دکتر محمد امینی، عضو هیات علمی سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی، در گفتوگو با همشهری، با اعلام این مطلب، در واکنش به طرح آیش ده ساله جنگلها نظری متفاوت با سایر کارشناسان این حوزه به دست داد.
به گزارش همشهری، مخالفت وزارت کشاورزی با طرح آیش جنگلهای ایران، خبری بود که نخستین بار به نقل از خبرگزاری محیطزیست ایران (ایرن) در همین صفحه منتشر شد.
متعاقب این خبر بسیاری از کارشناسان درگفتوگو با همان خبرگزاری از موضع وزیرجهاد کشاورزی بهشدت انتقاد و اجرای این طرح را برای حفظ جنگلهای شمال ضرورتی اجتناب ناپذیر عنوان کردند.
در این میان، البته سازمان جنگلها با ارسال جوابیهای به روزنامه، منکر این موضعگیری وزیر جهاد کشاورزی شد. با این حال اظهار نظرها در این خصوص همچنان ادامه دارد؛ اظهار نظرهایی که میتواند به راه برون رفتی از مشکلاتی که اکنون دامنگیر جنگلهای شمال است، منجر شود.
امینی که همواره از بهرهبرداری چوب در اراضی جنگلی شمال انتقاد کرده است، پیش از اعلام نظر درخصوص طرح آیش جنگلهای شمال، بر نظر پیشین یعنی کاهش بهرهبرداری از جنگل پای فشرد وگفت: در جنگلهای شمال، 2گروه دخالتکننده وجود دارد؛
مردم و دستگاههای دولتی. سازمان جنگلها و مراتع یکی از دستگاههای دخالتکننده دولتی است که در عرصههای جنگلی در قالب احیا و بهرهبرداری دخالت میکند و البته در کنار این دو، حفاظت هم وجود دارد اما دخالتهای مردمی متفاوت است.
بخشی از آن به برداشت چوب برای سوخت منتهی میشود و بخشی به ورود دام به جنگل که خسارت ناشی از آن، سالانه 240 میلیارد تومان است. استفاده از زمینهای جنگلی برای امور کشاورزی و اسکان روستاییان در مناطق جنگلی را هم باید به این موارد اضافه کرد.
این منتقد مقیم مازندران، به نکته ظریفی اشاره کرد: کسانی هم در این میان از آب گل آلود ماهی میگیرند و آنها افرادی هستند که همزمان با پیشروی روستاییان در جنگل، این اراضی را میخرند و آنها را تبدیل به ویلا میکنند.
به گفته وی، برخی دستگاههای دولتی با هدف خدمترسانی دست به فعالیتهای عمرانی میزنند اما با وجود آنکه این فعالیتها مبتنی براهداف خیرخواهانه است بهدلیل نبود وحدت رویه، صدمات جبران ناپذیری به محیطزیست وارد میسازد؛
راهسازی، پلسازی، عبور دکلهای برق وخطوط انتقال نیرو، گاز و پروژههایی مثل بزرگراه شمال(چالوس) که هنوز 10 درصد پیشرفت هم نداشته است، درشمار این فعالیتها قرار دارند.
زمینه تخریب بیشتر را فراهم نکنید
این عضو هیات علمی در گفتوگو با خبرنگار ما افزود: اجرای طرحهای جنگلداری تعهداتی برای مجری طرح ایجاد میکند که جامعه آن را زیرنظر میگیرد. به عبارت دیگر مجری در کنار فعالیتی که انجام میدهد موظف به احیا و حفاظت است.
اگر مجری طرح جنگلداری حذف شود در واقع عرصه جنگل رها میشود، این در حالی است که دولت نه امکانات حفاظتی دارد و نه سیستمهای مکانیزه پایش طبیعت که بتوان براساس آن تغییرات طبیعت را در مقایسه با قبل ارزیابی کرد.
وقتی این سیستم مکانیزه اطلاعات و نیروی متخصص به اندازه کافی وجود ندارد اگر همین مجری نیم بند را هم حذف کنیم آن وقت حفاظت و احیا وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر، برداشت چوب توسط دامداران و جنگل نشینان ادامه خواهد یافت. قاچاقچیان چوب هم به کار خود ادامه خواهندداد؛
ضمن آنکه برداشت چوب توسط معدن کاوان و نیز دخالت دستگاههای دیگر در طبیعت متوقف نخواهد شد. در واقع، عوامل تخریب کار خودشان را راحتتر انجام خواهند داد. براین اساس، بهتر است کاهش برداشت چوب از جنگل در اولویت قرار گیرد؛ کاری که چند سالی است بر اثر فشار متخصصان جنگل تا اندازهای اجرا شده است.
اما برداشت روستاییان از جنگل مطابق برنامه سازمان جنگلها نیست؛ چراکه با اجرای طرح صیانت قرار بود سوخت روستاییان توسط شرکت نفت تامین شود اما این کار عملی نشد و در نتیجه برداشت چوب از جنگل همچنان ادامه دارد.
وی خاطرنشان ساخت: اگر میخواهیم به جنگل تنفس بدهیم باید برداشت چوب را کم کنیم و سعی کنیم عوامل منفیای که به جنگل صدمه میزند را حذف کنیم نه اینکه در جنگل را ببندیم. مطمئن باشید با بستن در جنگل هیچ دردی دوا نمیشود.
به تعبیر دیگر با یک نسخه سراسری و بدون تغییر و انعطاف برای جنگلهای شمال، در واقع زمینه تخریب بیشتر آن فراهم میشود. باید در هر زمان متناسب با شرایط حاکم بر منطقه براساس کار کارشناسی با عرصههای جنگلی برخورد شود؛ برگرداندن جنگلها به وضعیت قبل با یک روش خاص غیرممکن است.
این دانش آموخته جنگلداری که بهدلیل انتقادات صریح و بیپروای خود بهعنوان یکی از منتقدین مطرح منابع طبیعی از او یاد میشود، تاکید کرد: تنها درصورتی میتوان به بهبود وضعیت عرصههای جنگلی امیدوار بود که بهصورت موضعی و با تکیه بر مطالعات دقیق و برنامهریزیهای مبتنی بر آن، حفاظت این عرصهها در دستور کار قرار گیرد؛
چرا که در برخی مناطق که به آستانه بحران رسیده حتی کندن یک شاخه از درخت باعث نابودی اکوسیستم میشود.اما در برخی مناطق با مدیریت میتوان احیا کرد. در مناطقی نیز میتوان برای تامین نیازهای جامعه بدون تخریب در جنگل دخالت کرد. اینها واقعیتهایی است که باید در نظر گرفته شود.