مجموع نظرات: ۱
جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۷
۰ نفر

موی مصنوعی، کلاه‌گیس، پوستیژ، اکستنشن و... کلماتی هستند که سیر تغییر و تحول استفاده از موی مصنوعی را در کشور ما نشان می‌دهند. اوایل هر کسی که موهای سرش کم بود یا بر اثر بیماری گرفتار ریزش شدید مو می‌شد، شروع می‌کرد به سر زدن به جاهای مختلفی که موی مصنوعی می‌فروختند.

موهاي مصنوعي

به گزارش همشهری آنلاین، تب استفاده از انواع مختلف موی مصنوعی در کشور ما که جزو کشورهای پیرو مد است هر روز شدت گرفت و در نهایت کار به جایی رسید که پای اکستنشن و موهای شاخه‌ای به کشورمان باز شد و توانست برای چندین هزار نفر ایجاد شغل کند؛ از آرایشگرانی که موهای مشتریان را به فروش می‌رسانند تا کسانی که با موها پوستیژ می‌سازند و رشته مو تولید می‌کنند. «رضا جعفری» از آن آدم‌هایی است که زیر و بم دنیای کسب و کار موهای مصنوعی را خوب می‌داند. از آن روزهای کلاه گیس تا این روزهای اکستنشن.

دلم‌ می‌خواست پیشرفت کنم 

سال ۷۷ رضا جعفری در حالی که می‌خواست برای آینده‌ی کاری‌اش برنامه‌ریزی کند، نگاهی به اطراف انداخت و دید تمام اعضای خانواده‌اش دستی در آرایشگری دارند، طبعا او هم به این شغل علاقه‌مند شده بود اما دلش می‌خواست پایش را کمی فراتر بگذارد و فعالیتش بیشتر از یک آرایشگر ساده باشد: «از زمانی که چشمم را باز کردم دو برادرم و عموهایم همگی آرایشگر بودند و من هم این شغل را دوست داشتم اما به هدف‌های بزرگ‌تری فکر می‌کردم. برای همین تصمیم گرفتم دوره‌های مختلف آرایشگری و موی مصنوعی را بگذرانم.

اولین دوره‌ای که شروع کردم «ساخت پروتز» و یاد گرفتن انواع بافت‌ها روی پروتزها بود (منظور از بافت، نصب موها روی پروتز است). آن زمان کلاه‌گیس‌ خیلی مد بود و مردم زیاد از آن استفاده می‌کردند. از همان زمان تولید کلاه‌گیس و تعمیرش را شروع کردم.» آن موقع جعفری و همکارانی که در این صنف داشت برای این‌که  ماده‌ی اولیه‌ی ساخت موی‌ مصنوعی را تامین کنند به آرایشگاه‌ها سر می‌زدند و موهای کوتاه شده را جمع می‌کردند تا با آن کلاه‌گیس درست کنند: «موها برای قرار گرفتن روی پروتزهای اولیه، باید ۲۰ سانتی‌متر باشد، موهایی که ما از آرایشگاه‌ها می‌گرفتیم کوتاه و بلند قاطی بود و باید آن‌ها را جدا و تمیز می‌کردیم.

اوایل آرایشگاه‌ها نمی‌دانستند این موها به چه دردی می‌خورد و رایگان از آن‌ها مو می‌گرفتیم اما بعد از مدتی که فهمیدند ما برای چه کاری موها را خریداری می‌کنیم شروع کردند به فروختن موها.»

اکستنشن، سوغات دهه‌ی ۹۰

جدا کردن شاخه‌های مو و قرار دادن آن‌ها در کنار هم کار بسیار سختی به نظر می‌رسد، اما برای کسی که سال‌هاست در این حرفه فعالیت کرده آنقدرها هم مشکل نیست: «ما دیگر بعد از این همه سال سر و ته موها را می‌شناسیم و از این طریق می‌توانیم آن‌ها را بدون این‌که  گره بخورند جدا کنیم. اما اگر تجربه‌ی کافی نداشته باشی، موهایی که از آرایشگاه‌ها می‌گیری به هیچ دردی نمی‌خورد و همه کرک می‌شوند.»

آن زمان که انواع و اقسام پوستیژ تازه مد شده بود علاقه‌مندان زیادی داشت. خانم‌ها بدون این‌که  نیاز باشد به موهای خودشان با رنگ و مواد شیمیایی‌ آسیب برسانند، می‌توانستند یک کلاه‌گیس رنگی بخرند و از آن استفاده کنند، آقایانی که موهای‌شان کم‌پشت بود خیلی راحت می‌توانستند با خرید یک کلاه‌گیس مناسب از موی طبیعی، به چهره‌ی ایدئال خودشان دست پیدا کنند.

مزایای استفاده از کلاه‌گیس‌هایی که بعدا به اسم پوستیژ مشهور شدند، علاقه‌مندان به موی مصنوعی را بیشتر و بیشتر کرد و هر سال مدل جدیدی وارد بازار ‌شد: «بعد از پوستیژها، اکستنشن به بازار آمد. استفاده از موی مصنوعی تقریبا اوایل سال ۹۰ در ایران اوج گرفت. همان سال‌ گفتند متد جدیدی برای‌ مو ارائه شده که آرایشگر باید موها را شاخه شاخه لا به لای موهای طبیعی فرد نصب کند.  

من برای شرکت در کلاس‌ها ثبت‌نام کردم. نصب موها به شکل شاخه‌ای، در آن زمان با حلقه انجام می‌شد که این حلقه‌ها فرد را آزار می‌داد و باعث کشیده شدن موهایش می‌شد.

بعد از مدت کوتاهی، ‌ کراتین‌ها جای حلقه‌ها را گرفتند اما این ماده هم به موها آسیب می‌رساند و آن‌ها را تحت فشار قرار می‌داد. بعد هم موهایی که با چسب روی سر نصب می‌شدند وارد بازار شدند و آخرین نمونه‌ی اکستنشن که در کشور ما جدیدترین هم هست‌ شاخه موهای کلیپسی است که خطرش از بقیه کمتر است.»

چگونه وارد دنیای اکستنشن شویم؟

آقای جعفری که سال‌هاست در حوزه‌ی موی مصنوعی و طبیعی کار می‌کند و هشت مدرک مختلف دارد، در این قسمت راهنمای ماست برای این‌که  توضیح بدهد چطور می‌توان به عنوان یک سازنده‌ی پوستیژ و موهای مصنوعی فعالیت کرد. اولین قدمی که آقای جعفری بر برداشتن آن تاکید می‌کند نگاه کردن از روی دست استادکار است.

«مدرک گرفتن خیلی مسئله‌ی مهمی نیست. به راحتی می‌توان پول داد و یک مدرک ساده‌ی دو سه ماهه گرفت. یک نفر که می‌خواهد در این کار موفق شود  مهم‌ترین چیزی که باید به خاطر بسپارد شاگردی کردن است. باید یک سال از روی دست استادت نگاه کنی تا بفهمی زیر و بم درست کردن کلاه گیس چیست. بعد از یادگیری مباحث اولیه، باید همیشه به روز بمانید. هر متدی که می‌آید را دنبال کنید چون مد همیشه به سرعت عوض می‌شود و اگر کمی تعلل کنید حتما از آن عقب می‌مانید. راه‌اندازی کارگاه تولید و تعمیر پوستیژ و مغازه‌ی فروش کلاه‌گیس و موهای شاخه‌ای جزو کارهایی است که می‌توانید بعد از یادگیری آن‌ها را انتخاب کنید.»

راه‌اندازی کارگاه تولید پوستیژ می‌تواند در آینده جزو هدف‌های شما باشد. درست مانند کاری که رضا جعفری کرد: «من از ۱۷ سالگی وارد این کار شدم و الان ۲۱ سال است در این کار هستم. همسرم هم الان هشت سال است در این کار حضور دارد. ما یک شرکت تعاونی داریم و از این طریق فعالیت می‌کنیم. خدا را شکر دولت هم پشتیبان‌مان است و با دادن وام‌ خیلی کمک‌مان می‌کند.»

عده‌ای برای آسیب رساندن آمدند

پوستیژ هنوز طرفداران خودش را دارد و رضا جعفری این کار را انجام می‌دهد. او که اغلب دوره‌های برگزار شده در ایران را پشت سر گذاشته، با مواردی که سلامت افراد را تهدید می‌کردند هم رو به رو شده است: «یادم هست یک دوره‌ای عده‌ای اعلام کردند نوعی کاشت در ایران آمده که خیلی ساده است و می‌توان به راحتی شاخه‌های مو را داخل پوست سر کاشت.

با ما وارد کسب و کار جذاب و مرموز موهای مصنوعی شوید

برای من که دنبال به روز کردن اطلاعات خودم بودم، این کلاس‌ها بسیار جذاب بود و تصمیم گرفتم در آن‌ها شرکت کنم. بعد از نام‌نویسی متوجه شدم روش کار آن‌ها به این شکل است که موهای مصنوعی را داخل پوست سر می‌کارند. من از کسی که این کار را درس می‌داد پرسیدم که این موها اگر بریزند چه می‌شوند؟ چطور باید ترمیم‌شان کرد؟ اگر مو داخل سر بماند و عفونت کند چه کسی پاسخ می‌دهد؟ آن فرد هیچ حرفی نداشت که در جواب من بگوید. همان موقع آن کار را ول کردم و دیگر ادامه‌اش ندادم. خود آن فرد هم دیگر در ایران نتوانست این کار را ادامه بدهد و رفت.»

طرفداران همیشگی پوستیژ

این‌که کسب و کار ساخت پوستیژ هنوز روی بورس است و طرفداران خاص خودش را دارد چند دلیل دارد. یکی از دلایل، وجود افرادی است که به واسطه‌ی بیماری یا وراثت موهای خودشان را از دست داده‌اند. آن‌ها امکان استفاده از موهای رشته‌ای را ندارند و تنها راه‌ حل‌شان استفاده از پوستیژ است. دلیل دیگر پابرجایی کارگاه‌های تولید پوستیژ، تعمیر پوستیژهایی است که به هر دلیلی دچار مشکل شده‌اند.

چینی‌ها بازار را قبضه کردند

مثل خیلی از کسب‌ و کارهای دیگر، چینی‌ها به حیطه‌ی موی مصنوعی هم ورود کرده‌اند و این روزها در بازار، معمولا این جنس موها یافت می‌شوند: «قیمت موی طبیعی زیاد است.  اما این روزها بیشتر موهایی که برای ساخت پوستیژ و رشته‌های اکستنشن استفاده می‌شود وارداتی از چین هستند که به اسم موی طبیعی وارد می‌شوند اما به نظر نمی‌رسد که این موها واقعا طبیعی باشند.»

رقم‌هایی که برای خرید و فروش مو رد و بدل می‌شود خیلی عجیب است. جعفری می‌گوید بلندترین موی طبیعی که می‌توان در ایران پیدا کرد ۶۰-۵۰ سانت است، اگر کسی بیاید به شما موی ۹۰ سانتی بدهد و بگوید طبیعی است به احتمال ۹۹ درصد یا راست نمی‌گوید یا مویی که در دست دارد برای چین است. این مرد که سال‌هاست در این زمینه کار کرده‌ است در خصوص موی لازم برای تولید پوستیژ می‌گوید: «برای هر پوستیژ چیزی حدود یک کیلو مو لازم است. گاهی اوقات مشتری سفارش رنگ خاص هم می‌دهد که این هم خودش هزینه‌ دارد. رنگ را فقط می‌توان روی موهای صد درصد طبیعی انجام داد و ما هم اغلب همین‌کار را می‌کنیم.»

یک کارگاه در شمال، یکی در افغانستان

راه‌اندازی یک کارگاه در شمال کشورمان و یک کارگاه در افغانستان نتیجه‌ی تلاش چند ساله‌ی جعفری است. او به شکل مستقیم و غیر مستقیم برای صدها نفر ایجاد شغل کرده است: «یک کارگاه در شمال کشور دارم که حدود ۲۰۰ متر است و بیش از ۱۰۰ نفر در آن استخدام شده‌اند. آن‌ها در سه ماه‌ اول آموزش می‌بینند و بعد هم شروع می‌کنند به کار کردن. در این کارگاه فقط موی طبیعی استفاده می‌شود. در کارگاه یک گروه ۱۵ نفره موها را از نظر قد، جنس و رنگ جدا می‌کنند و کنار هم قرار می‌دهند. این اولین مرحله‌ی کار است. بعد از این‌که  موها از هم جدا شدند گروهی که شبکه و پروتز پوستیژها را درست کرده‌اند شروع می‌کنند به نصب موها روی پوستیژها که به آن بافت می‌گویند.

روی هر پوستیژ یک نفر باید کار کند و معمولا هر نفر در ماه می‌تواند دو پوستیژ را کامل کند. بعد از این مرحله، نوبت رنگ‌آمیزی است. یک گروه بسیار ماهر شروع می‌کنند به رنگ کردن موها و حالت دادن‌شان. زمانی که تمام این مراحل به پایان می‌رسد یک نفر کارشناس که مسئول استاندارد است پوستیژها را مورد بررسی و نظارت قرار می‌دهند تا مشکلی نداشته باشند.

بسته‌بندی و ارسال به فروشگاه‌های سراسر کشور هم آخرین مرحله‌ی کار است.» آقای جعفری برای این‌که  کارش را گسترش دهد تصمیم گرفت کارگاهی هم در افغانستان دایر کند: «در کارگاه افغانستان هم حدود ۹۰ نفر کار می‌کنند. آدم‌های سخت‌کوشی هستند و دستمزد کمتری نسبت به ایرانی‌ها می‌گیرند و از این جهت برای من به صرفه‌تر هستند. علاوه بر افرادی که در کارگاه من کار می‌کنند، ما برای افرادی که شرایط انجام کار بیرون ندارند هم کار می‌دهیم که در منزل انجام بدهند.»

منبع: سرنخ  هفته‌نامه‌حوادث‌وشگفتی‌ها - اسفند ۱۳۹۶

کد خبر 754260
منبع: همشهری سرنخ

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha