موسیقی پاپ از لحظه معرفی شدن در رادیو تهران درسالیان دورو بعد از گشایش آن با ظهور و ترویج تلویزیون، همیشه خود را ملزم به پاسخگویی به مخاطب مردمی دیده و رادیو و تلویزیون در شکلگیری موسیقی پاپی که مورد عنایت است سهم انکارناپذیری ایفا کرده است.
از سوی دیگر، طیف گسترده موسیقی پاپ ایران با رنگ آمیزی فراوان و ظهور سوپر استارهای اواخر دهه چهل و اوایل پنجاه شمسی بعد تازه تری پیدا کرد بهطوری که برای نمونه، اغلب خوانندگان و موسیقیدانان برنامه کلاسیک « گلهای رنگارنگ» رادیوی آن زمان نیز با موج جدید همراه شدند.
اما گروههای موسیقی پاپ ازهر طیفی که بودند و با هر گونه چیدمانسازی و آوازی که سلیقه شان بود دو نکته را فراموش نمیکردند؛ یکی اینکه ملودرام ساده ( بخوانید: پیچیده) قضیه را حفظ کنند؛ یعنی یامردم را بگریانند یا بخندانند، شادشان کنند وزیاد هم شعار ندهند. دوم اینکه آنقدر شش دانگ و خالص کار کنند که مردم قبول و باورشان کنند.
موسیقی پاپ موسیقی سادهای نیست. یک موسیقیدان پاپ میداند در هر سبکی که بخواهد کار کند باید سازش راکوک و خوب بزند، ریتم را به طرز صحیح کنترل کند، خواننده را درست انتخاب کند، گروهش یک دست صدا بدهد، اشعار ترانهها مناسب خواننده و گروه باشد، گذشت کند و قبول داشته باشد که کار موسیقی به طرز گستردهای فرسایشی و استهلاکی است. پس این تصور رایج که موسیقی پاپ بهدلیل پاپبودن آن ساده است بهنظر نادرست میآید. مگر مردم سادهاند که موسیقی پاپ شان ساده باشد؟! آنالیز آهنگی از خواننده معروف پاپ غربی در یک نشریه معتبر الکترونیک را دیدم که شامل 124 لاین
(خط) صدایی بود !؛ تعهد، مرز نمیشناسد.
نکته مهم دیگر در گشایش بعدی پاپ همزمانی آن است با دو برابر شدن جمعیت ایران در نیمه دوم دهه 60 و اوایل دهه 70. در این زمان ما شاهد ظهور و کارکرد موفق موسیقیدانان جوان و تحصیل کرده و فارغالتحصیلان موسیقی دانشگاهها در حوزه پاپ هستیم که ناشناس و شناس شب و روز در کارند. در حقیقت نوعی دقت علمی و موشکافی همراه با وسواس چاشنی کار شده و این مهم، حمایت یک نسل از کار کشتههای قدیمی را نیز بهدنبال داشت واینگونه بود که پاپ به دهه 80 رسید.
در جشنواره فجر امسال دوازده گروه به دور رقابت راه پیدا کردهاند. همگی شایستهاند و انشاءالله شاهد رقابت سالم و البته دوستی پایداری خواهیم بود؛ مسابقه است و برد و باخت. ارکستر من هم در بخش رقابتی کلاسیک شرکت کرده و این حال و هوای مسابقه در من هم هست.
ماهم ممکن است ببازیم. شاید هم ببریم. یک لحظه، یک اشتباه و بعد... خداحافظ ! و از سوی دیگر میشود نیمه پر لیوان را هم دید.به هر حال، ما، رای داوران رشتهای را که در آن شرکت کردهایم قبول داریم که آمدیم و الا نمیآمدیم. مهم این است که همه ما هستیم و کار میکنیم و فضا گرم است. امسال آن هنرمندانی که نتوانستند سوار قطار ما شوند مطمئنا سال آینده سوار میشوند. ما را ببخشید. نباید از تکاپو باز ماند. پیشاپیش دست هنرمندان گروههای پاپ امسال را میفشاریم و فروتنانه به تماشای برنامههای زیبایشان خواهیم نشست.
*عضو هیات انتخاب بخش موسیقی پاپ در جشنواره بیست و چهارم موسیقی فجر