«اکنون زمانش رسیده که نسخه قدیمی سلطنت در بریتانیا به تاریخ بپیوندد.» این جمله‌ای است از تینا براون، روزنامه‌نگار انگلیسی که این روزها با مرگ ملکه بریتانیا به تحلیل برخی از رسانه‌ها درباره سرنوشت خاندان سلطنتی در غیاب الیزابت دوم راه یافته است.

ملکه انگلیس

به گزارش همشهری آنلاین، ۷ دهه سلطنت الیزابت دوم ملکه بریتانیا، با مرگ او در ۹۶ سالگی به پایان رسید. او در طول زمامداری بلندمدتش شاهد روی کار آمدن ۱۵ نخست‌وزیر در انگلیس بود که آخرین آن ـ لیز تراس ـ همین چند روز پیش به دیدار ملکه رفته بود. با مرگ الیزابت، کاخ باکینگهام، چارلز سوم پسر ارشد او را به‌عنوان پادشاه بریتانیا معرفی کرده است. درگذشت الیزابت دوم در شرایطی رقم خورده که اغلب مستعمرات بریتانیا راه خود را از لندن جدا کرده‌اند، درباره جایگاه لندن در اروپا به‌ویژه از زمان خروج از اتحادیه اروپا تردیدهای زیادی وجود دارد و موقعیت این کشور در جامعه جهانی تضعیف شده است.

در دوران رهبری الیزابت دوم، سلطنت بریتانیا به سرعت کوچک شد. زمانی که او در سال ۱۹۵۲ به‌عنوان ملکه معرفی شد بریتانیا رهبری بیش از ۷۰ قلمرو را در اختیار داشت اما این رقم در زمان مرگ او به ۱۴ قلمرو رسیده که اغلب آنان نیز جزایر پراکنده هستند که بزرگ‌ترین آنها از نظر جغرافیایی جزایر فالکلند است، مجمع‌الجزایری در اقیانوس اطلس جنوبی که کمتر از ۳ هزار نفر در آن زندگی می‌کنند. تحت رهبری الیزابت، نه‌تنها امپراتوری بریتانیا کوچک شد که لندن قدرت واقعی تصمیم‌سازی را در ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی به نوعی به سیاستگذاران این مناطق واگذار کرد و اکنون با اجرایی شدن برگزیت دورنمای جدایی کامل اسکاتلند و ایرلند شمالی از بریتانیا چندان دور از ذهن نیست.

روزنامه واشنگتن‌پست با اشاره به کارنامه ملکه نوشته: شاید الیزابت دوم از تمام جزئیات خبر نداشت اما در دوران سلطنتش پس از پایان جنگ جهانی دوم و در طول دهه ۱۹۶۰، سیاست‌های بی‌رحمانه و خونباری برای حفظ امپراتوری بریتانیا در پیش گرفته شد، ازجمله عملیات‌های وحشیانه سرکوب مخالفان در مناطقی که امروزه مالزی، یمن، قبرس و کنیا نامیده می‌شود. در این عملیات‌ها نیروهای استعمارگر بریتانیا برای سرکوب مخالفان، ده‌ها هزار نفر را بازداشت و شکنجه کردند و کشتند.

اکنون با گذشت سال‌ها، برخی از قربانیان این سیاست‌های استعماری موفق شده‌اند تا لندن را برای پذیرش مسئولیتش در این فجایع انسانی پای میز حسابرسی بکشانند و از دولت انگلیس غرامت دریافت کنند. این در حالی است که شمار دیگری از فعالان در کشورهای مختلف همچنان برای تحقق عدالت و دریافت غرامت از بریتانیا، حذف نمادها و مجسمه‌های مربوط به دوران استعمار بریتانیا از کشورشان و تجدیدنظر در برنامه‌های درسی با محتوای تجلیل از امپراتوری بریتانیا مبارزه می‌کنند.

مشترک‌المنافع؛ اتحادیه‌ای کم‌فروغ 

در گزارش واشنگتن‌پست آمده: الیزابت مسرورانه خود را حامی و ناظر اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع می‌دانست، اتحادیه‌ای متشکل از ۵۶ کشور مستقل که هریک در دوره‌ای مستعمره بریتانیا به شمار می‌رفتند. اما واقعیت این است که تاریخ روابط این کشورها با بریتانیا بسیار پرفراز و نشیب و اغلب ناخوشایند بوده است.

مایا جاسانوف، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد می‌گوید: «ریشه اتحادیه مشترک‌المنافع‌ها از یک برداشت نژادپرستانه و قیم‌مآبانه از حاکمیت بریتانیا به‌عنوان شکلی از قیمومت نشات می‌گیرد؛ اینکه بریتانیا باید به مستعمرات خود مسئولیت‌های خودگردانی را آنطور که موردنظر خودش است آموزش دهد. در واقع این اتحادیه که در سال ۱۹۴۹ برای پذیرش عضویت جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته آسیایی از نو طراحی شد، به‌نوعی ادامه امپراتوری بریتانیا و ابزاری برای حفظ نفوذ بین‌المللی انگلیس در این کشورها بوده است.»

 اتحادیه مشترک‌المنافع‌ها امروزه چندان فروغی نداشته و نفوذ آن در جامعه جهانی نیز چندان محسوس نیست، امری که به اعتقاد ناظران، یکی از دلایلش نبود ارزش‌های سیاسی یا منافع اقتصادی مشترک است. امروز دیگر اغلب کشورهای عضو اتحادیه مشترک‌المنافع‌ برای اداره امور خود نگاهشان به بریتانیا نیست. در همین راستا، یکی از برجسته‌ترین تحولات در سال‌های پایانی سلطنت الیزابت، ظهور جنبش‌های ضدامپراتوری در کشورهای کارائیب بود که به‌دنبال کنار گذاشتن خاندان سلطنتی بریتانیا از نظام حکومتداری خود و حتی دریافت غرامت از لندن برای سوءاستفاده‌ها و استثمارهای دوران استعمار هستند.

