دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷ - ۱۳:۲۴
۰ نفر

سمیه شرافتی: «تروما، شایع‌ترین علت مرگ و میر در کودکان است.»

این جمله را شاید بارها و بارها شنیده باشیم ولی شنیدن این آمار که تروما و حوادث مختلف علت 40 درصد از مرگ و میرهای کودکان یک تا 4 ساله را تشکیل می‌دهد، شاید برای خیلی از ما تازگی داشته باشد. البته این نکته را هم فراموش نکنید که به گفته کارشناسان این آمار 3 برابر مرگ ناشی از ناهنجاری‌های مادرزادی در اطفال است.اما در این میان مهم‌ترین نکته‌ای که کارشناسان در مورد آن همیشه به والدین هشدار می‌دهند این است: تروماهای ناحیه سر در اثر ضربه‌های مغزی، تومورهای مغزی، کودک‌آزاری و آسیب‌های ناشی از تصادفات رانندگی از شایع‌ترین تروماهای مربوط به گروه سنی کودکان است. دکتر علیرضا زالی، جراح و متخصص مغز و اعصاب کودکان و قائم مقام سازمان نظام‌پزشکی در رابطه با همین تروماهای شایع در این گفت‌وگو بیشتر توضیح می‌دهد. وی معتقد است که با وجود شیوع این آسیب‌ها متأسفانه هنوز فرهنگ ارجاع به‌موقع کودک برای انجام اقدامات اورژانسی در بین والدین جا نیفتاده است.

  • آقای دکتر، در کشور ما و مطابق با آمارهای جهانی چنددرصد از کودکان شانس ابتلا به تومورهای مربوط به رشته مغز و اعصاب را دارند؟

قبل از هر توضیحی بهتر است بگویم در مورد گروه‌های سنی اطفال شایع‌ترین تومور متراکم، تومورهای سیستم اعصاب مرکزی یا تومورهای مغزی است. پیش‌بینی می‌شود در کشور ما مطابق با آمارهای جهانی بین 5 تا 6 نفر به‌ازای هر 100 هزار نفر گروه سنی کودکان، شانس ابتلا به سرطان سیستم اعصاب مرکزی وجود داشته باشد. به‌نظر می‌رسد همانطور که در سال‌های اخیر تعداد بسیاری از سرطان‌ها از جمله سرطان خون در کشور رو به افزایش است، سرطان‌های گروه اطفال  هم رو به افزایش باشد.

  • علت مهمی برای این افزایش ابتلا وجود دارد؟

 متأسفانه نه، با توجه به ابهامات علمی که در زمینه سرطان‌های مغزی اطفال وجود دارد، هنوز علت مهمی برای افزایش این ابتلا وجود ندارد ولی به‌نظر می‌رسد که برخی از عوامل سرشتی، پاره‌ای از عوامل محیطی، استفاده از مواد سرطان‌زا، استفاده از موادی که می‌توانند در بدن به نیتریت تبدیل شوند، یعنی نیتروز‌آمین‌ها، کاهش مصرف سبوس و سبزیجات و همچنین تعدادی از بیماری‌های مادرزادی در افزایش این تومورها نقش دارد.

  • یک سری از مطالعات هم نقش استفاده از تلفن همراه را در ابتلا به این تومور مؤثر دانسته‌اند. شما این مطالعات را تایید می‌کنید؟

 نه، هیچ ارتباطی بین این دو وجود ندارد. البته مطالعات جدید نشان داده تماس با برخی از امواج الکترومغناطیسی می‌تواند شانس ابتلا به این نوع سرطان را به‌طور عمومی افزایش دهد که این ارتباط هم به‌طور مستقیم نیست.

  • خیلی از والدین هم تصور می‌کنند که بین ضربه به سر و ابتلا به تومور مغزی رابطه مستقیم وجود دارد و از این بابت نگران هستند. نظر شما در این مورد چیست؟

این را هم تایید نمی‌کنم و این فقط یک باور غلط در بین والدین است.

  • اصلا درصورت بروز چه علائمی والدین باید نگران وجود این تومور باشند؟

  این سؤال بسیار مهمی است چون متأسفانه در جامعه ما، گروه سنی اطفال با تشخیص تومورهای مغزی خیلی دیر به ما مراجعه می‌کنند.

  • این به خاطر عدم‌شناخت علائم این تومور است؟

 نه، شاید تنها دلیل این باشد که در این گروه سنی علائم تومورهای مغزی بسیار گمراه‌کننده است، برای همین لازم است که این علائم با دقت شناسایی شوند. یکی از مهم‌ترین این علائم هم که نباید از آن غفلت کرد سردرد است، همچنین هر گونه کاهش در اشتیاق تحصیلی و فعالیت‌های روزانه، انزوا، دوبینی، کاهش پیش‌رونده بینایی، تشنج و یا بروز اختلالات در روند تحصیلی کودکان،  سرنخ‌هایی برای تشخیص تومور مغزی در کودکان است. به این نکته هم اشاره کنم که مشخصا در اطفال اگر تومور مغزی زودتر تشخیص داده شود از پیش‌آگهی بسیار بهتری برخوردار است.

  • مشکل دوم در رشته مغز و اعصاب که دستمایه‌های اجتماعی هم دارد، کودک‌آزاری است. در مورد آسیب‌های ناشی از این معضل هم توضیح می‌دهید؟

 متأسفانه ما مصادیق این معضل را در جامعه به وفور داریم منتها چون آمار دقیقی از کودکان درگیر با کودک‌آزاری نداریم، تعداد زیادی از خانواده‌ها که با این مشکل روبه‌رو هستند، عملا به سرویس‌های پزشکی مراجعه نمی‌کنند، برای همین پیش‌بینی می‌شود در کشور ما درصد کودک آزاری بالاتر از آمار متعارفی باشد که گزارش می‌شود.

  • علاوه بر این معمولا در خانواده‌های ما برای طفلی که مورد کودک‌آزاری قرار گرفته، هیچ سیستم حمایت اجتماعی وجود ندارد که این کودک حتی بتواند به یک روانپزشک مراجعه کند. این طور نیست؟

بله، می‌توان در یک نگاه کلی گفت تقریبا ما سیستم فعال پایش و کشف موارد کودک‌آزاری در کشور نداریم. کودک‌آزاری هم طیف متنوعی را دارد اما متأسفانه انواع آن در رشته ما موارد نگران‌کننده‌ای هستند چون آسیب‌های وارده به کودکان آینده ذهنی، جسمی و تطابقی کودکان را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. علاوه بر اینکه خود کودک‌آزاری به شکل یک عقده و یا کمپلکس نهادینه شده همواره با کودک باقی خواهد ماند.

  • به‌نظر می‌رسد شواهد کودک‌آزاری در سیستم اعصاب مرکزی هم گمراه‌کننده باشد و کمتر مورد توجه قرار گیرد. این طور نیست؟

بله، ولی از مواردی که می‌توان در این مورد به آن مشکوک شد، وجود شکستگی‌های متعدد جمجمه است. خیلی از این شکستگی‌ها هم با فواصل زمانی مختلف اتفاق می‌افتند. وجود کبودی و تغییر رنگ پوست سر هم یکی از علائم کودک‌آزاری است که ممکن است در اثر ضربه‌های مختلف ایجاد شود. برای همین پزشک باید ناحیه سر کودک را کاملا مورد معاینه قرار دهد. البته فراموش نشود که آسیب و کبودی و سوختگی در اندام و یا کاهش وزن کودک نیز محل مورد شک است. شکستگی‌های غیرمعمول در اندام بلند هم از علائم شایع در کودک‌آزاری است.

  • با این حال برای مغزی که در حال رشد است، مسلما کودک‌آزاری باید صدمات جبران‌ناپذیری داشته باشد.

همین طور است، متأسفانه چون این مشکل همیشه مورد غفلت قرار می‌گیرد، در دهه‌های بعد زندگی، کودک دچار کوچک شدن مغز، کاهش ظرفیت شخصیتی و هوشی و اختلال در وضعیت اجتماعی و تحصیلی می‌شود. اما به این نکته هم باید اشاره کنم که والدین در سنین 3 تا 4 ماهگی بدون تعمد و با رفتار غلط فرهنگی دست به کارهایی می‌زنند که شاید کودک‌آزاری محسوب نشود ولی برای کودک بسیار خطرناکند.

  • منظورتان چه اقداماتی است؟

سندروم تکان کودک یکی از این اقدامات است. مثلا والدین کودک را به طرف بالا می‌اندازند و این به‌عنوان یک بازی برای آنها قلمداد می‌شود. متأسفانه این عادت غلط ایرانی‌ها باعث می‌شود به‌دلیل اینکه زیر سن 4 ماهگی ابعاد سر از تنه بزرگتر است و عضلات گردن هنوز نقش حفاظتی در کودکان ندارند، آسیب‌های جدی به جمجمه وارد شود. چون مغز کودکان هم به تغییر شتاب و جابه‌جایی حساس است، نتیجه این اقدام نادرست هم خود را به‌صورت تشنج و یا بی‌قراری در شیر خوردن نشان می‌دهد.

  • با این حال یکی دیگر از موارد نگران کننده، بازی‌های غلطی است که خود کودکان با هم انجام می‌دهند به‌خصوص با وسایل خطرناک.

بله، این هم نکته مهمی است به‌خصوص در مورد بازی با تفنگ‌های ساچمه‌ای. بازی با این وسیله باعث می‌شود ساچمه‌ آن از منافذ ریز وارد جمجمه شود. این در حالی است که کودک به‌دلیل ترس آن را به خانواده گزارش نمی‌دهد.

علاوه بر این در این رابطه چیزی که برای ما مهم است، شتاب گلوله است. ساچمه از تفنگ‌های با شتاب خیلی کم پرتاب می‌شود در حالی‌که تمام قطعات آن هم حاوی میکروب هستند و ممکن است کودک دچار آبسه در بخش پیشانی مغز ‌شود.

  • آقای دکتر خوب است به‌عنوان نکته پایانی در مورد یکی از مهم‌ترین حوادثی که باعث بروز تروماهای جبران‌ناپذیر در کودکان می‌شوند یعنی تصادفات رانندگی هم توضیح دهید؟

مسلما یکی دیگر از مشکلات در ضربه‌های سر اطفال،  حوادث ترافیکی است. تعداد کودکان قربانی در این حوادث هم رو به افزایش است چون در اکثر مواقع یا کودکان سرنشینان جلوی اتومبیل هستند و یا اینکه ما عادت نداریم در کودکان زیر 2 سال از صندلی‌های محافظتی استفاده کنیم برای همین ما موارد زیادی را در کشور داریم که تصادف صورت گرفته و والدین دچار هیچ مشکل خاصی نشدند ولی آثار ضربه در کودکان بسیار شدید است.

  • ریشه همه این مشکلات به چه عاملی برمی‌گردد؟

ببینید مشکلات سلامتی کودکان چند عاملی هستند و عوامل مختلف اقتصادی فرهنگی و اجتماعی در آن دخیلند. بیشتر این مشکلات هم در خانواده‌هایی دیده می‌شوند که وضعیت اقتصادی و سواد و فرهنگ مناسبی ندارند.

در کشور ما هم به همین دلیل خانواده‌ها کودک را از دریافت خدمات پزشکی محروم می‌کنند. پس علاوه بر جبران این کمبود‌ها باید قانون حمایت از کودکان و نوجوانان تقویت شود و آیین‌نامه‌های اجرایی برای تامین و ارتقای سلامت آنها در نظر گرفته شوند چون مشکلات سلامتی کودکان کاملا با مشکلات بالغین متفاوت است.

کد خبر 73341

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز