زکریا به نقل از ولی نصر، عضو شورای روابط خارجی آمریکا، مشاور جدید و ایرانیالاصل اوباما مینویسد: نفوذ واقعی ایران در جهان عرب از «قدرت نرم» ایران ناشی میشود و جمهوری اسلامی شهرت و اعتبار خود را از ناحیه دفاع از مسئله فلسطین کسب کرده است.
بیراه نرفتهایم اگر اذعان کنیم ایران در 22 روز حمله رژیم صهیونیستی به مردم غزه یکی از فعالترین دیپلماسی خود را در حمایت از مردم بیدفاع غزه به کار گرفت. چه بسا اینکه این جنایات در نهایت حتی همسر رئیسجمهوری را که در سهسال و نیم گذشته بر خلاف همسر سخنگوی دولت، علاقهای به حضور در عرصه سیاست و اجرایی از خود نشان نداده بود، واداشت تا برای اولین بار دست به قلم برده و از همتای مصری خود بخواهد که فرصت سوزی نکرده و با چارهاندیشی درباره مسئله غزه «نامش را در ردیف زنان شایسته و صالح» قرار دهد و یا اسفندیار رحیم مشایی، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که زمانی سخن از دوستی با مردم اسرائیل گفته بود و تمام جناحهای داخلی کشور را مقابل خود قرار داده بود واداشت با فرستادن پیامی به مسئولان بلندپایه سازمانهای بینالمللی، مخالفت صریح خود با جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه را اعلام کنند.
میتوان گفت در کنار رئیس قوه اجرایی که در آخرین اقدامش نزدیکان و وزیران خود را برای رساندن پیامش به همتایان خود، به کشورهای مختلف جهان راهی کرد، رئیس قوه قانونگذاری نیز نمونه فعالی از دیپلماسی پارلمانی را در حمایت از مردم غزه به نمایش گذاشت.
اگر محمود احمدینژاد در سیاست پیک پیامش به همتایان خود جایی برای وزیر خارجهاش باز نکرد تا همین موضوع دستاویزی به دست منتقدان دستگاه سیاست خارجی دهد که منوچهر متکی را متهم به انفعال درباره موضوع غزه کنند، در عوض علی لاریجانی از تمام پتانسیل هیاتهای دوستی پارلمانی برای نامه نگاری و دعوت مجالس کشورهای اسلامی به حمایت از مردم غزه استفاده کرد و نهایتا در ترکیه نیز از کشورهای اسلامی خواست تا گروههای دوستی پارلمانی خود را با رژیم صهیونیستی منحل کنند. تلاش روسای قوای قانونگذاری و اجرایی در رایزنی برای حل مسئله غزه یک وجه مشترک داشت و آن اینکه لاریجانی و احمدینژاد علاوه بر مذاکرات تلفنی و بهکارگیری دیپلماسی نامهنگاریشان، هر دو در یک اجلاس فوقالعاده و اضطراری شرکت کردند.
رئیس مجلس 24 دی ماه در راس یک هیئت پارلمانی، برای شرکت در اجلاس فوق العاده روسای مجالس کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی به استانبول ترکیه رفت؛ 3 روز بعد نیز رئیسجمهوری در سفری که منوچهر متکی و اسفندیار رحیممشایی را به همراه داشت به دعوت شیخ حمدبنخلیفه آلثانی، امیر قطر در نشست فوقالعاده سران اتحادیه عرب به دوحه رفت.
لاریجانی پیش از آن نیز در سفری به سوریه که مقدمات آن در اجلاس اتحادیه بینالمجالس در اندونزی فراهم شده بود، در قالب اجلاس تروئیکای اتحادیه بینالمجالس آسیایی با همتایان خود محمودالابرش از سوریه و آگوند لاکسونو از اندونزی درباره حل و فصل اوضاع غزه چاره اندیشی کرده بود اما اهمیت نشستهایی که در ترکیه و قطر برگزار شد بهمراتب بیشتر از اجلاس تروئیکای اتحادیه بینالمجالس آسیایی بود، از آن جهت که هم بعد رسانهای بالایی پیدا کرد و هم دستاوردهای بالاتری را به همراه داشت.
سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی کشورمان نیز در کنار روسای نهاد اجرایی و قانونگذاری پای ثابت سفرهایی بود که برای رایزنی درباره بحران غزه صورت میگرفت. به این ترتیب بود که جلیلی در این 22 روز، ماموریتی متفاوت از ماموریتهای قبلیاش پیدا کرد و هم به مانند لاریجانی سفری به سوریه و ترکیه داشت و با بشاراسد رئیسجمهوری سوریه، عبدالله گل، رئیسجمهوری ترکیه و رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه دیدار و گفتوگو کرد و هم اینکه به مثابه رئیس دولت نهم سری به قطر زد و با نخست وزیر و رئیسجمهوری این کشور به مذاکره نشست.
