبتر آنکه نمیتوان ماجرا و بحرانی را در روابط هند و پاکستان سراغ گرفت که در آن و انگشت اتهامی به سوی سازمان اطلاعات پاکستان نباشد. ماجرای بمبئی در سیر روابط پاکستان و هند به مانند تیغ دولبهای میماند که یک سوی آن تحکیم روابط دو کشور در جنگ با جریانات افراط و سوی دیگر آن تداوم کینههای دیرین است.
پایگاه خبری الجزیره روز 29نوامبر در پایان غائله بمبئی گفتوگویی کرده است با محسن حمید، نویسنده مشهور پاکستانی- انگلیسی. اکثر مقالات وی در نشریاتی چون تایم، نیویورک تایمز، ایندیپندنت، واشنگتن پست و... به چاپ میرسد. این گفتوگو از نظرتان میگذرد:
- تحلیل شما از وقایع اخیر بمبئی چیست؟
درباره آنچه در بمبئی اتفاق افتاد میتوان 2 احتمال را مطرح کرد؛ یکی اینکه این حملات میتواند محملی برای دشمنی بیشتر پاکستان و هند شود و احتمال دومی هم که میتوان مطرح کرد اینکه حوادث بمبئی موجی از همدردی و وحدت میان این دو کشور را موجب شود. با وجود آنکه همه عوامل این ماجرا پاکستانی بودهاند اما نمیتوان به راحتی اسلام آباد را مقصر اصلی این ماجرا تلقی کرد؛ چه آنکه خود آنها هم بعضا با چنین حوادثی مواجه شدهاند که بهعنوان مثال میتوان به ماجرای مسجد لعل در سال گذشته اشاره کرد. یک هتل معروف پاکستان هم مدتی پیش قربانی این ماجراها شد. از این نگاه هر دو کشور به هم کاملا شبیه هستند و این ماجرا میتواند محلی برای اتحاد دو کشور شود.
- فکر میکنید افکار عمومی دو کشور همچنین تحلیلی دارند؟
فکر میکنم تحلیلهای مردمی هم همین باشد؛ اگرهم نباشد ما میتوانیم این دیدگاه را تغییر دهیم... زیرا در پاکستان این موضوع که تروریسم توسط پاکستانیها هدایت میشود، در افکار عمومی هم مطرح است و همه مردم بهطور واقعی درباره آن اتفاق نظر دارند. هماکنون ارتش پاکستان مشغول جنگ با قبایل مسلح این کشور است و صدها هزار نفر از مردم این کشور هم در این ماجرا آواره شدهاند.
وضعیت کنونی پاکستان به هیچ وجه با اوضاع چند سال پیش که شبه نظامیان کشمیر عملیاتهای گسترده برون مرزی انجام میدادند اصلا قابل مقایسه نیست. اگرچه پاکستان هنوز از تبعات آن خودسریها رنج میبرد اما تغییرات بزرگی هم انجام شده است. در هند هم فکر میکنم بیشتر این تمایل وجود دارد که عامل خارجی مقصر این ماجرا جلوه داده شود تا اینکه نگاهی به درون داشته باشد. از سویی نگاه به مسلمانان در هند چندان جالب نیست؛ بهعنوان مثال من سال گذشته در سفری که به هند داشتم سوار یک تاکسی شد. راننده از من پرسید مسلمان و پاکستانی هستم؟ وقتی پاسخ مثبت دادم وی شروع به توهین کرد. این مثال را زدم تا بگویم این مشکلات هم وجود دارد و در همه این موارد هم در هند به پاکستان توجه میشود.
- مسلمانانی که در هند زندگی میکنند چه وضعیتی دارند؟
نزدیک به 10 درصد جمعیت هند مسلمان هستند که اکثرا قشر ضعیف و زیر متوسط این کشور را تشکیل میدهند. البته ناگفته نماند که رفتار پاکستانیها با اقلیت هم آنچنان خوب نیست. میبینید که هر دو کشور مشکلات فراوانی با مذاهب و اقلیتها دارند و متأسفانه به جای گفتوگو و مذاکره، خشونت را جایگزین کردهاند.
- شما بهعنوان یک پاکستانی، سفر خود به هند را چطور ارزیابی میکنید؟
از یک جهت، هر وقت که به هند میروم خیلی خوش میگذرد. در آنجا من بهعنوان یک نویسنده تجربه فوق العادهای دارم اما هروقت که برای ثبت نام خود به پلیس مراجعه میکنم باید ساعتها در انتظار بمانم. یقین دارم برای هندیهایی هم که به پاکستان میروند این ماجرا تکرار میشود. این چیزهای بیهوده در روابط دوکشور وجود دارد.
- کشمیر چه نقشی در همبستگی یا جدایی دو کشور بازی میکند؟
در 2 سال گذشته- دوران پرویز مشرف و اینک زرداری- نوعی مصالحه در این منطقه بهوجود آمده و کشمکشها بهطور محسوسی کاهش یافته است. یک موضوع در اینجا قابل بحث است و آن اینکه آیا مذاکرهکنندگان هندی به طرف پاکستانی بیاعتمادند یا اینکه آیا تداوم دائمی این بحران جزو منافع سیاسی هند است؟ این چیزی است که باید پاسخ داده شود. تحت این سیستم سیاسی هند، امکان حل بحران هند و پاکستان کمی دشوار است؛ چه بهعنوان مثال حزب کنگره این کشور برای رای آوردن؛ شعارهای ضداسلامی مطرح کرد. با این حال مردم هر دو کشور تمایل دارند تا تروریستهای دو کشور مورد هدف قرار بگیرند.
- در سطح رسانهها بهصورت گسترده از هدف قرار گرفتن غربیها و یهودیان سخن گفته شد؛ آیا این دلیلی است برای متهم کردن مسلمانان به انجام این عملیات؟
عاملان این عملیات مسلمان نبودند بلکه فقط از عنوان مسلمان در معرفی خود سود جستند. هماکنون برای بحث درباره تمرکز بر این موضوع زود است. چه کسانی دراین ماجرا کشته شدند؟ بیش از 100 نفر مسلمان و هندو هم در این ماجرا از بین رفتند اما رسانهها تنها بر قربانیان خاص متمرکز شدند. اکثر قربانیان، هندی، پلیس، سرباز و... بودند. این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد که هدف عاملان این ماجرا صرفا خارجیها عنوان شده است اما در عمل آنان ابایی از حمله به داخلیها (هندیها) هم نداشتهاند.
- آیا به آینده روابط هند و پاکستان خوشبین هستید؟
بله؛ به دلایل انسانی به این رابطه خوشبین هستم. وقتی به ماجرای مسجد لعل در پاکستان یا وقایع بمبئی نگاه میکنید کمکی نمیتوانید بکنید اما با قربانیان احساس نزدیکی میکنید.