به گزارش همشهری آنلاین، در این درگیریها اعضای یک باند، یک عضو باند دیگر را به شدت کتک میزنند تا بقیهی اعضای باند رقیب را بترسانند. با این بهانه به سراغ مشهورترین درگیریهای باندی دنیا رفتهایم.
نبرد سن لوکا
مافیای «استرانجیو نیرتاس» یکی از خطرناکترین باندهای خلافکار و رعبآور ایتالیا به شمار میرود. این سازمان مافیایی حریفی به نام «پل ووتاری رومیئوس» دارد. این دو سازمان جنایتکار، نبرد مشهوری به نام «سن لوکا» را رقم زدند. ماجرا به سال ۱۹۹۱ بازمیگردد. مقر هر دو مافیا در این دهکده است. یک روز در دهکدهای به نام «سن لوکا» جشنی بر پا بود، ناگهان دو گروه از مردها به جان یکدیگر افتادند و تا جاییکه میتوانستند یکدیگر را کتک زدند.
هر یک از این دو گروه، اعضای یکی از دو باند مافیایی بودند، این درگیری باعث مرگ دو نفر از اعضای «نیتراس» شد. پس از این ماجرا، نیتراسیها یک نفر از رومیئوس را برای انتقام کشتند و به این ترتیب، هر بار یک نفر از اعضای هر گروه به تلافی کشته میشد. این جنایتها همچنان ادامه داشت تا اینکه سال ۲۰۰۷، همسر رئیس باند نیتراس در سن لوکا، با شلیک گلوله توسط فرد ناشناسی به قتل رسید اما همه میدانستند که عامل قتل از گروه رومیئوس است.
همسر رئیس باند نیتراس پس از خروج از خانه اش با وجود بادیگارهایی که دراطراف او بودند مورد حمله قرار گرفت بادیگارها تلاش بسیاری کردند تا همسر آقای رئیس مورد اصابت گلوله قرار نگیرد اما او کشته شد وهمین رئیس نیتراسی ها را بسیار عصبانی کرد. کشته شدن همسر رئیس، خشم نیتراسیها را برانگیخت و به این ترتیب در دهکدهی سن لوکاف قتل عام فجیعی در گرفت که در جریان آن، ۶ نفر از اعضای رومیئوس توسط دو مرد مسلح کشته شدند.
در آن حادثهی مرگبار ۶ نفر از اعضای رومیئوس در اتومبیلی نشسته بودند که دو مرد مسلح از گروه نیتراس، با شلیک ۷۰ گلوله، آنها را به رگبار بستند. این قتل عام نه تنها توجه ایتالیاییها بلکه توجه رسانههای جهان را به خود جلب کرد. با سر و صدایی که قتل عام سن لوکا به پا کرده بود، دولت ایتالیا مجبور شد رد این دو گروه خلافکار را بزند و به این ترتیب با تلاش کارآگاهان، ۳۰ نفر از اعضای نیتراس دستگیر شدند.
اختلاف دیرینه
یکی از معروفترین جدالهای باندهای تبهکار، بین دو باند خلافکار «هاتفیلد» و «مک کوی» بهوقوع پیوسته است، بین سالهای ۱۸۶۳ تا ۱۸۹۱. خانوادهی خلافکار هاتفیلد ساکن ویرجینیای غربی بودند. این خانواده از خانوادهی مک کوی که اهل کنتاکی بودند، بسیار ثروتمندتر بودند اما هر دو یک نقطهی مشترک داشتند و آن اینکه هر دو خانواده از مهاجران ایرلندی بودند که علیه یکدیگر در طول جنگ داخلی آمریکا جنگیده بودند و این دشمنی همچنان پس از جنگ ادامه داشت.
مک کویها به اینکه یک نفر از باند هاتفیلد، عامل قتل یکی از آنهاست، مشکوک بودند تا اینکه سال ۱۸۷۸، یکی از هاتفیلدها در حال نزاع بر سر یک خوک با یکی از اعضای خانوادهی مک کویها کشته شد. این قتل بهانهی آغاز جنگ خونینی شد و اوج این قتل عام شب سال نو ۱۸۸۸ بهوقوع پیوست. هاتفیلدها به خانهی یکی از مک کویها هجوم بردند، دو فرزند خانواده را کشتند و مادر خانواده را تا حد مرگ کتک زدند. این قتل پای قانون را به اختلاف دیرینه باز کرد و با تلاش کارآگاهان، ۷ نفر از هاتفیلدها دستگیر و به مرگ محکوم شدند.
آبیها علیه سبزها
در زمان پادشاهی «ژوستینین یکم» دو گروه مافیایی در مسابقات کالسکهسواری فعالیت میکردند. گروه آبیها و گروه سبزها هر دو از طرفداران ورزشی و خلافکار امپراتوری روم شرقی بودند که دشمنی آنها با یکدیگر باعث شد تا ژوستینین یکم نیز احساس خطر کند. در آن زمان، مسابقات کالسکه سواری بسیار مشهور بود و یکی از سرگرمیهای مورد علاقهی مردم به شمار میرفت. فعالیتهای دو گروه خشن طرفدار دو تیم کالسکه سواری آبیها و سبزها فقط مختص حیطه ورزش نبود آنها فعالیتهای سیاسی هم داشتند.
سال ۵۳۲ پس از میلاد مسیح(ع) خصومت بین دو گروه آنقدر بالا گرفت که شورشی به نام نیکا درگرفت. جریان از این قرار بود که پس از یک مسابقه، دو گروه خلافکار به جان یکدیگر افتادند و قتل عام خونینی به راه انداختند. همین موضوع باعث شد تا امپراتور دستور دهد اعضای آبیها و سبزها را به شدت تنبیه کند. این دستور امپراتور به ضرر او تمام شد زیرا هر دو گروه دشمنی خود را کنار گذاشتند تا علیه امپراتور مبارزه کنند. ژوستینین یکم وقتی احساس خطر کرد آبیها را با پول خرید تا با طرفداری از وی، از حکومتش محافظت کنند. به این ترتیب آبیها نزدیک به ۳۰ هزار نفر از سبزها را قتل عام کردند تا هم حریف خود را از پا در آورند و هم امپراتور از آنها راضی باشد.
فرشتگان جهنمی
اگر صحبت از عضویت در باشگاه موتورسواری باندیدوس باشد، باید گفت که این باشگاه یکی از بزرگترین باندهای خلافکار موتورسوار است که از زمان تاسیس آن یعنی سال ۱۹۶۶ تاکنون در مجموع دو هزار عضو دارد. حال اگر به این باند، باشگاههای کوچکی که زیر سلطهی این باند هستند را بیفزایید، آن وقت متوجه خواهید شد که با چه باند خلافکار بزرگی روبه رو هستید.
باندیدوسها با ۱۶ شعبه در آمریکا و شعبههای دیگر در ۱۴ کشور جهان، یکی از ۴ باند موتورسوار یاغی بسیار خطرناک دنیا به شمار میروند. علامتی که روی لباس باندیدوسها دیده میشود نشانهی یک چیپس بسیار معروف است اما این تصویر مضحک نباید باعث فریب شما شود چرا که علاوه بر درگیری شدید و خونبار باندیدوسها بر سر تسلط بر مناطق جنوب غرب آمریکا، این باند مخوف در قاچاق مواد مخدر برون مرزی نیز نقش دارد.
باندیدوسها علاوه بر این، برای حکمرانی در کشورهای دیگر نیز خون و خونریزی به پا کردهاند. به عنوان مثل حملههای نارنجکی در نروژ، آتشافروزی در بریزبن استرالیا و تیراندازی در بعضی مناطق کانادا همگی از قانون شکنیهای باندیدوسها برای سلطه روی رستورانها و مناطقی است که از آنها باج میگیرند.
رقیب باندیدوسهای موتورسوار، گروه «فرشتگان جهنم» هستند. وقتی نام فرشتگان جهنم میآید همه میدانند که صحبت از یک باند موتورسوار است و این باند همیشه توجه مطبوعات را به خودش جلب میکند.
فرشتگان جهنمی در مجموع در سراسر جهان، ۲۵۰۰ عضو دارند که در ۲۵۰ شعبه در ۲۶ کشور و ۶ قاره پراکندهاند. امروزه فرشتگان جهنمی، یکی از ۴ گروه خطرناک معرفی شده از سوی افبیآی هستند چرا که این گروه در قاچاق مواد مخدر، اسلحه و دیگر جنایتهای مخوف دست دارند.
علاوه بر این، باند فرشتگان جهنمی با دیگر موتور سواران خلافکار درگیریهایی بر سر تسلط مناطق گوناگون داشتهاند، به عنوان مثال میتوان به جنگ فرشتگان جهنم و باند مغولها- از دیگر باندهای خلافکار کالیفرنیا - بر سر تسلط بر بازار مواد مخدر این منطقه اشاره کرد. علاوه بر این، دو باند خلافکار بر سر تسلط بر کبک کانادا نیز با یکدیگر درگیر شدهاند. هرچند این موضوع باور کردنی نیست اما یکی از اعضای کانادایی این باند اعتراف کرده که در دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ نزدیک به ۴۳ نفر را در درگیریهای گوناگون به قتل رسانده است.
باند فرشتگان جهنمی حتی به اعضای خودشان نیز رحم نمیکنند و همین برای اثبات خشونتهای آنها کافیست که در سال ۱۹۸۵ چندین نفر از این باند وقتی متوجه شدند که یکی از شعبههایشان احتمالا به دلیل دزدی، چندان برایشان سودآور نیست ۶ نفر از اعضای باند را به قتل رسانده و اجسادشان را در خرابهای کنار رودخانهی سنت لارنس دفن کردند. تا کنون دربارهی این گروه مخوف کتابها و فیلمنامههای بسیاری نوشته شده است.
فرشتگان جهنمی در حادثهی «آشوب هالیستر» نیز نقش داشتند و پس از این واقعه، باند آنقدر شهرت پیدا کرد که کتابی به نام «فرشتگان جهنمها: یک اسطورهی عجیب و وحشتناک» نوشته شد و فیلمهای زیادی بر پایه اتفاقهای دههی ۶۰ از این باند ساخته شد که خیلی زود آنها را تبدیل به قهرمان کرد.
آشوب هالیستر مربوط به زمانی میشود که در یک مجمع سالانه موتورسواری همه باندهای خلافکار موتورسوار، به شهر کوچک هالیستر سرازیر شدند. در آن شهر موتورسوارها با یکدیگر درگیر شدند و نبردی خونین به پا شد.
طولی نکشید که شهرت باند فرشتگان جهنمها در جشنوارهی موزیک آلتمونت از بین رفت. به این باند پول داده شده بود تا به عنوان محافظ در زمان برگزاری جشنواره در کالیفرنیای جنوبی حاضر شوند اما یکی از اعضای باند، زنی را به ضرب چاقو به قتل رساند و به این ترتیب باند فرشتگان جهنمی از یک قهرمان تبدیل به باند قاتلان خطرناک شد.
منبع: سرنخ. دوهفته نامه حوادث و شگفتیها. شنبه۱ اسفند ۱۳۹۴.
نظر شما