به گزارش همشهریآنلاین، «جراحی زیبایی» این روزها به اسم رمزی تبدیل شده تا بیمههای پایه و حتی تکمیلی، از زیر بار بسیاری از هزینههای جراحی شانه خالی کنند؛ بخشی از خدمات پزشکی که اتفاقا در گروه پرهزینهترینها برای بیماران به شمار میروند. گستره این جراحیها و خدمات پزشکی که به بهانه قرار گرفتن در گروه اعمال «زیبایی» از فهرست بیمههای پایه خارج میشوند آنقدر زیاد است که از بیماران مبتلا به سرطان گرفته تا ارتوپدی فنی، جراحی چشم، انواع لیزر و حتی سوختگیها را هم شامل میشود.
یک متخصص جراح چشم میگوید: «بیمههای پایه با عدمحمایت کافی از بیماران تحت عنوان عمل زیبایی، هزینههای زیادی را به خانوادهها تحمیل میکنند. البته این هزینهها دوباره بهصورت غیرمستقیم و از طریق درگیری با عوارض و بیماریهای دیگر به سمت بیمه بازمیگردد.»
کافی است بهجای جراحی در اتاق عمل و دریافت بیهوشی برای خارج کردن یک توده خوشخیم یا بدخیم، از دستگاههای لیزر که تکنولوژی تازهتری دارند، استفاده کنید تا هزینههای این جراحی، از تعهدهای بیمههای پایه خارج شود؛ بیمه سلامت، نیروهای مسلح، تامین اجتماعی و بیمه کمیته امداد که بیمههای پایه در ایران را تشکیل میدهند هر نوع جراحی با لیزر را در زمره عملهای زیبایی و خدمات زیبایی حساب میکنند و هیچ تعهدی را بابت آن نمیپذیرند.
تعریف عمومی از خدمات و عملهای زیبایی، جراحیهایی مثل جراحی بینی و فک و... است که صرفا بهمنظور تغییر ظاهری اندامها انجام میشود و جنبه درمانی ندارد. این در حالی است که جراحیهای زیادی در تمام دنیا این روزها به سمت و سوی استفاده از لیزر رفتهاند؛ راحتی بیمار، دوره نقاهت کوتاهتر، عدمنیاز به بیهوشی در اغلب موارد، دقت بالاتر، کم کردن ریسک جراحی، ایجاد زخمهای کوچکتر و خونریزی کمتر ازجمله مزایای استفاده از لیزر به جای جراحی سنتی در اتاق عمل است.
دکتر فرهاد نجات، جراح و متخصص چشم که مبدع روش استفاده از پلاسما به جای بسیاری از جراحیهای سنتی در چشمپزشکی است، میگوید: «استفاده از لیزر و روشهای پیشرفته دیگر، این روزها باعث شده تا به جای ارجاع بیمار به اتاق عمل در بیمارستانها و تحمیل ریسک و هزینه بالا به بیماران، بتوانیم بسیاری از عارضهها و بیماریها را در مطبها و بدون نیاز به بیهوشی درمان کنیم. با این حال با شانه خالی کردن بیمه از زیر بار این هزینهها، بسیاری از بیماران تمایل دارند تا به اتاق عمل روانه شوند و بیهوشی دریافت کنند تا بتوانند از کمکهزینههای بیهوشی که بیمههای پایه و تکمیلی متعهد به پرداخت آن شدهاند، استفاده کنند.»
عملهای مربوط به چشم، جراحی برای خارج کردن عفونتهای داخلی و هر عمل دیگری که دستگاههای لیزر جایگزین جراحی سنتی آن شده است، شامل این جراحیها میشود.
عملهایی که جنبه درمانی دارند
ماجرا فقط به جراحی با لیزر ختم نمیشود و گستره بزرگتری از خدمات درمانی را شامل میشود. ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید: «نام اعمال زیبایی بر بسیاری از این خدمات خورده است و همین باعث شده تا از پوشش بیمهای خارج شوند؛ درحالیکه بسیاری از این خدمات صرفا بهخاطر زیبایی نیست و جنبههای درمانی دارد. اما طبق تعاریف و استدلالهایی که توسط بیمهگذاران انجام شده، عنوان زیبایی به آنها اختصاص داده شده است.»
جراحیهای مربوط به دهان و دندان هم از دیگر اعمال جراحیای هستند که در گروه عملهای زیبایی جا میگیرند و جای حمایتهای بیمهای در آنها خالی است؛ همچنین جراحیهای سیلیکونی که بخش قابلتوجهی از درخواستکنندگان آن بیماران مبتلا به سرطان هستند که عضوی از بدنشان بهدلیل گسترش بیماری تخلیه شده و نیاز به جایگزین دارند.
