در سال‌های گذشته فعالان عرصه فرهنگ و سرگرمی - که به‌رغم میل خودشان، جامعه عنوان سلبریتی را برای توصیف‌شان انتخاب کرده است - کوشیده بودند از طرق مختلف از زیر بار پرداخت مالیات فرار کنند، اما وزیر ارشاد دولت سیزدهم شنبه شب در برنامه تلویزیونی «جهان‌آرا» خبر داد که قرار است این رویه ناصواب اصلاح شود و سلبریتی‌ها هم باید مالیات بدهند.

برگمان

به گزارش همشهری آنلاین، اگر شما هم به‌اصطلاح حقوق‌بگیر یک شرکت دولتی یا خصوصی باشید، وقتی فیش حقوقی‌تان را می‌گیرید، حتما چشمتان به گزینه مالیات در ستون کسور افتاده است. رقمی که هر کارمند و کارگری در هر جای کشور موظف به پرداخت آن است. بسیاری از افراد جامعه با درآمدهای بسیار کم، به‌صورت خودکار، مالیاتشان را می‌پردازند، اما گروه‌هایی از متنفذان و مرفهان هستند که سال‌هاست برای پرداخت نکردن مالیات نه فقط تلاش می‌کنند بلکه برای رسیدن به این مقصود می‌جنگند، زد و بند می‌کنند، قانون را دور می‌زنند، خود را مظلوم جلوه می‌دهند و از هر حربه و رابطه‌ای استفاده می‌کنند که مبادا ریالی از کف‌شان به‌عنوان مالیات نرود.

عدادی از فعالان عرصه فرهنگ و سرگرمی هم از این گروه هستند. «فعال عرصه فرهنگ و سرگرمی» با «هنرمند» نسبتی ندارد. هنرمند می‌تواند به ژرفای روح انسان‌ها نقب بزند و عمیق‌ترین و ناب‌ترین عواطف بشری را در کارش بازتاب دهد، اما فعال عرصه فرهنگ و سرگرمی در بهترین حالت تکنسینی است که می‌تواند چند دقیقه‌ای وسایل سرگرمی و تفریح مخاطب را فراهم کند و به جای ارائه هر چیز ناب و اصیل، به کلیشه و تکرار دست می‌یازد.

 البته هنرمندان راستین هم می‌توانند از زیر بار پرداخت مالیات دربروند، اما وقتی فعالان عرصه فرهنگ و سرگرمی، برای مالیات ندادن، کارهایی را که برای کسب درآمد و پر کردن جیب خودشان انجام داده‌اند، به‌عنوان هنر جا می‌زنند و سعی می‌کنند شهرت‌شان را وسیله کسب سود نامشروع قرار دهند، لازم است که جایگاه‌شان و نیز حقوق و وظایف شهروندی‌شان را به آنها یادآوری کرد.

در سال‌های گذشته فعالان عرصه فرهنگ و سرگرمی - که به‌رغم میل خودشان، جامعه عنوان سلبریتی را برای توصیف‌شان انتخاب کرده است - کوشیده بودند از طرق مختلف از زیر بار پرداخت مالیات فرار کنند، اما وزیر ارشاد دولت سیزدهم شنبه شب در برنامه تلویزیونی «جهان‌آرا» خبر داد که قرار است این رویه ناصواب اصلاح شود و سلبریتی‌ها هم باید مالیات بدهند.

اینگمار برگمان؛ چهره به چهره با قانون

بالاتر گفتیم گاه هنرمندان راستین هم از دادن مالیات طفره می‌روند. ژانویه ۱۹۷۶، اینگمار برگمان، فیلمساز شهیر سوئدی و یکی از بنیانگذاران سینمای مدرن اروپا، خوش‌وخرم سرش به کارهای هنری خودش گرم بود که سر و کله مأموران مالیات پیدا شد. مأموران مالیات در دفتر کار یکی از یکتاترین کارگردانان تاریخ سینمای جهان مستقر و مشغول حساب و کتاب می‌شوند.

 به نوشته برگمان در کتاب «فانوس خیال»، او از این بابت نگرانی‌ای نداشت. روزی برگمان و گروه تئاتری‌اش مشغول تمرین «رقص مرگ» آگوست استریندبرگ بودند که به او می‌گویند دو پلیس می‌خواهند فورا با او صحبت کنند. برگمان علت این تعجیل را نمی‌فهمد. به بازیگرانش می‌گوید تمرین را ادامه دهند و خودش به دیدن دو پلیس می‌رود.

پلیسی با پالتویی تیره به او نزدیک می‌شود و خودش را معرفی می‌کند. وقتی برگمان علت این همه عجله را از او جویا می‌شود، پلیس به او می‌گوید که این یک مسئله مالیاتی است. از اینجا به بعد تمام زندگی این کارگردان بلندآوازه تحت‌تأثیر پرونده مالیاتی‌اش قرار می‌گیرد. برگمان به تخلف مالیاتی متهم می‌شود، اما خودش معتقد بود که او تعمدا مرتکب خلاف نشده و تنها اشتباهش این بوده که اسناد مالیاتی‌ای را که از محتوای آنها خبر نداشته، امضا کرده و همین او را به دردسر انداخته است.