خروش مردمی
وجه دیگر حمایت ایران از مردم غزه در میان ملت نمود پیدا کرد. از روزهای آغازین تهاجم
رژیم صهیونیستی به غزه، حرکات خودجوش مردمی در محکومیت این جنایات شکل گرفت. عدهای از دانشجویان در فرودگاههای کشور تحصن کرده و خواستار اعزام به سرزمینهای اشغالی شدند. در کمتر از یکروز بیش از 20 هزار دانشجو در دانشگاههای سراسر کشور در گردانهای استشهادی ثبت نام کردند. نزدیک به 260 نماینده مجلس خواستار اعزام به غزه شدند و شاید جالبترین حرکات دانشجویی در میان این تحرکات، تعیین جایزه یکمیلیون دلاری برای سر حسنی مبارک، رئیسجمهوری مصر بود که متهم به همکاری با رژیم اسرائیل در حمله به غزه بود.
این جایزه بعدها به یک و نیم میلیون دلار افزایش یافت. دهم دی ماه نزدیک به 300دانشجویی که در اعتراض به سکوت معنی دار حسنی مبارک در مورد مسئله غزه، مقابل دفتر حفاظت منافع مصر تحصن کرده بودند، با شعار «این دفتر توطئه تعطیل باید گردد» به سمت باغ تابستانی سفارت انگلستان حرکت کرده و در واکنش به همکاری لندن با رژیم صهیونیستی وارد باغقلهک شده و پرچم فلسطین را در آن به اهتزاز درآوردند.
این اقدام را رسانههای بیگانه به سخنان محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ربط دادند که هفتهای قبل از این واقعه در مراسم اختتامیه نشست هم اندیشی مسئولان بسیج دانشجویی 140دانشگاه کشور گفته بود: «میخواهیم زمینهای ایجاد کنیم که اگر نیاز شد، بسیج دانشجویی به اقداماتی مشابه 13 آبان دست بزند.»
اما بلافاصله روابط عمومی سپاهپاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیهای ارتباط اقدام اعتراضآمیز دانشجویان در خصوص ورود به باغ قلهک به سخنان فرمانده سپاه را تکذیب و اعلام کرد: این حرکت بهصورت خودجوش و در اعتراض به عملکرد دولت انگلیس در قبال جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی و حمایت از مقاومت اسلامی مردم مظلوم و بیدفاع غزه صورت پذیرفته است.
حرکت دیگری نیز، روز اول بهمن ماه رخ داد. دانشجویان بسیجی سراسر کشور پس از مراسم جشن بزرگ پیروزی در دانشگاه تهران با سردادن شعارهایی به سمت لانهجاسوسی حرکت کرده و پس از تجمع در مقابل آن و قرائت قطعنامه، انزجار خود را از حمایتهای ایالات متحده از رژیم صهیونیستی اعلام کردند.
گذشته از این حرکات نزدیک به 100 طومار که بهصورت خودجوش و مردمی توسط نمازگزاران جمعه سراسر کشور در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه به امضا رسید به همراه دادخواستی خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد به نماینده این سازمان در تهران تحویل داده شد. کمکهای مردمی ایران به غزه بهدلیل تخطی دولت مصر از باز کردن گذرگاه رفح به دست مردم غزه نرسید.
ورود روحانیت
ورود روحانیت به شکل جدی به مسئله غزه بعد دیگری از حمایت ایران از مظلومیت ساکنان غزه بود. مراجع تقلید فتوا به تحریم کالاهای صهیونیستی و شرکتهای حامی آن دادند. رهبر معظم انقلاب در پاسخ به استفتائاتی تاکید کردند: «باید از معاملاتى که به نفع دولت غاصب اسرائیل است، خوددارى شود و وارد کردن و ترویج کالاهاى آنان که از ساخت و فروش آن سود مىبرند، براى هیچکس جایز نیست و همچنین براى مسلمانان هم خرید آن کالاها به خاطر مفاسد و ضررهایى که براى اسلام و مسلمین دارد، جایز نیست».
رهبر معظم انقلاب همچنین در روز بیستم حمله رژیم غاصب اسرائیل به غزه نامهای خطاب به اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت قانونی حماس نوشتند و ایمان و ایستادگی مردم غزه در برابر یکی از فجیعترین جنایات جنگی تاریخ را باعث رسوایی آمریکا، حامیان رژیم صهیونیستی و خیانتکاران و منافقان امت اسلامی خواندند.
شاید تمامی این اقدامات و دیگر اتفاقاتی که در این مقاله از قلم افتاده است، سردبیر نشریه نیوزویک را وامیدارد تا در مقالهاش بنویسد: اگر اعراب ساکت بودهاند، ایرانیها در همه جا فریاد کردهاند...و در ادامه به بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب اشاره میکند که «اکنون سؤال من از علما و روحانیون جهان عرب و رؤسای الازهر مصر این است که آیا هنگام آن نرسیده است که برای اسلام و مسلمین احساس خطر کنید؟»