1- روی دیگر سکه خودکفایی در تولید گندم و سایر محصولات کشاورزی میزان واقعی و پایدار بودن این خودکفایی است.
با وجود این مجری طرح گندم و وزیر کنونی جهاد کشاورزی پیش از این، با رد تاثیر شرایط جوی در افزایش تولید گندم، سهم نزولات جوی در این خودکفایی را حداکثر 20 درصد قلمداد کردهبود.
2- خشکسالی اخیر و فاصله حدود 8میلیون تنی تولید و نیاز داخلی گندم، میدان مناسبی برای راستی آزمایی ادعای خودکفایی در تولید این محصول، سهم نزولات آسمانی در تحقق این روند، گواهی بر درستی دغدغههای کارشناسان امر در ناپایداری خودکفایی در تولید این محصول راهبردی و زیان این شیوه خودکفایی بر کاهش سطح زیرکشت و تولید سایر محصولات کشاورزی است.
3- با توجه به میزان کاهش تولید گندم به حدود 7 میلیون تن، برخلاف دیدگاههای دستاندرکاران بخش کشاورزی، مساعد بودن شرایط جوی سهمی بیش از 90درصد در افزایش تولید و خودکفایی برخی محصولات کشاورزی بهویژه گندم داشته است، گرچه همواره دستاندرکاران امر، افزایش تولید گندم را ناشی از انتقال دانش کشاورزی به مزارع قلمداد کردهاند.
4- بارندگیهای اخیر موجب شده تا باردیگر دستاندرکاران بخش کشاورزی از تداوم خودکفایی در تولید گندم خبر دهند و حتی وعدههایی برای خودکفایی در تولید برخی محصولات مانند برنج، جو و ذرت مطرح کنند.
بهتر نیست مسئولان، تجدید نظری در سهم هریک از این عوامل در خودکفایی داشته باشندو به جای اصرار بر برنامهریزیهای ناکارآمد، برای افزایش نزولات جوی دست به دعا بردارند تا هیچگاه ادعای خودکفایی در تولید گندم به چالش کشیده نشود؛
چرا که به قول شاعر اگر باران به کوهستان نبارد، بهسالی دجله گردد خشکرودی.