بارابادوس ازجمله کشورهایی بود که سال گذشته پرچم سلطنتی بریتانیا که نماد حاکمیت الیزابت بر این کشور بود را برای همیشه پایین کشید. در آن زمان بریتانیا برای حفظ اعتبار خود مجبور به تأیید این اقدام کشور بارابادوس شد و حتی چارلز سوم در جریان سخنرانی‌ای که در این مراسم داشت، گفت: «از خلال تاریکترین روزهای گذشته ما و قساوت وحشتناک برده‌داری که برای همیشه تاریخ ما را لکه‌دار کرده، مردم این جزیره با صلابت فوق‌العاده‌ای مسیر خود را پیمودند؛ مسیری که آزادی، عدالت و حق تعیین سرنوشت راهنمای آنان بود.» جاسانوف، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد می‌گوید: «خاندان سلطنتی بریتانیا باید افسانه‌بافی درباره خیرخواهی‌های امپراتوری که هنوز هم در مراسم‌ها و فعالیت‌های آنان به چشم می‌خورد را تمام کند.»

تغییر سلطنت؛ فرصتی برای دریافت غرامت

خبرگزاری رویترز می‌نویسد: با مرگ ملکه و روی کار آمدن چارلز سوم به‌عنوان پادشاه بریتانیا فشارها در کشورهای منطقه کارائیب بر رهبران سیاسی برای دریافت غرامت از بریتانیا بیشتر خواهد شد. در اوایل سال‌جاری میلادی و همزمان با بالا گرفتن ابراز نگرانی‌ها نسبت به سلامتی ملکه، برخی از رهبران کشورهای مشترک‌المنافع، در کیگالی پایتخت روآندا درباره درخواست غرامت از بریتانیا در دوران رهبری احتمالی چارلز سوم رایزنی کردند.

در جریان دیدار ۸ روزه شاهزاده ویلیام و همسرش کیت به کشورهای بلیز، جامائیکا و جزایر باهاما نیز فراخوان‌های عمومی مبنی بر لزوم دریافت غرامت از لندن و عذرخواهی بریتانیا به‌دلیل سابقه برده‌داری در این کشورها مطرح شد.  
نیامبی هال‌کمپل، استاد دانشگاه و رئیس کمیته غرامت ملی باهاما، یک روز پس از مرگ ملکه به رویترز گفته: «انتظار ما این است که تغییر سلطنت فرصتی برای مذاکره بر سر دریافت غرامت باشد. چارلز سوم سال گذشته به سال‌ها برده‌داری وحشیانه بریتانیا اذعان کرد و حال ما امیدواریم که او با رسیدن به کرسی سلطنت عدالت را در این‌باره اجرا کند.» 

در قرن‌های ۱۵ تا ۱۹ بیش از ۱۰ میلیون آفریقایی توسط کشورهای اروپایی به‌عنوان برده به‌کار گرفته شدند و کسانی که از سفرهای وحشتناک قاچاق بردگان جان سالم به در می‌بردند اغلب مجبور بودند که در مزارع منطقه کارائیب و قاره آمریکا در شرایط بسیار دشواری کار کنند.

واشنگتن‌پست در گزارشی با اشاره به تغییر سلطنت الیزابت نوشته: برای بیش از یک قرن، غارت ثروت شبه‌قاره آسیا رشد اقتصادی بریتانیا را تسریع کرده و باعث شد که این کشور به قدرت جهانی تبدیل شود. جواهرات غارت شده از هند به تاج‌های سلطنتی بریتانیا هم راه یافتند ازجمله تاج معروف مادر الیزابت که همواره یادآور پیوندی بود که هند سرانجام در سال ۱۹۵۰ میلادی به آن پایان داد. زمانی که به‌طور رسمی از بریتانیا اعلام استقلال کرد و به‌طور رسمی به یک جمهوری تبدیل شد. به‌نظر می‌رسد که با مرگ ملکه، این رویه‌ای است که اندک مستعمرات باقیمانده امپراتوری نیز در پیش خواهند گرفت.

چارلز سوم، جانشینی پرحاشیه

چارلز ۷۳ساله در شرایطی به‌عنوان پادشاه معرفی شده که با کارنامه جنجالی در زندگی شخصی و سیاسی‌اش تنها ۵۶ درصد در میان افکارعمومی محبوبیت دارد.  چارلز به جای آموزش خصوصی در کاخ، به مدرسه فرستاده شد و پس از آن به اخذ مدرک لیسانس هنر در کمبریج ادامه داد. او سپس در نیروی هوایی سلطنتی و نیروی دریایی سلطنتی خدمت کرد و محل خدمت او در چندین کشتی جنگی انگلیس در دهه۱۹۷۰ بود. ماجرای ازدواج چارلز و همسر اولش دایانا و مرگ مشکوک دایانا که همواره کاخ باکینگهام به‌دست داشتن در آن متهم شده یکی از جنجال‌هایی است که پرونده آن با گذشت چند دهه همچنان باز است. زندگی سیاسی شاهزاده چارلز نیز همواره جنجالی بوده است؛ مثلا ساندی‌تایمز در گزارش‌هایی او را به دریافت مبالغی از نخست‌وزیر پیشین قطر و خانواده اسامه بن‌لادن رهبر سابق القاعده، متهم کرده است.

کد خبر 704548
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 3
  • احمد IR ۰۹:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    0 0
    چالز هم مثل مارش یک قاتل هست....