در قطاعهای مختلفی از محورهای غربی، شرقی و شمال شرقی به جنوب شرق و از شمال به جنوب کشور افزون بر 20شهر طی 2هزار و 500سال گذشته بخت پایتختی ایران را داشتهاند.
اما در این میان طولانیترین دوره پایتختی متعلق به شهر تهران است؛حتی طولانیتر از شوش و هگمتانه و اصفهان. 200سال پیش وقتی کریمخان زند برای نخستین بار رای به پایتختی تهران داد و چند سال بعد که آغا محمد خان این رای را به منصه اجرا گذاشت، به واقع انتخاب آنها حاصل یک نگاه منطقی و آسیب شناسانه به وضعیت دیگر پایتختهای ایران در طول تاریخ و دیگر شهرهایی بود که میتوانستهاند بخت پایتختی داشته باشند. تهران در نقطه اتصال دو قطاع جمعیتی اصلی کشور، یعنی قطاعهای شمالی و غربی قراردارد. تصور کنید ایران را با سه خط از شمال به جنوب و از غرب به شرق تقسیم کنیم؛ مشابه یک مربع که به 9مربع کوچکتر تقسیم شده است.
بیش از 80 درصد جمعیت ایران در 3مربع یک سوم شمالی و یک سوم غربی زندگی میکنند و اساساً در ایران از شمال غرب به سمت جنوب شرق بهشدت از تراکم جمعیت کاسته میشود. تهران درست در نقطه اتصال این دوقطاع پرتراکم واقع است؛ در عین حال که نسبت به دیگر شهرهای بزرگ این دوقطاع نزدیکترین فاصله را نیز با بخشهای مرکزی کشور دارد. به عبارت سادهتر خطی فرضی مابین مشهد – تبریز و تبریز – اهواز محل سکونت بیش از 80درصد جمعیت ایران است و تهران درست در محل اتصال این دوخط قرار دارد.
از این نظر باید به کریم خان زند که بدون در دست داشتن نقشه تراکم جمعیت کشور و نیز عکسهای هوایی و فایلهای GIS کشور این موضوع را متوجه شده و قریه نه چندان خوش نام (درآن زمان ) تهران را بهعنوان پایتخت پیشنهاد کرده بود، آفرین گفت؛ مضاف بر آنکه تهران از منابع زیستی لازم، آب کافی و خاک حاصلخیز برخوردار بوده و به خاطر دو حائل البرز و زاگرس از شرایط امنیتی لازم در مقابل هجوم دشمنان به خاک کشور برخوردار بوده و همجواری با دشت بزرگ کویر همچنین از نظر ژئوپلیتیکی به آن موقعیتی شبیه یک فراخ سرزمین (Heartland) میداده است که اساساً تسخیر آن را برای هر لشکری نامـــــمکن میکند.
اکنون افزون بر 200سال از پایتختی تهران میگذرد. به این موضوع اما از 2زاویه متفــــــاوت میشود نگــــاه کرد: نخست همچنانکه گفته شد، گفتن دست مریزاد به بانیان این انتخاب و دیگر، مداقه در شرایط کنونی شهر تهران و رودرروشدن با این پرسش که« آیا به راستی تهران همچنان بهعنوان پایتخت ایران، جای مناسبی است؟». این نوشتار قصد آن ندارد که بر نظریه تغییر پایتخت پافشاری کند. برخی دیدگاههای کارشناسی تاکید دارند که تهران با یک برنامه جامع، پرهزینه و سنگین میتواند همچنان پایتخت بماند. اما چگونه پایتختی؟ تردیدی نیست که کمتر شهر بزرگی در ایران به اندازه تهران زیست بومهای پیرامون خود را ویران کرده، منابع زیستی خود را به نابودی و یا آلودگی کشانده و تا به این حد فضای جغرافیایی پر استرس و سرشار از ناپایداری را دامن زده باشد.
شاید اگر طی 100سال اخیر توسعه فیزیکی شهر با یک برنامهریزی قبلی انجام میشد، جمعیت شهر متوقف میماند و حداکثر دوسوم جمعیت فعلی و ساختوساز در شهر اندکی انطباق مییافت با ظرفیتهای طبیعی شهر و استانداردها و هنجارهای معمول زیستمحیطی و تهران میتوانست همچنان پایتخت مناسبی باشد و اکنون دوباره کشور ایران رودررو نمیشد با سردرگمی انتخاب یک پایتخت مناسبتر. البته آنچه احداث شده مسئولیتی برای کریم خان زند ایجاد نمیکند؛ قطعاً انتخاب او درست بوده است.