بیماران روانی مزمن حتی اگر هم در میان خانوادهشان زندگی کنند شرایط نامطلوبی را برای خود و خانوادهشان بهوجود میآورند.خانوادهها در رودربایستی میان خانه و خیابان بیماران روانیشان را تحمل میکنند بیآنکه حتی از خدمات مشاورهای برخوردار باشند.
در حالیکه مسئولان از آمار 90هزار نفری بیماران روانی مزمن سخن میگویند که خود نیز آگاه و معترفند که تعداد این بیماران بیشتر از آمار شناسایی و ثبت شده دولتی است، اما براساس وعدههای مدیران سازمان بهزیستی از این تعداد تا پایان امسال تنها 50 هزار نفرشان میتوانند تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار بگیرند و از خدمات این سازمان برخوردار شوند.
از این جمعیت 50 هزار نفری هم تنها 7 هزار نفر در مراکز شبانه روزی نگهداری میشوند و 2 هزار نفر نیز از خدمات مراکز روزانه بهره میگیرند.26هزار نفر از این جمعیت نیز مستمری دریافت میکنند.
بیماران روانی مزمن غیرقابل درمانند و بازگشت آنها به زندگی عادی و معمولی سخت و تقریبا ناممکن است به این ترتیب وضعیت زندگیشان روز به روز وخیمتر میشود در این حالت خانوادههای این بیماران با مشکلاتشان در حالی به حال خود رها شدهاند که بهشدت نیازمند کمک از سوی دولتند، اما مطابق معمول کمبود بودجه، امکانات و هزار دلیل دیگر، دولت در ساماندهی همین جمعیت 90 هزار نفری نیز کوتاهی میکند.
بیان چندباره و هزار باره این دلایل که پول نداریم، اعتبار نداریم و امکانات نداریم دیگر به نسخه نخ نمایی میماند که مشتری شنوایی ندارد.
بیمار روانی مزمن چه کسی است
مرکز آمار ایران در تعاریف و مفاهیم استاندارد آماری، بیماری روانی مزمن را اینگونه تعریف کردهاست: فردی است که برحسب تعاریف و معیارهای علمی و جهانی دارای بیماریها و اختلالات روانی باشد و بیماری وی پیشرفت آهسته و تدریجی داشته و حداقل 6 ماه دوام یابد.
همان منبع بیماری را نیز تعریف کردهاست، بیماری: وضع غیرعادی جسمی یا روحی است که توسط انحراف از وضعیت طبیعی (سلامتی فرد ) مشخص میشود و انجام خدمات درمانی را ایجاب میکند.
پاسکاری در میانه میدان
انجام کارهای بین بخشی البته در شرایطی میتواند دارای نتایج خوبی باشد که به اندازه کافی همکاری بین بخشی برای مسئولان بخشها روشن شده باشد، در حالیکه مدیریت بخشهای متولی نسبت به همکاری بین بخشی قانع نشده باشند نتیجه چیزی جز کشمکش نخواهد بود، کشمکشی که دولت را در قضاوت میان بخشها سردرگم میکند و مردم را از نتیجه فعالیتهای بین بخشی ناامید، مایوس و سرخورده برجای میگذارد.
اینکه وزارتخانهای به تعهداتش عمل نمیکند یا سازمانی حاضر به در اختیار قرار دادن منابع نیست دردی از مردم دوا نخواهد کرد؛ هر چند در پاسخ به تعهدات بر زمین مانده باید توضیحی قانعکننده به مردم داد اما نالههایی که یکسره ادامه دارد مردم را نسبت به وعدهها ناامید خواهد کرد.
یک نمونه از این کشمکشها خبری است که روز گذشته منتشر شد.سرپرست دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی کشور گفت که وزارت بهداشت با ابلاغ بخشنامهای فعالیت مراکز درمانی اعتیاد بهزیستی - اعم از بستری یا سرپایی - را خارج از مقررات و ضوابطش اعلام کرده است.
فرهاد اقطار افزوده که این مطلب میتواند باعث توزیع نشدن متادون از سوی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور به مراکز اعتیاد تحت پوشش سازمان بهزیستی شود که در این صورت مشکلات بسیاری را در درمان اعتیاد ایجاد میکند.
به گفته اقطار، با انجام این کار 850 مرکز غیردولتی درمان سرپایی، DIC، بستری و TC تعطیل میشود. این یک نمونه از کشمکشهایی است که نه تنها نفعی به مردم نمیرساند بلکه ضرر و زیان جبرانناپذیری در پی خواهد داشت.
نمونه دیگر اینکه رئیس ستاد ساماندهی بیماران روانی مزمن سازمان بهزیستی، یکی از مهمترین مشکلات در سرو سامان دادن به بیماران روانی را همکاری نکردن وزارت بهداشت و درمان میداند.
حسین نحوی نژاد در این باره بیان کرد: وزارت بهداشت طبق قانون برنامه سوم توسعه موظف بود امکانات لازم را برای نگهداری بیماران روانی در اختیار سازمان بهزیستی قرار دهد؛ در حالی که تاکنون حتی یک ریال نیز به ما پرداخت نکردهاند.
همچنین براساس قانون باید کمیتهای با حضور بهزیستی، وزارت بهداشت و سازمان مدیریت و برنامهریزی برای ایجاد همکاری در مورد ساماندهی بیماران روانی مزمن تشکیل میشد که این کمیته نیز تاکنون تشکیل نشده است.
به گفته وی، علاوه بر امکانات مالی، بیمارستان، امکانات درمانی، افراد متخصص و... از جمله مواردی است که وزارت بهداشت برای نگهداری بیماران روانی مزمن باید در اختیار سازمان بهزیستی قرار دهد.
براساس آمارهای جهانی یک تا 5/1درصد افراد جامعه دارای بیماری اسکیزوفرنی هستند اما در مجموع با در نظر گرفتن بیماریهایی مانند روانپریشی، وسواس، اضطراب و... تعداد این افراد به 10 درصد جمعیت نیز میرسد.
اگر این آمارها را جدی بگیریم باید بپذیریم که 100 هزار نفر از ایرانیان مبتلا به سکیزوفرنیاند.
زندان ویژه مجرمان روانی ساخته میشود
برخی از بیماران روانی با توجه به بیماری خود مرتکب جرم میشوند که یا باید به زندان روند یا قصاص شوند و بهدلیل خطرات احتمالی در هیچ جای دنیا این بیماران مجرم در کنار افراد عادی نگهداری نمیشوند و یکسری مراکزی زیر نظر سازمان زندانها و قوه قضائیه بهعنوان زندانهای تخصصی دارند که این افراد را در این مکانها نگهداری میکنند.
در حال حاضر دادگستری تهران موافقت اولیه خود را برای ایجاد مراکز حفاظت شده قضائی ویژه بیماران روانی مجرم اعلام کردهاست.
برای ایجاد این زندان تفاهمنامهای میان سازمان بهزیستی و دادگستری استان تهران امضا شده است که احداث مراکز حفاظت شده قضائی ویژه بیماران روانی مزمن را در دستور کار قرار دهند.
کشمکش میان سازمانها، وزارتخانهها و مراکز مدیریتی دولت همچنان ادامه دارد و طرحهای رفاه اجتماعی در کنار اهداف تعریف شدهشان میروند تا بایگانیهای کاغذی و الکترونیک را انباشتهتر از پیش کنند. طرحهای انبوه با این کشمکشها به برنامههای شکستخورده و بیهودهای تبدیل میشوند که چیزی جز هدر دادن بودجه کشور و گرفتن فرصتهای بهتر زیستن از مردم را در پی نخواهد داشت.
بهتر است مدیران نسبت به برنامههای بینبخشی قانع شوند و پیش از آنکه برنامهها به اجرا درآیند سنگهایشان را با یکدیگر و با دولت وابکنند