پیمان پیشگاهی، معاون درمان و توانبخشی هلال احمر ایران میگوید: «افرادی که بهدلیل بیماری سرطان بخشی از فک و صورت خود را از دست میدهند و نیاز به دریافت خدمات ارتوپدی فنی و پروتزهای سیلیکونی فک و صورت دارند، با مشکلات بیمهای زیادی روبهرو هستند. برخی از این پروتزها تنها جنبه زیبایی ندارند و وجودشان برای ادامه زندگی افراد ضرورت دارد؛ مثلا افرادی را درنظر بگیرید که بهدلیل تخلیه گونه یا بخشی از صورت، اجزای چهرهشان کمی جابهجا و تنفس از بینی برایشان دشوار شده است. حتی این افراد هم نمیتوانند از خدمات بیمههای پایه برای دریافت ارتوپدیهای فنی و پروتزهای درمانی استفاده کنند. این کار باعث میشود زندگی افراد مختل شده و بسیاری از آنها از چرخه عادی زندگی خارج و گوشهنشین شوند.»
داستان وقتی مهمتر میشود که طبق اعلام دکتر پیشگاهی، نزدیک به ۹۰درصد از مراجعان مراکز ارتوپدی فنی برای دریافت خدمات ارتز و پروتز، افرادی هستند که بر اثر حادثه، عضوی از بدن خود را از دست دادهاند و نیاز به دریافت پروتز و ارتز برای جایگزینی عضو از دست رفته دارند.
پیشگاهی میگوید: «اغلب این افراد از قشر متوسط یا پایین جامعه هستند؛ چراکه یا حین کار دچار حادثه شدهاند یا در تصادفات رانندگی، بهدلیل ایمن نبودن خودروها دچار قطع عضو شدهاند. این افراد که احتمالا تا قبل از سانحه مولد بودند و اقتصاد خانواده به آنها وابسته بود، بعد از حادثه بهدلیل بالا بودن هزینههای درمانی و بعد از آن خدمات فنی، ممکن است از چرخه درمان کامل خارج شوند؛ یعنی بهدلیل پوشش ندادن هزینههایشان از طرف بیمههای پایه، امکان دریافت این خدمات ارتوپدی فنی را نخواهند داشت. نتیجه این اتفاق، افزایش تعداد از کار افتادگان است و درنهایت تحمیل هزینه به دولت و بیمهگذاران.»
از طرفی بسیاری از این افراد بهدلیل تغییرات زیاد در چهره طبیعیشان، برای حضور در جامعه نیاز به جراحیهایی نظیر جراحی پلاستیک پیدا میکنند. همچنین افرادی که دچار سوختگیهای شدید شده و عملهای مختلف پوست را برای جلوگیری از عفونت و همچنین بازیابی دوباره چهره و اعضای بدن باید انجام دهند.
هزینهها به سمت بیمه بازمیگردد
ماجرای عملهایی که به نام زیبایی و تحت عنوان غیرضروری بودن از تعهدهای بیمهای خارج شدهاند به همینجا ختم نمیشود؛ حتی جراحیهایی که زیبایی صرف دارند گاهی میتوانند افراد را از درگیر شدن با بیماریهای روحی و افسردگی و همچنین بیماریهای جسمی مرتبط با آن دور نگه دارند.
نجات، جراح چشم میگوید: «زیبایی و جوان ماندن چهره، از دیرباز دغدغه بشر بوده و حتما چیزهای زیادی درباره راز اکسیر جوانی که بشر در آرزوی آن بوده، شنیدهاید. این تمایل به زیبایی که در فطرت انسان وجود دارد، در سالیان گذشته با سودجویی افراد و شرکتهای تولیدکننده اقلام دارویی به بیراهه رفته است. برای همین امروز شاهد اشکالی از زیبایی هستیم که تا سالهای گذشته ممکن بود اصلا در زمره معیارهای زیبایی شناخته نشده باشند. به هر حال عملهای زیبایی در سالهای گذشته طرفداران زیادی در کشور پیدا کرده بود، اما تشخیص اینکه این عملها جزو عملهای ضروری به شمار میروند یا خیر، بحث مفصلی است که نیاز به کارشناسی دارد.»
وی با فرمول سادهای، آسیبهای جسمی و بیماریهایی که ممکن است یک فرد بهدلیل نداشتن ظاهری بهاصطلاح زیبا یا مطابق معیارهای سلیقهای جامعه داشته باشد را خاطرنشان میکند: «داشتن حس نازیبایی و عدمرضایت از خود، در پرفورمنس اجتماعی افراد هم تأثیر زیادی میگذارد و حتی کارایی آنها را تحتتأثیر قرار میدهد. پس بنابراین من فکر میکنم اینکه بخواهیم حتی به عملهایی که برای تغییر چهره انجام میشوند عنوان «غیر ضروری» را اطلاق کنیم، کمی سطحینگری است. درواقع فردی که با افتادگی شدید پلک روبهروست یا مثلا بینی کجی دارد در زندگی روزمره خود با مشکلاتی روبهروست که او را دچار چالش میکند. افسردگی میتواند یکی از تبعات این موضوع باشد. در پی آن میتوان مشکلات جسمی دیگری مثل میگرن و بیماریهای قلبی و عروقی و... را هم مشاهده کرد.» او از هزینههایی میگوید که بیمهها با عدمپوشش، روی دست بیماران میگذارند، اما این هزینهها بهصورت غیرمستقیم با بروز بیماریها و مشکلات دیگر، دوباره به سمت بیمهها برمیگردد.