اشتهار و جایگاه برگمان در سینمای جهان و کشور سوئد، تأثیری در حل و فصل سریع ماجرا یا سرپوش گذاشتن بر تخلفی که انجام داده ندارد. همه در مقابل قانون برابر هستند. برگمان باید دینش را به کشورش ادا کند و حالا که چنین نکرده، به دردسر می‌افتد. فشار افکار عمومی و رسانه‌ها بر برگمان ادامه می‌یابد تا جایی که او مجبور به ترک خاک کشورش می‌شود. برگمان ۹ سال از سوئد دور بود و در نهایت مبلغی بالغ بر ۱۸۰ هزار کرون سوئد پرداخت کرد تا توانست بی‌دردسر به کشورش بازگردد، هرچند برخی سوئدی‌های مقرراتی هیچ‌گاه تمرد او از قانون را نبخشیدند.

چه ادعای برگمان را بپذیریم که خودش را بی‌گناه و قربانی بی‌خبری‌اش از روال‌های قانونی می‌دانست و چه خیال کنیم او در ماجرای پرونده مالیاتی‌اش آگاهانه از دادن مالیات سر باز زده است، به هر حال این ماجرا بر زندگی و حرفه برگمان اثر گذاشت. قوانین کشور سوئد ایجاب می‌کرد برگمان که اتفاقا درآمد خوبی داشت، مالیاتش را تمام و کمال پرداخت کند. کسی برای یکی از مهم‌ترین کارگردانان جهان جایگاهی ورای قانون قائل نبود.

 کسی فکر نمی‌کرد چون برگمان اضطراب‌های بشری را به تصویر کشیده و در مفاهیم پیچیده هستی غور کرده، می‌تواند بالاتر از قانون بایستد و مالیاتش را ندهد. برگمان هنرمند راستینی است که با سلبریتی‌هایی که با یک موج به اوج می‌روند و با یک فوج به کنج می‌گریزند، زمین تا آسمان توفیر دارد. حالا تکلیف این سلبریتی‌های پرتوقع که می‌خواهند به نام هنر اما به کام خودشان مالیات ندهند چیست؟

تصحیح یک کم‌کاری

مطابق قانون بند «ل» قانون مالیات‌های مستقیم کشور فعالیت‌های انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری طبق شرایطی از مالیات معاف هستند. این قانون دارای مواد و تبصره‌هایی است که آوردن ریز به ریزشان در اینجا ضرورتی ندارد. اما پرسش اصلی این است که آیا دریافت نکردن مالیات از افراد شهیر و متمولی که جزو دهک‌های بالایی جامعه هستند، عادلانه است؟ درحالی‌که دهک‌های پایین جامعه باید به محض دریافت حقوقشان مالیاتشان را بپردازند، چه منطقی مالیات نگرفتن از ثروتمندانی را که خودروهای آخرین مدل و خانه‌هایی همچون قصر دارند، توجیه می‌کند؟

اگر قانون پرداخت مالیات گروه‌های انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری اصلاح شود، مسلما افرادی از این گروه‌ها که درآمد کمتری دارند، باید کمتر مالیات بدهند. اما وقتی هنرپیشه‌ای قراردادی چند میلیاردی برای بازی در یک ‌سریال نمایش خانگی می‌بندد که هیچ حاصل هنری و فرهنگی‌ای جز سود مالی برای خود بازیگر ندارد، چرا باید از پرداخت مالیات معاف شود؟

یکی از خلأهای قانونی در قانون مالیات این ۴ گروه، مسثتنی کردن افرادی با سقف خاصی از درآمد است. درحالی‌که اگر همه افراد موظف باشند با هر سطح درآمدی مالیات خود را بپردازند، دیگر برای دانه‌درشت‌هایی که از شهرت و روابط خود برای گریختن از پرداخت مالیات سود می‌برند، جای فراری باقی نمی‌گذارد.

 دستیار کارگردان یا ناشری کوچک و مستقل یا بازیگر غیرچهره تئاتر باید متناسب با درآمد اندک‌شان مالیات بدهند و سلبریتی‌هایی هم که حتی از صفحات مجازی‌شان پول پارو می‌کنند، باید به نسبت درآمدشان مالیات پرداخت کنند. وزیر ارشاد در برنامه «جهان‌آرا» در این‌باره گفته: «نظام مالیاتی باید عادلانه و بدون تبعیض باشد؛ مالیات حقی عمومی است که باید پرداخت شود. مالیات سلبریتی‌ها باید در قانون مالیات‌های مستقیم اصلاح شود، نه در لایحه بودجه مورد بحث قرار بگیرد.»

هرچند مجلس فعلی سال گذشته بر سر قانون مالیات سلبریتی‌ها کوتاه آمد، شاید اگر دولت عزمی راسخ در اصلاح این قانون از خود نشان دهد، دیگر سلبریتی‌ها نتوانند برای برخورداری از حقی نامشروع جنگ روانی راه بیندازند و شبکه‌های اجتماعی را تحریک کنند و خود را قربانی جلوه دهند. حالا وقت آن است که کم‌کاری‌ها و سهل‌انگاری‌های دولت‌های پیشین را جبران کرد و حق مردم را به مردم بازگرداند.

کد خبر 699595
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha