دروازهبان جوان 22 سالهای که حتی تجربه یک بازی در لوشامپیونا را نداشت و کسی او را نمیشناخت، باید درون دروازه پرحاشیهترین تیم فرانسه میایستاد ولی واکنشهای استثنایی و مهمتر از آن خونسردی باورنکردنی او، خیلی زود خیال هواداران مارسی را راحت کرد. در یکی از اولین بازیهای مانداندا بود که او در لیگ قهرمانان در آنفیلد به میدان رفت و نقش مهمی در پیروزی یک بر صفر تیمش داشت.
او درون دروازه مارسی به قدری درخشید که حتی دومنک یکدنده هم مجبور شد با اصرار مطبوعات او را به یورو 2008 ببرد. تابستان امسال کاراسو میدانست که جایی در مارسی ندارد و به اجبار به تولوز رفت. مانداندا حالا دروازهبان اول مارسی است و با حذف گرگوری کوپه، مرد شماره یک تیمملی هم.
- آیا تفاوتی میان تصویر عمومی تو – یک دروازهبان جوان آرام و بیتفاوت نسبت به همه فشارها – و خود واقعیات وجود دارد؟
فکر نمیکنم. من همیشه همینطور بودهام و والدینم هم میتوانند گواهی بدهند. به طور ذاتی نسبت به حوادث چه مثبت و چه منفی با تامل برخورد میکنم. همیشه باید امواج منفی را از خودتان دور کنید تا بتوانید به سرعت روی آنچه قرار است اتفاق بیفتد، تمرکز کنید.
- روشی که میگویی، درون زمین و هنگام بازی هم کاربرد دارد؟
اگر رازی وجود داشته باشد فکر میکنم همین باشد. همیشه مهمترین چیز مهار بعدی یا خروج بعدی است که باید انجام دهم. بقیه چیزها مربوط به گذشته است و اهمیت زیادی ندارد.
- با این وجود گاهی انسان نمیتواند خودش را کنترل کند، اینطور نیست؟
بعد از چیزهایی که دیدهام، دیگر هیچ چیزی در فوتبال مرا شوکه نمیکند. مثلا شعارهای نژادپرستانه. در بازی ما مقابل آتلتیکو در مادرید فضای ورزشگاه خیلی خراب بود ولی باید ساخت...
- یعنی وانمود کنی که همه چیز عادی است؟
نه. واضح است که این مسائل عادی نیست ولی تعجبآور هم نیست. فقط باید آمادگی آن را داشته باشید تا بتوانید خشمتان را مهار کنید. به هیچوجه نباید از کوره در بروید وگرنه کار تمام است...
- از حالا با آرامش یک بازیکن حرفهای که در آخرین سالهای فوتبال است حرف میزنی...
(لبخند میزند) ولی هنوز کوچکترین کاری نکردهام. فهرست افتخارات من مثل یک کاغذ سفید است. درست برخلاف بقیه بازیکنان فرانسوی که قهرمان جهان، قهرمان اروپا و برنده لیگ قهرمانان شدهاند و خوب میدانم که هنوز در ابتدای راه هستم.
- شاید در ابتدای راه باشی ولی دروازهبان اول تیمملی فرانسه هستی. فکر نمیکنی که پیشرفت تو خیلی سریع بوده؟
نه، هرگز. باید از هر فرصتی استفاده کرد. یک سال قبل، در ابتدای فصل دروازهبان ذخیره مارسی بودم. چون از تیم دسته دومی لوهاور میآمدم و هیچ تجربهای در سطح اول نداشتم، هیچ تیم دسته اولی نمیخواست به من اعتماد کند. در مارسی پست دروازهبان ذخیره به من پیشنهاد شد. من قبول کردم چون میدانستم که هرازچندگاهی مثلا در جام اتحادیه میتوانم بازی کنم.
- و وقتی سدریک کاراسو در تابستان 2007 مصدوم شد (ابتدای فصل قبل) همه چیز شتاب گرفت. در غیر این صورت شاید هنوز دروازهبان ذخیره مارسی بودی...
غیرممکن نیست. به هرحال همین سناریو باعث شده برخی بگویند که من خیلی خوششانس بودهام ولی چیزی که آنها فراموش میکنند بگویند این است که وقتی اولین بار توی دروازه مارسی میایستی کاملا تنهایی و نمیتوانی روی هیچکس حساب کنی. این دقیقا همان وضعیتی بود که وقتی به لیورپول رفتیم و پیروز شدیم، داشتم. رقابت بین دروازهبان به قدری فشرده و محدود است که تو چند مسابقه مهم را نباید از دست بدهی. اگر موفق بشوی روی دور میافتی وگرنه چند پله سقوط میکنی.
- اگر در فوتبال یک نفر زیر فشار باشد به جز مربی باشگاه یا تیمملی، دروازهبان است. برای رها شدن از این اضطراب چه کار میکنی؟
این ویژگی مهم پست دروازهبانی است. دشمن اصلی ما خستگی جسمی نیست، بلکه فرسودگی ذهنی است. از ابتدای فصل که 4 ماه گذشته بیشتر از 30 بازی انجام دادهام. هر سه روز یک بار باید خودت را آماده کنی و این همیشه کار آسانی نیست. برای فاصله انداختن بین دو مسابقه، زیاد میخوابم و وقت زیادی را جلوی تلویزیون میگذرانم.
- وقتی در میان شماره یکها، شماره یک میشوی چه چیزی فرق میکند؟
ببخشید، ولی من هنوز در مارسی شماره 30 میپوشم.
- چرا هنوز این شماره را میپوشی؟
سال گذشته هنگام ورودم به باشگاه این شماره را به من دادند و من هم آن را نگه داشتهام.
- زندگی و کارهای روزانه تو از وقتی دروازهبان تیمملی فرانسه شدهای چه تفاوتی کرده؟
این نگاه دنیای بیرونی است که تغییر میکند. انتظارات از دروازهبان شماره یک به قدری زیاد است که اشتباهات او خیلی برجسته میشود. کنار آمدن با این شرایط از هر چیزی دشوارتر است. به ویژه وقتی گلی میخورم که میتوان آن را «اجتنابپذیر» نامید، ناگهان بازتاب چند برابری پیدا میکند.
- برادران کوچکتر تو چه میکنند؟ (هر سه برادر استیو مانداندا دروازهبانند)
هنوز دروازهبانی میکنند! پارفه سال قبل در تیم ذخیرههای بوردو بود و امسال به دنبال یک تیم جدید است ولی هنوز دروازهبان ذخیره تیمملی کنگو محسوب میشود. ریفی، در تیم کان و همچنین دروازهبان تیم زیر 16 سالههای فرانسه است. اوور که 9 ساله است هم بازی میکند و خوشحال است.
- آیا گاهی دلت برای فوتبال دوران کودکیات تنگ نمیشود؟
به هیچوجه. در باشگاهم درلورو خیلی خوشحال بودم و تا 15 سالگی در آنجا بازی کردم ولی قرار نیست که از فوتبال حرفهای شکایت کنم در حالی که در همین زمان کوتاه اینقدر برایم لذتبخش بوده.
- ولی درباره تیمملی فرانسه نمیتوان گفت که لحظات خیلی خوبی داشتهای...
حضور در تیم یورو 2008 به قدری برایم خوشحالکننده بود که نمیتوانم خاطره بدی از آن داشته باشم. درست است، ما ناکام شدیم ولی شخصا تجربه زیادی به دست آوردم. من فشار روانی در المپیک مارسی را تجربه کرده بودم اما این بار آن را در تیمملی تجربه کردم و باید بگویم که این دو به هیچوجه قابل مقایسه نیستند. در تیمملی همه چیز عظیمتر است. همه چیز سریعتر اتفاق میافتد و با این وجود باید بتوانید آرامشتان را حفظ کنید.