بنابر یک تحقیق کانادایی، گروهی از بزرگسالان از میان مهمترین مشکلات زناشویی، حسادت را در رده دوم این گروه قرار دادند. چنانچه این حس که در حد اعتدالش، جزء لاینفک رابطه عاشقانه بین زن و مرد به شمار آید، زمانی که از حد خود خارج شده و به حالتی افسار گسیخته در آید، برای زوجین مضر خواهد بود. زمانی که ببینید زن بسیار زیبایی به همسرتان نزدیک میشود و در این هنگام نیشگونی در قلبتان احساس کنید، این احساس غیرطبیعی نیست. اما حتی اگر بنا باشد بیش از حد ساده لوح و آسانگیر نباشیم، در هر حال پاییدن و جاسوسی کردن و سوءظن برای هر دو طرف مضر است.
«کجا بودی؟ با کی غذا خوردی؟ اون احمقی که فکر میکرد خوشگله چی برات تعریف میکرد و برای چی وقتی داشتی به حرفهاش گوش میدادی بهش لبخند میزدی؟ به کی زنگ میزنی؟» فرد حسود زمانیکه حسادتش بیمارگونه باشد، زندگی خود و همسرش را به یک جهنم واقعی تبدیل میکند.
چنانچه حسادت بهصورت کنترل نشده و کنترل نشدنی باقی بماند، به سرعت برای زوجین مضر و شوم خواهد شد. فرد بدگمان با افکار پارانوئید به سرعت به فرد آزاردهندهای تبدیل میشود و تنها هدفش آن است که به هر قیمتیکه شده و از هر طریقی که ممکن باشد «حقیقت» هولناکی را کشف کند؛ همان حقیقتی که قلب او را شکسته و زندگیاش را به تباهی می کشاند: شریک زندگیاش او را فریب میدهد. واکنش تند و کینه توزانهای که در برابر ترس از دست دادن همسر و یا تهدیدی ساده از خود بروز میدهد معمولا با حس خود کمبینی و کاهش عزت نفس همراه است. چنانچه فرد حسود به سهولت بهخود بقبولاند که همسرش به او وفادار نیست، بر این باور است که حقیقتا درخور عشقی که همسرش نسبت به او دارد، نیست.
چنین فردی مرتبا در ظن و بدگمانی بهسر میبرد، به هیچ کس اعتماد ندارد و به محض آنکه تلفن همراه همسرش روی پیغام گیر و یا خاموش باشد و جوابی از طرف او نشنود، در ذهنش یک سناریو ساخته و برای خودش خیالبافی میکند! در حالیکه خود را درون زندانی که با دستهای خودش ساخته حبس میکند، گفتههای دیگران را بد تعبیر کرده و از کاه کوه میسازد. سوءظن و بیاعتمادی لحظهای او را رها نکرده و پیوسته پریشان و ناراحت میکند و این مشکل میتواند تا جایی پیش رود که زندگی زناشوییاش را به نابودی کشاند.
Doctissimo.fr