به گزارش همشهریآنلاین، بعد از مصاحبه انتقادآمیز یحیی گلمحمدی از طولانیبودن دوره حضور بازیکنان ملیپوش در اردوی ارزیابی فنی و ریکاوری تیم ملی، خیلیها در انتظار یک پاسخ محکم و کوبنده از کارلوس کیروش بودند. یحیی اعتقاد داشت که بازیکنان نباید ۴روز در اردوی تیم ملی باشند و این اتفاق عملا رابطه آنها را با برنامه آمادهسازی باشگاه قطع میکند. اگر همهچیز مثل سابق بود، کیروش جواب تندی به این اظهارنظر میداد، یک دشمن فرضی تازه برای خودش و تیمش میتراشید، ۲۴ساعته علیه یحیی مصاحبه میکرد و حتی اگر سرش میرفت، حاضر نبود تعداد روزهای حضور بازیکنان ملیپوش شاغل در لیگ برتر در اردوی داخلی را کاهش بدهد. مدل ۲۰۲۲ کارلوس کیروش اما با برخوردش، همه را شگفتزده کرد. او نهتنها موضعی علیه یحیی نگرفت، بلکه حتی انتقاد منطقی این مربی را پذیرفت و تعداد روزهای استفاده از ملیپوشان در اردو را به ۳روز کاهش داد. او هیچ انتقادی در پاسخ به انتقادهای چند مربی لیگ برتری نداشت و حتی از اقدام همه باشگاهها برای سپردن ستارههایش به تیم ملی برای ریکاوری، قدردانی کرد.
این آن کارلوس کیروشی نیست که در فوتبال ایران شناختهایم. این آن کارلوس کیروشی نیست که در یک مقطع ۸ساله، تصمیمساز اول و آخر تیم ملی بوده است. او ظاهرا در بازگشت به فوتبال ایران، دچار یک رنسانس بزرگ اخلاقی شده است. او حالا با مربیان مدارا میکند و پاسخ هر جمله انتقادآمیزی را با ۱۰جمله انتقادآمیز نمیدهد. کیروش برای جنگ به فوتبال ایران برنگشته و حالا دیگر این حقیقت در رفتار او واضح بهنظر میرسد.
کیروشی که میشناختیم، بازیکنان ملیپوش پرسپولیس را ناگهان v از اردوی خارجی تیم دیپورت میکرد؛ آنهم فقط به این دلیل که برانکو به ناآمادگی و اضافهوزن آنها در اردو معترض شده بود. کیروشی که میشناختیم حتی بیشتر از تیمهای رقیب، درباره برانکو حرف میزد و هر مصاحبه را به او ربط میداد. کیروشی که میشناختیم مدام بیانیه صادر میکرد و به سراغ استفاده از کلمههایی مثل مار و عقرب میرفت. کیروشی که میشناختیم دائما با یک فضای منفی سروکار داشت و حتی دستیاران ایرانیاش را بهخاطر همکاری نکردن در مصاحبه علیه مخالفان، برکنار کرده بود. او دیگر سپر را روی زمین گذاشته و شمشیرش را هم به ایران نیاورده است. کیروش پذیرفته که بهخاطر تیم ملی فرصت حضور در چهارمین جام جهانی را تجربه میکند و ظاهرا اینبار دیگر نمیخواهد این فرصت به هیچ قیمتی آغشته به نفرت و دشمنی شود. او دیگر با همه دنیا سر جنگ ندارد و با ژستی صلحآمیز به فوتبال ایران برگشته است.
چه چیزی کارلوس کیروش را تغییر داده است؟ شاید دوران حضور او در مصر و کلمبیا موجب رقم خوردن این تغییر شده است. او در ۲کشور جدید، قدر حمایتها در ایران را بیشتر دانسته است. کیروش در مصر و کلمبیا منتقدان زیادی داشت و رسانهها نیز بهندرت حمایتش میکردند. او هرگز در بین هواداران فوتبال در این دو کشور به اندازه ایران محبوب نشد. ۲تجربه ناکام در ۲نقطه دنیا برای رسیدن به جام جهانی، شاید این تغییر را در رفتار کیروش بهوجود آورده است. شاید هم شرایط خاص حضور روی نیمکت تیم ملی، موقعیت کیروش را تغییر داده باشد. او بهخوبی میداند که نقشی در صعود ایران به جام جهانی نداشته و قدمی در این مسیر برنداشته است. او در شرایطی جانشین اسکوچیچ شده که مربی کروات بهترین نتایج ممکن را با تیم ملی بهدست آورده بود. شاید این اوضاع خاص موجب شده نگاه کیروش به فوتبال ایران تغییر کند. او دیگر فوتبال ایران را مدیون خودش نمیداند و از موضع بالا به فوتبال ایران نگاه نمیکند.
این تغییر در رفتار آقای سیکیو، شاید مقدمهای برای سپریکردن یک جامجهانی رؤیایی برای ایران باشد. حالا که کیروش عوض شده، شاید تقدیر همیشگی فوتبال ایران هم عوض شود و تیم ملی به دور حذفی جامجهانی راه پیدا کند. نخستین صعود تاریخ، درست همان چیزی است که از جامجهانی قطر میخواهیم. یک تجربه جذاب و فراموشنشدنی که میتواند برای همیشه همراه تیم ملی و هوادارانش بماند. ایران اینبار بدون جنگ و دعوا راهی جامجهانی میشود. کیروش بهخوبی میداند که رختکن تیم ملی، چقدر آماده ایجاد دودستگی است. او به روشنی میداند که اگر به تفاوتها تکیه کند، یک فروپاشی بزرگ را در تیم ملی رقم خواهد زد. او بهتر از هرکسی، حساسیت موقعیت فعلی را درک میکند و نگران شرایط تیم ملی است. هیچکس نمیداند تغییر محسوس در رفتار آقای مربی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. آیا حتی در صورت نتیجهگرفتن در جامجهانی نیز، کیروش این ویژگیهای جدید را حفظ میکند یا دوباره به همان تاج و تخت خیالی و همان موضع قبلی برمیگردد؟ فعلا زمانی برای فکرکردن به این سؤال نیست. فعلا باید از تغییر کارلوس لذت برد و این مربی را در قامتی جدید تماشا کرد.
نظر شما