سیستم کند است
بالا بودن حجم عملهای زیبایی در کشور، یکی از مهمترین چالشهای شرکتهای بیمه است. سالانه در کشور ما بین ۲۵هزار تا ۳۰هزار جراحی زیبایی انجام میشود، اما همانطور که در گزارش بالا اشاره شده، بسیاری از این جراحیها صرفا برای تغییر ظاهر نیستند و جنبههای درمانی دارند. تعیین خطکشیهای دوباره برای این بیماریها و اعمال جراحی و خدمات درمانی، نیازمند سیستم بیمهای چابک در کشور است.
نجات میگوید: «در تمام دنیا خدمات درمانی و حتی جراحیهای هوشمند و مجازی در حال رشد هستند و بهزودی جای بسیاری از اقدامات سنتی در پزشکی را میگیرند. چه برسد به درمان به وسیله لیزر که در کشور ما هم درمانی جاافتاده است، اما بیمهها بعد از گذشت چند سال، هنوز نتوانستهاند قوانین خود را با این روشهای جدید مطابقت بدهند.»
او از نیاز به حضور کمیتهای فنی برای بررسی دوباره در پوشش بیمههای پایه و روشهای درمانی صحبت میکند و میگوید: «با قوانین و مصوبههایی که ۲سال پیش تعیین شده، نمیتوان همه روشهای جدیدی که امروزه در پزشکی در کشور بهکار میرود، پاسخگو بود؛ برای همین است که مسئله مهمی مثل قرار گرفتن جراحیهای ضروری در زمره جراحیهای زیبایی رخ میدهد. این چابکی هم به نفع بیماران، هم به نفع پزشکان و هم به نفع بیمههاست. وقتی میتوان به کمک دستگاه لیزر نیمساعته ضایعهای را در یک مطب برای بیمار برطرف کرد، چرا باید بیمار را درگیر بیهوشی، هزینههای بالای اتاق عمل، منتظر ماندن در صف طولانی برای نوبت گرفتن از بیمارستان، ریسک ابتلا به بیماریهای واگیردار و... کرد؟ درحالیکه هر کدام از این ریسکها میتواند هزینهای تازه برای بیمهها بتراشد!»
او همچنین مثالهایی از حرفه خود میزند که بیمهها میتوانند با گسترده کردن تعهدات خود، هزینههای کمتری روی دست بیماران و خودشان بگذارند: «بیمههای پایه با تقبل هزینههای جراحی چشم که فقط یکبار برای یک فرد اتفاق میافتد، هزینه تعویض سالانه عینک و دیگر هزینههای جانبی آن را متحمل میشوند. موارد بسیار زیادی از این اتفاقها هست که میتواند بار هزینههای طولانیمدت بیمهها را کم کنند، اما بیمهها بهدلیل نداشتن افق و برنامهریزی بلندمدت، آن را نادیده میگیرند و هر ساله هزینههای بسیار بیشتری برای عینک میپردازند.»
این هزینهها شامل هزینههایی مثل توانبخشی و ارتوپدی فنی هم میشود؛ برای مثال افرادی که بهدلیل کوتاهی یکی از پاها نسبت به دیگری، نیاز به جراحی استخوان دارند یا باید هزینههای سنگین جراحی استخوان را متحمل شوند یا بیمار مدام در خدمات ارتوپدی فنی باشند که باز هم بهدلیل عدمپوشش بیمهای، این امکان برای بسیاری از خانوادهها فراهم نیست.
دکتر پیشگاهی در اینباره میگوید: «باز هم بهدلیل جای خالی حمایتهای بیمههای پایه از خدمات ارتوپدی فنی، افراد زیادی ممکن است از دریافت این خدمات محروم شوند؛ برای همین در مراکز توانبخشی هلالاحمر بخشهای مددکاری راهاندازی شده تا به کمک هزینههایی که خیران تامین میکنند، این خدمات برای افراد بیبضاعت فراهم شود. درواقع این مقدار از هزینهکرد ما در مددکاری که میتواند خرج بیماریها و مشکلات دیگری شود، بهدلیل کمکاری بیمهها در این بخش هزینه میشود.»
نظر شما