«بارش پاییز بهطور کلی نرمال بوده است و نسبت به وضعیت بارش میانگین 30 ساله کشور در پاییز، تفاوت چندانی نداشته است.»
پرویز رضازاده، مدیرکل پیشبینی سازمان هواشناسی کشور، با بیان این مطلب به همشهری میگوید: در بعضی مناطق بارش پاییز بیش از حد نرمال بوده است و البته مناطق کمی هم بارش کمتر از نرمال داشتهاند، اما در نهایت اعداد و ارقام حکایت از بارش نرمال پاییزی دارند.
رضازاده در پاسخ به این سؤال که میزان بارش نرمال برای فصل پاییز در کشور ما چه میزان است؟ میافزاید: میانگین بارش 30 ساله در کشور ما نشان میدهد که متوسط بارندگی سالانه در ایران حدود 250 میلیمتر است و بهطور معمول 20 درصد از این بارش سالانه در فصل پاییز اتفاق میافتد.
با این اوصاف آیا باید نتیجه بگیریم که میانگین بارش پاییز در ایران 50 میلیمتر بوده است؟
پاسخ مدیرکل پیشبینی سازمان هواشناسی به این پرسش منفی است: چون میزان بارش از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت است، برای مقایسه بارش پاییز با نرم 30ساله، 20 درصد از مجموع بارش در کشور را حساب نمیکنیم؛
بلکه میزان بارش هر منطقه را با میانگین 30 ساله همان منطقه مقایسه میکنیم که امسال در بسیاری از مناطق میزان بارندگی پاییز با میانگین همان منطقه یکسان بوده است.
نوسانات طبیعی بارش
«طی 15- 10 سال گذشته هرچند در برخی مناطق کشور از جمله شمال غربی ایران بارش نسبتا خوبی داشتیم، اما در بخشهای جنوب و جنوب شرقی کشور با خشکسالی مطلق مواجه بودیم؛
بهطوری که در منطقه نهبندان (جنوب خراسان جنوبی) 3سال متوالی (پیش از سال 86) اصلا بارشی انجام نشده بود.»به این ترتیب هنگامیکه اردیبهشت سال 86 بارشهای بهاری بیشتر از معمول بهنظر آمد، این تصور برای عدهای پیش آمد که دوره خشکسالی که چند سالی سایه سنگینش را بر سرمان حس میکردیم، به پایان رسیده است؛ بهطوری که حتی در مساجد کشور نماز شکر برپا شد.
اما نظریه تغییر اقلیم منطقه به واسطه این بارشها و ترسالی سال 86، مسلما یک نظر کارشناسی نبود؛ همچنانکه بسیاری از اقلیمشناسان معتقدند که اگر شرایط ایران در
30 سال گذشته را مورد بررسی قرار دهیم مشخص است که در سالهای مختلف ما با این نوسانات در میزان بارش روبهرو بودهایم.
تنها هنگامیمیتوانیم افزایش بارش در یک سال را به تغییرات اقلیمی پایدار نسبت دهیم و آن را شروع یک دوره ترسالی مداوم بخوانیم که این بارشها در سالهای بعد تداوم داشته باشند و شیب بارش در یک بازه زمانی مثلا 10 ساله مثبت باشد.
اما وقتی ما اقلیم را نتیجه طولانی مدت شرایط جوی در یک منطقه تعریف میکنیم باید توجه داشته باشیم که شرایط جوی بسیار تغییرپذیر است و این تغییرات باید در زمانی حداقل 30 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا شرایط اقلیمی یک منطقه به دست آید. در این صورت ما با تغییر شرایط بارش در یک سال نمیتوانیم به این نتیجه برسیم که در سالهای آتی نیز این شرایط ادامه خواهد داشت. همانگونه که ترسالی سال 86 به سال خشک 87 منتهی شد.
« مجموع بارندگی در کشور از اول مهر 86 تا پایان شهریور 87، 55 تا 60 درصد میانگین بارش 50ساله ایران بوده است و این رقم معنایی جز خشکسالی ندارد.»
رضازاده با بیان این مطلب، با اشاره به تقسیمبندیهای رایج ادامه میدهد: میزان قابلقبول بارش 70 تا 130درصد میانگین طولانیمدت بارش در هر منطقه است، بارش کمتر از 33 درصد میانگین خشکسالی مفرط و کمتر از 67درصد میانگین، خشکسالی قابل توجه ارزیابی میشود و به این ترتیب باید گفت که سال 87 ایران در خشکسالی قابل توجه از نظر هواشناسی قرار داشته است.
جبران بدهیهای سال گذشته
«آب موجود مخازن سدها در حال حاضر 3/10 درصد است که در دوره مشابه سال گذشته این مقدار 4/13 درصد بوده است.» این را معاون وزیر نیرو در امور آب و فاضلاب میگوید.
محمدرضا عطار زاده، این کاهش را به جهت کاهش شدید روان آبها میداند؛ مطلبی که از سوی رضازاده نیز مورد تایید قرار میگیرد: پارسال سال بسیار خشکی بود و عوارض سال قبل باعث میشود بارشهای نرمال امسال نیز تمام کمبودهای سال پیش را جبران نکند.
وی با بیان اینکه خشکسالی کشاورزی و آبشناسی از خشکسالی هواشناسی طولانیتر است، میگوید: هرچند انتظار میرود در زمستان و بهار آینده میزان بارش با میانگین نرمال ایران برابر باشد و حتی شاید در جنوب شرق کشور، این میزان کمی از میانگین تجاوز کند، میزان آب جاری رودخانهها، روانآبهای سطحی و میزان رطوبت خاک هنوز به حالت عادی برنگشته است و در مجموع وضعیت امسال از نظر کشاورزی و آبشناسی عادی نیست.
دکتر عزیزی معاون پژوهشی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران، در این زمینه به همشهری میگوید: از دیدگاه هیدرولوژیستها خشکسالی زمانی اتفاق میافتد که سطح تراز ذخایر آبهای سطحی و زیرزمینی از حد معمول خود پایینتر باشد و متأسفانه از 40سال پیش تاکنون هیدروگراف آبهای زیرزمینی ما همواره منفی است و من به جبران این پدیده با چند سال پربارش خوشبین نیستم بهخصوص که این مسئله بیش از آنکه تابع میزان بارش باشد، تحتتأثیر عامل انسانی است.
به گفته این اقلیمشناس، نبود پیشبینی از میزان بارش در هر سال و عدماعمال مدیریت صحیح، باعث میشود هیچگاه با توجه به میزان بارش و ذخایر آب زیرزمینی میزان سطح زیرکشت کشاورزی تعیین نشود.
نتیجه این سوء مدیریت آن است که کشاورزان ما همواره سطح ثابتی را زیرکشت میبرند و اگر سال کمآبی باشد نهایتا عمق چاههای آبشان را بیشتر میکنند و به این ترتیب سطح آبهای زیرزمینی مرتب کاهش مییابد بهگونهای که در دشت قزوین در طول سالهای 79 تا 81 سطح آب زیرزمینی 6 متر پایین رفته است.