با شنیدن نظرات رسمی دولت درخصوص وضعیت بورس از زبان وزیر اقتصاد تقریبا غافلگیر شدند.
شمسالدین حسینی در جمع سهامداران و متولیان بورس، بازار سهام ایران را با دیگر بورسهای همتراز و غیرهمتراز مقایسه کرد و با توجه به آمار و ارقام نزول و صعود ارزش و حجم معاملات نتیجه گرفت با توجه به شرایط حاکم بر بازارهای جهانی، بورس تهران نه تنها از قافله عقب نمانده بلکه پیشرفت هم کرده است.
او گفت که وضعیت بیمار محتضری به نام بازار سهام و اوراق بهادار تهران کاملا طبیعی است بنابراین دولت برنامهای برای تزریق نقدینگی به بورس را ندارد.
وزیر اقتصاد در شرایطی حال و روز بورس را طبیعی توصیف کرد که ارزش بازار سهام تهران ظرف تنها چند ماه 20 میلیارد دلار کاهش یافته و شاخص هم با شکسته شدن خط حمایتی روی لبه پرتگاه و در آستانه سقوط آزاد قرار گرفته است و کارشناسان پیشبینی میکنند بهزودی زود سهامداران چشمشان به شاخص 8هزار واحدی هم روشن خواهد شد.
ترس از تعبیر همین کابوس هم باعث شد سهامداران راه خروج وزیر از تالار شیشهای را ببندند و گلهمندی خود از وضعیت فعلی را به گوش او برسانند.
به هر حال با وجود موضع انفعالی دولت، سهامداران و فعالان بازار کماکان بر این باورند که دولت بهعنوان مالک مستقیم بیشترین حجم از سهام شرکتهای بورسی که اتفاقا تمام ابزارهای کنترل معاملات از جمله توقف نمادها و عرضههای اولیه را در دست دارد، باید با تزریق نقدینگی، گره کور معاملات را به دست بازکند نه با راههای متفرقه و به دندان.
وظایف بزرگترین سهامدار
حسین خزلی خرازی، دبیر کل کانون کارگزاران در این خصوص به همشهری میگوید: دولتهای کشورهای توسعه یافته که داعیه اقتصاد آزاد را دارند و تا حد امکان از هرگونه دخالت در معاملات بازار سرمایه پرهیز میکنند در روزهای بحرانی با خرید سهام شرکتها و بانکها به کمک سهامداران میآیند و از سقوط بیشتر قیمتها جلوگیری به عمل میآورند اما در اقتصاد بهشدت دولتی ایران که دولت بزرگترین سهامدار و مصرفکننده محصولات شرکتهای بورسی است و دست بر قضا بهعنوان ناظر ابزارهای کنترلی را هم دردست دارد، تکلیفی برای نجات بازار و سهامداران احساس نمیکند.
او در تشریح نقش دولت در اقتصاد و بهعنوان مثال میافزاید: دولت از افزایش قیمت بلیت هواپیما جلوگیری میکند درصورتی که بیش از نیمی از مسافران همه پروازها، کارمندان پرشمار دولت هستند که به ماموریت میروند.
خرازی نتیجه میگیرد: دلیلی وجود ندارد در اقتصادی که دولت به واسطه شرکتهای بزرگ و کوچک خود سهامدار عمده به شمار میرود و بزرگترین مصرفکننده محصولات شرکتهای بورسی است و البته در کسوت ناظر بازار هم ظاهر میشود، برای نجات بورس اقدام نکند.
او ادامه میدهد: متأسفانه دولتی که در چشم بر هم زدنی با برکناری رئیسکل بانک مرکزی، 7 هزار میلیارد تومان اعتبار به بنگاههای زود بازده اختصاص میدهد، ضرورتی برای تزریق 300 میلیارد تومان نقدینگی به شرکتهای سرمایهگذاری خودش برای خرید سهام و نجات بورس احساس نمیکند.
دبیر کل کانون کارگزاران با توجه به همه آنچه گفته شد نتیجه میگیرد: ظاهرا بورس و سهامدارانش موضوعی جدی برای دولتمردان به حساب نمیآیند. او معتقد است: بازار سهام در اقتصاد ایران از جایگاه قابل اعتنایی برخوردار نیست.
دولت و متولیان اقتصاد هم اساسا نیازی به بورس احساس نمیکنند؛ بهخصوص در روزهای رکود که امکان به رخ کشیدن رشد اقتصاد کشور با استناد به صعود شگفت انگیز شاخص وجود ندارد.
مالک بازار وارد عمل شود
شهرام شهمیری، مدیرعامل کارگزاری سهم آشنا هم از دیگر کارشناسانی است که حمایت جدی دولت از بازار سهام را راه حل خروج از بنبست معاملاتی فعلی میداند.
شهمیری به همشهری میگوید: دولت بهعنوان بزرگترین سهامدار دست کم برای حمایت از سهام خودش باید وارد عمل شود.
او تاکید میکند: اصل مالکیت بازار سهام تهران به واسطه مؤسسات عمومی و دولتی حاضر در معاملات بورس در اختیار دولت قرار دارد، بنابراین نمیتواند منتظر بنشیند تا عرضه و تقاضا به کمک بازار بیاید.
شهمیری تصریح میکند: قرار نیست 10درصد سهامداران، جور همه بازار و بهخصوص سهامدار عمده را بکشد.
او میافزاید: منظور از دولت شخص رئیسجمهوری نیست بلکه انتظار میرود سازمانهای دولتی که مالکیت شرکتهای بزرگ سهامدار و شرکتهای سرمایهگذاری را در اختیار دارند با خرید سهام و تزریق نقدینگی رونق را به بازار برگردانند.
شهمیری معتقد است: هر سهمی باید توسط شرکت یا سازمان یا سهامداری عمده حمایت و بازارگردانی شود؛ یعنی بعد از رسیدن قیمت سهام به ارزش ذاتی آن را به متقاضیان عرضه کند و از داوطلبان فروش، خریداری کند.
انتقاد به وزیر اقتصاد
مدیرعامل یک شرکت کارگزاری با انتقاد از اظهارات وزیر اقتصاد میگوید: وقتی بلندمرتبهترین مقام اقتصادی کشور در بحرانیترین روزهای بازار رسما اعلام میکند وضعیت بورس کاملا عادی است و کاهش ارزش و حجم معاملات و سقوط آزاد شاخص را طبیعی توصیف میکند، سهامداران هم به این نتیجه میرسند که بورس به حال خود رها شده و از آنجا که نزول روزانه طبیعی است، این رکود و کاهش قیمتها کماکان ادامه خواهد داشت بنابراین ترجیح میدهند به سرعت در صفهای فروش بایستند و بقیه سرمایه خود را نجات دهند.