شنبه ۷ دی ۱۳۸۷ - ۰۸:۴۲
۰ نفر

نیلوفر قدیری: باراک اوباما رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا، در طول مبارزات انتخاباتی خود بارها وعده داد که صلح خاورمیانه از اولویت‌های درجه اول دولت اوست اما منازعه خاورمیانه اکنون در مقیاسی کوچکتر به موضوع مناقشه‌ای درون تیم انتقال قدرت اوباما تبدیل شده‌است.

رسانه‌های آمریکایی از رقابت میان دو طیف درون تیم اوباما بر سر به‌دست‌آوردن سمت نماینده ویژه کاخ سفید در امور خاورمیانه خبر می‌دهند. نامزدهای این دو طیف یکی دنیس راس از مذاکره‌کنندگان دولت بیل کلینتون در امور خاورمیانه است و دیگری دانیل کرتزر، سفیر سابق آمریکا در مصر و اسرائیل.

هر دوی آنها یهودی هستند اما دیدگاه‌های متفاوتی در زمینه سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه دارند.

ناظران و تحلیلگران امور خاورمیانه این روزها تلاش می‌کنند از پس اخبار گاه‌به‌گاهی که در رسانه‌های آمریکایی درز می‌کند، رقابت پشت پرده‌ای را که برای به‌دست‌آوردن جایگاه نماینده ویژه باراک اوباما در امور خاورمیانه در جریان است، دنبال کنند. برنده این رقابت شدید و پشت پرده مشاور بانفوذ دولت اوباما در خاورمیانه خواهد شد. در واشنگتن به چنین شخصی لقب سزار آمریکا در خاورمیانه را می‌دهند.

اوباما بارها تاکید کرده که به‌عنوان رئیس‌جمهور، خودش سیاست‌ خارجی را مشخص خواهد کرد و زیر‌دستانش باید این سیاست را اجرا کنند. اما انتخاب مشاور ویژه رئیس‌جمهور در امور خاورمیانه از جهت دیگری اهمیت دارد و آن نشان‌دادن رویکرد و گرایش‌های اوباما در قبال این منطقه پرخبر و حادثه است. با توجه به پیچیدگی‌های خاورمیانه و رابطه تنگاتنگی که این پیچیدگی‌ها با سیاست امروز آمریکا دارد، نماینده ویژه کاخ سفید در امور خاورمیانه نقش و جایگاه ویژه‌ای دارد. این روزها نقاط زیادی در خاورمیانه با بحران رو‌به‌روست و در مرز میان جنگ و صلح قرار دارد.

گزارش‌های رسانه‌های آمریکا نشان می‌دهد که رقابت برای به‌دست‌آوردن این جایگاه بیشتر از همه میان دو نفر شدت دارد که اتفاقا از دو طیف متفاوت از مشاوران و نزدیکان اوباما هستند؛ یکی از آنها دنیس راس مذاکره‌کننده دولت کلینتون میان اعراب و اسرائیل است و دیگری دانیل کرتزر، سفیر سابق آمریکا در مصر و اسرائیل. راس و کرتزر هر دو یهودی هستند و در جریان تبلیغات انتخاباتی اخیر آمریکا تلاش زیادی کردند تا آرای یهودیان این کشور را برای اوباما به دست بیاورند. هر دوی این افراد همچنین در ساختار سیاست خارجی آمریکا افراد بانفوذی هستند و حامیان بانفوذی هم دارند. این رقابت بیش از آنکه میان راس و کرتزر باشد، رقابتی میان دو جریان حاکم در دولت اوباما برای اعمال نفوذ در سیاست خارجی است.

روزنامه نیویورک تایمز هفته گذشته در مقاله‌ای به نقل از منابع خبری خود درون تیم انتقال قدرت کاخ سفید نوشت که هیلاری کلینتون وزیر خارجه انتخابی اوباما پیش از شروع به کار خود اقداماتی را برای قدرتمندترکردن و بلکه مستقل‌تر‌کردن وزارت خارجه آغاز کرده‌است. از جمله این اقدامات افزایش بودجه، انتصاب نمایندگان بلندپایه ویژه در مناطق بحران‌خیز جهان و افزایش نقش این وزارتخانه در مقابله با موضوعات اقتصادی جهان در مواقع بحرانی است.

