بنا به این گزارش ، ماجرای این پرونده عجیب هنگامی در دستور کار پلیس پایتخت قرار گرفت که عصر دوشنبه، مرد میانسالی در تماس با پلیس اعلام کرد لحظاتی قبل هنگامی که مقابل پارکینگ خانه شان توقف کرده بود دو مرد ناشناس بعد از آنکه به زور سوار خودروی او شده اند ، همسرش را به همراه خودروش با تهدید قمه ربوده اند.
با گزارش این حادثه، تحقیقات برای دستگیری آدم ربایان آغاز شد و سرانجام ماموران موفق شدند در یک عملیات چند ساعته خودروی مرد شاکی را در حالی که دو مرد و دو زن سرنشین آن بودند در غرب تهران متوقف کرده و با دستگیری سه مرد و زن آدم ربا ،زن ربوده شده را نجات دهند . با دستگیری آدم ربایان ، روز گذشته مرد شاکی به همراه همسرش در شعبه یکم دادسرای جنایی حاضر شده و به شکایت از عروس خانواده پرداخته و مدعی شد آدم ربایی به دستور وی صورت گرفته است. این مرد در توضیح ماجرا به بازپرس شاملو گفت: چند ماه قبل پسر 23 ساله ام به نام کامران به یکباره غیبش زد ، بعد از ناپدید شدن او جستجو برای یافتن سرنخی از وی را آغاز کردیم، اما در حالی که از یافتن او ناامید شده بودیم، 5 ماه بعد پسرمان با خانه تماس گرفت و مدعی شد در این مدت با زن 30 ساله ای به نام سودابه ازدواج کرده و زندگی خوبی را آغاز کرده است .
این مرد افزود: در حالی که شنیدن خبر ازدواج پسرمان با این زن برایمان قابل تحمل نبود، به وی گفتیم حاضر به پذیرش این زن به عنوان عروس خانواده نیستیم که همین مسئله باعث ایجاد اختلاف شدیدی بین ما شد تا اینکه روز گذشته همسرم توسط همسر پسرمان و دو مرد ناشناس ربوده شد.
می خواستیم حرف بزنیم
با شنیدن این اظهارات ،زن جوان در دفاع از خود به بازپرس شاملو گفت: من و کامران چند ماه قبل با یکدیگر آشنا شده و با اینکه خانواده او با ازدواجمان مخالف بودند با یکدیگر عقد کرده و زندگی مشترکمان را شروع کردیم، کامران در این مدت مدعی بود دفتر خدمات کامپیوتری دارد ، اما هفته گذشته به دنبال یک تماس تلفنی متوجه شدم او بیکار است و همین مسئله باعث درگیری ما شد ، پس از این ماجرا کامران خانه را ترک کرد و من که تصور می کردم او به خانه پدریاش رفته است به آنجا رفتم اما آنها به سویم حمله کرده و قصد کتک زدن مرا داشتند ، دوشنبه گذشته در حالی که از وضعیت همسرم بی خبر مانده بودم به همراه برادرم و مرد دیگری به جلوی خانه پدر شوهرم رفتیم ، و چون میترسیدیم آنها بار دیگر به ما حمله ور شوند منتظر ماندیم تا پدر شوهرم از خودروش پیاده شود تا در پارکینگ را باز کند ، در این فاصله برادرم به سمت خودرو رفت ، مادر شوهرم به محض دیدن او از ما خواست سوار خودرو شده و برای صحبت به جای دیگری برویم ، که من هم دستور او را اجرا کردم و مادر شوهرم را به خانه خواهرم بردیم! و در آنجا به گفتگو پرداختیم اما هنگامی که بعد از گفتگو قصد بازگرداندن او به خانه را داشتیم بازداشت شدیم. با شنیدن اظهارات این زن، مادر شوهر وی تمام اظهارات زن جوان را دروغ دانست و مدعی شد عروسش و دو مرد ناشناس با تهدید چاقو و قمه او را ربودهاند. روز گذشته بازپرس شاملو دستور انجام تحقیقات بیشتری بر روی این پرونده را صادر کرد.