تنها نکتهای که به صراحت درباره آن صحبت نشد، واقعیت چند دهه عدمبرنامهریزی، نابسامانی و آشفتگی در مدیریت محیطزیست در ایران است؛ دلیل این موضوع هم ساده است؛
همه سخنرانان خود از سابقهداران و معرکه گردانان و مدیران سابق و پیشین محیطزیست بودند. جالب است که همه سینه سپر کرده و مغرورانه از دوران مشعشع مدیریت و فعالیت خود در محیط زیست صحبت کردند.
البته وقتی هیچ حسابرسی و مواخذهای در کار نباشد، وقتی قرار نباشد هیچ کس به جرم هیچ سوء مدیریتی تحت بازخواست قرار گیرد، وقتی همه حق داشته باشند چشم در چشم مخاطبان دوخته و بیاعتنا به ویرانیهایی که بر جای گذاشتهاند برای دوره مدیریت خود بر مردم منت بگذارند، برگزاری چنان سمینارهایی با چنان حرفهای پا در هوای صد من یک غاز هیچ جای تعجب ندارد.
چند وقت پیش فردی که سالهاست در فوتبال ایران مسئولیت دارد، داشت نحوه انتخاب سرمربی تیم ملی امید را تشریح میکرد. او با اشاره به دوران طلایی مدیریتش در فوتبال، به مردم اطمینان میداد که انتخاب درستی صورت گرفته و انشاءالله بعد از 36 سال انتظار این بار تیم ملی فوتبال امید ایران به المپیک خواهد رفت.
دوستی که کنار من نشسته بود با تعجب گفت: «عجیب است، آدمی که 36 سال در حوزه مدیریتش شکست و عدمموفقیت مطلق حاکم بوده، باز هم برای اثبات یک ادعا به سالهای طولانی مدیریت خود اشاره میکند، من اگر به جای این آدم بودم، هر دلیلی میآوردم، به جز اشاره به دوران مدیریتم.»
داستان مدیران محیط زیست هم دست کمی از مدیران فوتبال ندارد. ای کاش یک برنامه 90 زیستمحیطی هم وجود داشت تا مردم میتوانستند اندکی بیپرده رودررو بشوند با این مدیران همچنان مدعی و طلبکار.