در این مقاله به نقل از منابع خبری نیویورک‌تایمز آمده‌است: کلینتون جیکوب لو را که در زمان دولت بیل کلینتون از مدیران بودجه بوده‌ به‌عنوان یکی از دو معاون ارشد خود انتخاب کرده‌است. تلاش و فعالیت لو قرار است بر افزایش سهم بودجه‌ای هیات‌های دیپلماتیک آمریکا متمرکز شود. او به اتفاق جیمز اشتین‌برگ، معاون ارشد دیگر هیلاری در وزارت خارجه که مقام مشاور امنیت ملی را در دولت بیل کلینتون داشته، برنامه‌های وزیر خارجه جدید آمریکا را پیش می‌برند. البته این معاونان بعد از معرفی‌شدن توسط وزیر خارجه باید در سنا به تایید برسند و بعد مشغول به کار شوند.

نیویورک تایمز در بخش دیگر مقاله خود می‌نویسد: دولت اوباما قصد دارد چندین نماینده ویژه هم منصوب کند تا شیوه دولت بیل کلینتون را در این زمینه احیا کرده‌باشد. در دولت کلینتون نمایندگان ویژه‌ای چون ریچارد هالبروک، دنیس راس و دیگر دیپلمات‌ها نقش محوری در میانجیگری منازعاتی چون بالکان و خاورمیانه ایفا کردند. هیلاری کلینتون در جریان جمع‌آوری تیم مشاوران و دستیاران و معاونان ارشد خود، تلاش می‌کند تا نقش مهم‌تری برای وزارت خارجه در امور اقتصادی فراهم کند. در 8 سال گذشته و در چارچوب سیاست‌های جورج بوش، وزارت دارایی آمریکا کل مسائل اقتصادی جهانی را تحت کنترل خود داشت. هیلاری در این زمینه از مشاوره و توصیه لورا آندره‌آ تیسون، کارشناس اقتصادی و رئیس شورای مشاوران اقتصادی بیل کلینتون استفاده می‌کند.

این اقدامات در حقیقت با هدف تقویت بازوی دیپلماتیک وزارت خارجه صورت می‌گیرد که در سال‌های گذشته و به‌ویژه در زمان وزارت خارجه کالین پاول، تحت اختیار پنتاگون و معاون رئیس‌جمهور و حتی دستگاه‌های اطلاعاتی بوده‌است. یک منبع خبری که نخواسته نامش فاش شود به نیویورک تایمز گفته‌است که هیلاری کلینتون را در این مسیر و اقداماتش، رابرت گیتس- وزیر دفاع- حمایت می‌کند. گیتس که بعد از دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سال‌های اولیه دولت بوش،  مسئولیت پنتاگون را به‌عهده گرفت، از طرفداران تحول در وظایف وزارت دفاع آمریکاست. او بعد از ورود به وزارت دفاع از اینکه همه وظایف مربوط به بازسازی کشورهای عراق و افغانستان بعد از جنگ به پنتاگون سپرده شده، گلایه بسیاری کرد.

این اقدامات هیلاری می‌تواند باعث کشمکش و درگیری میان اعضای قدرتمند کابینه اوباما شود. اوباما و کلینتون هنوز درباره تعیین نمایندگان ویژه برای مناطق پرمنازعه جهان مانند خاورمیانه به توافق نرسیده‌اند. نیویورک‌تایمز از دنیس راس، ریچارد هالبروک و مارتین ایندایک  به‌عنوان نامزدهای مطرح برای این سمت نام می‌برد.

در دولت جورج بوش پدیده نماینده ویژه چندان به کار نمی‌‌رفت و کاندولیزا رایس به‌عنوان وزیر خارجه شخصا این وظیفه را انجام می‌داد. با توجه به بحران‌هایی که در سال‌های آینده پیش روی دولت جدید آمریکا در جهان قرار دارد، تحلیلگران سیاست خارجی در واشنگتن از احیای طرح فرستادگان ویژه حمایت می‌کنند. یکی از تحلیلگران سیاست خارجی در مرکز وودرا ویلسون در این باره به نیویورک تایمز گفت: هالبروک به‌عنوان یکی از گزینه‌های انتصاب به سمت نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان و شاید ایران مطرح است. البته در این باره هنوز تصمیم نهایی اتخاذ نشده‌است.

در همین حال در روزهای گذشته مطبوعات هند نوشته‌بودند که اوباما قرار است بیل کلینتون را به‌عنوان نماینده ویژه حل منازعه کشمیر منصوب کند اما مطبوعات آمریکا به نقل از منابع خبری خود در تیم انتقال قدرت کاخ سفید این خبر را تکذیب کردند. با این حال این منابع خبر دادند که اوباما در امور هند نماینده ویژه‌ای منصوب خواهد کرد. دنیس راس 12سال یعنی در دوران دولت جورج بوش پدر و بیل کلینتون، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه بود و موفقیت قابل توجهی به دست نیاورد. بعد از کنفرانس صلح مادرید، او و رؤسایش نتوانستند اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها را به سوی توافقنامه صلح ببرند.

در آن زمان نروژی‌ها وارد عمل شدند و به‌صورت مخفیانه برای امضای پیمان صلح اسلو میان اسحاق رابین و یاسر عرفات در سال 1993 میانجیگری کردند. از نظر اعراب، راس بیش از حد اسرائیلی بود و از تل‌آویو حمایت می‌کرد و یک میانجی منصف نبود. آرون دیوید میلر، معاون سابق راس در سال 2005 در مقاله‌ای بسیار تند در انتقاد از رئیس سابقش در روزنامه واشنگتن‌پست نوشت: مدت‌هاست که بسیاری از مقامات آمریکایی حاضر در روند صلح اعراب و اسرائیل، از جمله خود من، در نقش وکیل مدافع اسرائیل حاضر شده‌ایم و مذاکرات صلح را قربانی حمایت از اسرائیل کرده‌ایم.

اما در مقابل کرتزر سال‌هاست که درباره اشتباهات سیاست آمریکا در خاورمیانه می‌نویسد. به اعتقاد او اولین گام حل مناقشه میان اسرائیل و فلسطین، میانجیگری برای برقراری صلح میان اعراب و اسرائیل است. کرتزر در نوشته‌های خود تاکید کرده‌است که آمریکا باید بیش از هر چیز در خاورمیانه به فکر منافع راهبردی ملی خود باشد و یکی از این اولویت‌ها تشخیص این حقیقت است که صلح در خاورمیانه گامی اساسی و اولیه برای شکست افراط‌گرایی مذهبی است.

کرتزر در کتابی با عنوان «مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل؛ رهبری آمریکا در خاورمیانه» که در سال 2008 منتشر شد، به سوء‌مدیریت خطرناک آمریکا در زمینه دیپلماسی در منطقه خاورمیانه بعد از جنگ سرد اشاره کرده و نوشته‌است: اشتباهات دیپلماسی آمریکا که به دولت بیل کلینتون باز می‌گردد، باعث بروز بدترین بحران در روابط میان اعراب و اسرائیل در سال‌های گذشته شده‌است. این ناکامی ویرانگر، به منافع آمریکا هم آسیب زده و توانایی ما را در همکاری با متحدان‌مان و همچنین بازیگران مهم منطقه‌ای کم کرده‌است. این ناکامی همچنین جایگاه آمریکا را در منطقه و عرصه جهانی تضعیف کرده‌است.

کرتزر در بخش دیگری از این کتاب می‌نویسد: بدون شک صلح اسرائیل و فلسطینیان برای منافع ملی آمریکا مهم است. فقدان چنین صلحی به تلاش آمریکا برای مقابله با افراط‌گرایی و تروریسم لطمه زده و ثبات در دنیای عرب را تهدید کرده‌است.

در این کتاب همچنین به خطاهای سیاست آمریکا در گذشته و در مذاکرات صلح
کمپ دیوید اشاره شده و آمده‌است: در آن زمان دولت کلینتون بیش از حد تحت اختیار اسرائیلی‌ها عمل می‌کرد و حتی در پیشنهادات و امتیازات خود به فلسطینی‌ها، به سوی اسرائیلی‌ها متمایل بود. به اعتقاد کرتزر، برای ایجاد صلح میان اسرائیل و فلسطینی‌ها یک میانجی که از طرف قدرتمندتر حمایت می‌کند هیچ کاری از پیش نمی‌برد. اسرائیل هم اقتصاد نیرومندی دارد و هم ارتشی قدرتمند اما فلسطینیان برای تامین زندگی خود نیازمند نهادهای بین‌المللی هستند؛ نه نیروی امنیتی توانایی دارند و نه ارتش قدرتمندی و در این شرایط تحت اشغال هم هستند. در منازعه میان این دو، یک میانجی منصف از کدام طرف حمایت می‌کند؟

کد خبر 71625

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آمریکا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز