اما درباره مطبوعات زرد نمیتوان بهراحتی حکم صادر کرد بلکه باید از مطالعات جامعهشناسی و همچین تحلیل محتوا کمک گرفت زیرا در عرصه پژوهش، دانستن درباره مخاطب و اینکه رسانه چه تاثیری بر او دارد امری بسیار سخت و ناشدنی است.
به گزارش ایسنا، محمدمهدی فرقانی ـ استاد ارتباطات ـ با بیان این مطلب و با تاکید بر اینکه رسانهنگاری زرد از اوایل قرن بیستم در آمریکا رایج شد[مفاهیم: روزنامهنگاری زرد چیست؟] اظهار کرد: زمانی که مطبوعات با جذب آگهی بازرگانی توانستند قیمت تکفروشی خود را به حداقل رسانده و با یک پنی آنها را به فروش برسانند، به تدریج پنیپرس یا یلوپرس (به دلیل استفاده از کاغذ زرد به عنوان کاغذ روزنامه) در روزنامهنگاری رواج پیدا کرد.
وی که درباره سوءاستفاده از هیجانات فردی و اجتماعی مخاطبان در رسانهنگاری زرد سخن میگفت با جهتدار خواندن این موضوع، گفت: ویژگی روزنامهنگاری زرد این بود که الزاما به واقعیت پایبند نبوده و درپی چیزی بو که بتواند مخاطب را جذب کند تا تیراژ و در نتیجه فروش آگهی خود را افزایش دهد.
او با اشاره به اینکه یکی از اهداف رسانهها حتی تا امروز استفاده از آگهی است ادامه داد: در شرایط امروز بدون استفاده از آگهی، قیمت هر نسخه روزنامه حداقل باید پنج برابر شده و مثلا سه هزار تومان به فروش برسد تا بتواند هزینههای خود را جبران کند، این امر حتی درباره سایتها نیز صدق میکند.
وی که در سمینار رسانه و آسیبهای اجتماعی سخن میگفت، خاطر نشان کرد: در اوایل قرن بیستم در آمریکا نیز همین اتفاق افتاد؛ زیرا قیمت مطبوعات آنقدر بالا بود که فقط نخبگان و اشرافزادگان میتوانستند آنها را بخوانند که این عمل با روند تجاریسازی که از اواسط قرن نوزدهم شروع شده بود همخوانی نداشت به همین دلیل روزنامهها به سمت جذب آگهی و کاهش قیمت خود روی آوردند.
به گفته این استاد ارتباطات شکلگیری روزنامهنگاری زرد یک وجه مثبت داشت و آن هم این بود که مطبوعات را از انحصار نخبگان خارج کرده و در دسترس عموم قرار داد اما وجه منفی آن نیز این بود که برای جذب مخاطب به اخبار سطحی یا به بیان دیگر اخبار با ارزشهای علایق انسانی روی آورد.
او با اشاره به این که مخاطب دو دسته نیاز آنی و آتی دارد تصریح کرد: پاسخی که مخاطب بلافاصله با خواندن یک خبر به آن دست پیدا میکند پاداش آنی است.
رسانه در واقع به کمک این پاداش آنی سعی میکند اخبار و مطالبی که دارای پاداش آتی هستند را در اختیار مخاطبانش قرار دهد که در روزنامهنگاری زرد بیش از هر چیز به این نیاز آنی پاسخ گفته میشود.
وی اضافه کرد: اما روزنامهنگاری زرد کم کم به جایی رسید که برای جذب مخاطب به هر فعالیتی روی آورد و در نتیجه گاهی دروغگویی، تحریف و اغراق و بزرگنمایی بیمورد نیز چاشنی کار این نوع از روزنامهنگاری شد زیرا قرار بود به هر طریقی روزنامه فروش برود و این هدف نیز با هر وسیلهای توجیه میشد، از این زمان بود که روزنامهنگاری زرد به نوعی از روزنامهنگاری معروف شد که سراسر آن با اغراق، جعل واقعیت، ساختن واقعیت مجازی و دروغگویی ساخته میشود ضمن اینکه حتی شاخهای از این نوع روزنامهنگاری هم به رواج مسائل غیراخلاقی پرداخت.
فرقانی درباره تفاوت میان روزنامهنگاری عامهپسند و روزنامهنگاری زرد نیز گفت: مطبوعات عامهپسند کارکردهای مثبت فراوانی دارند و در دسته روزنامهنگاری زرد وارد نمیشوند؛ این نوع از مطبوعات در پی جعل و تحریف مطالب نیستند و بیشتر به علایق زودگذر و سرگرم سازی مخاطب میپردازند که این سرگرمسازی نیز یکی از کارکردهای مثبت تمامی رسانههاست زیرا اگر اوقات فراغت مخاطب به خوبی پر نشود، او به مسائلی میپردازد که هم برای خودش و هم برای جامعه خوب نیست.
او با تاکید بر اینکه باید تعریف و خاستگاه فکری ما نسبت به روزنامهنگاری زرد مشخص باشد تا هر نشریهای را که دربارهی اخبار حوادث و آسیبهای اجتماعی مطلب مینویسد روزنامه زرد ندانیم اضافه کرد: اخبار حوادث در تمام دنیا جزو پر کششترین و پرمخاطبترین اخبار هستند. حتی چند سالی است که تلویزیون نیز اخبار مربوط به انفجارها یا تصادفات را به دلیل نیاز مردم و جذابیت آن پخش میکند.
وی با تاکید بر اینکه از این طریق ارایه اینگونه اخبار میتوان مخاطبان را به پیگیری اخبار دیگر نیز راغب کرد، افزود: بدین معنا رسانهها سعی میکنند در مجموعهای متعادل با ارائه پاداش آنی مخاطب را به خواندن اخباری دارای پاداش آتی نیز جذب کنند، بنابراین به نظر میرسد حکم کردن درباره مطبوعات زرد نیز نباید بیرحمانه باشد.
او با بیان اینکه مطبوعات زرد همیشه مرزبندی روشنی ندارند و در نتیجه نمیتوان به راحتی گفت که روزنامهای زرد هست یا نه، ادامه داد: تفسیر درباره زرد بودن یا نبودن یک روزنامه، به فرهنگ جامعه و خوانش مخاطبان آن نیز بستگی دارد زیرا امروزه یکی از دیدگاههای مطرح این است که مهم نیست چه پیامی میدهیم؛ بلکه مهم این است که تفسیر مخاطب از پیام ما چیست.
قطعا سوژه سوءاستفاده از هیجانات فردی مخاطبان در رسانهنگاری زرد براساس یک پیش فرض شدید و غلیظ مطرح شده است که باید متعادل شود؛ چرا که مهمترین معیار برای مشخص کردن زرد بودن یک نشریه، پروا نداشتن آن، از جعل، تحریف، اغراق بیمورد و نیز توسل به شیوههای مختلف برای جذب مخاطب است.
این استاد ارتباطات در پاسخ به سوالی درباره اینکه این نوع نشریات چطور اجازه انتشار دریافت میکنند نیز گفت: در اداره کل مطبوعات داخلی گروهی به عنوان مانیتورینگ مطبوعات را رصد میکنند تا اشتباهات آنها را متذکر شوند که توجه آنها به این دسته نشریات کمتر است زیرا سیاسی نیستند البته به دفعات، تذکر، هشدار و حتی لغو امتیاز هم درباره این نشریات زرد نیز دیده شده است.
او با بین اینکه این دسته از نشریات معمولا فصلی بوده و در تمام سال منتشر نمیشود، افزود: مثلا آنها با یک انتخابات متولد میشوند و بعد از آن نیز از بین میروند یا حتی گاهی به برخی کاندیدها اجاره داده میشوند.
فرقانی در ادامه با اشاره به این که رسانه به دلیل برخی وظایف ذاتی خود به اخبار حوادث بیشتر توجه میکند که امری عجیب و غریب و مختص عصر ما هم نیست ادامه داد: روزنامهنگاری زرد از اوایل قرن بیستم به عنوان یک امر رایج در روزنامه نگاری مطرح شده است.
اما دانست که بازتاب دادن آسیب الزاما حاوی آسیب نیست؛ بلکه میتواند فرصت نیز ایجاد کرده و به نوعی نقش دیدهبان برای مطبوعات و رسانهها را ایفا کند.
وی اضافه کرد: انکار نمیکنم که مطبوعات و رسانهها به انعکاس این نوع اخبار علاقهمند و مشتاق هستند و به همین خاطر زمان، مکان و فضای مناسب را به این کار اختصاص میدهند اما در عین حال نباید فراموش کنیم انتشار این نوع رویدادها حکم میزانالحراره برای فراز و فرودهای جامعه را نیز دارد و نشان میدهد که چه اتفاقی در جامعه در حال رخ دادن است.
او تاکید کرد: به یاد داشته باشیم تا مسالهای رسانهیی نشود حساسیت لازم برای برخورد با آن ایجاد نمیشود در نتیجه بازتاب رسانهیی این نوع خبرها همیشه منفی نیست بلکه با بالا بردن ضریب حساسیتها چارهاندیشی را نیز به دنبال خواهد داشت ضمن اینکه بازتاب دهندهی واقعیتهای جامعه نیز هست. واقعا چرا نباید بدانیم چه اتفاقی در جامعه میافتد.
به عقیده وی هیچ وقت نمیتوان مخاطب را از سایر تاثیرات اجتماعی به جز رسانه مصون دانست و گفت که تنها تحت تاثیر رسانه است؛ بنابراین دربارهی تاثیرات این نوع روزنامهنگاری نیز نمیتوان به راحتی حکم صادر کرد،ضمن اینکه نمیتوان روزنامه نگاری را نیز از غرضورزی مصون دانست اما صدور حکم کلی جعل و سیاهنمایی دربارهی تمامی آنها نیز درست نیست.
به یاد داشته باشیم وجود رسانه هم مانند تمام اجزای دیگر جامعه اجتنابناپذیر بوده و بخشی از واقعیت اجتماعی زندگی ماست.
این استاد ارتباطات تصریح کرد: فضای زندگی امروز ما توسط رسانهها اشغال شده و ما در این فضا شناور و تحت تاثیر آن هستیم، ضمن اینکه با اصلاح رسانه نیز نمیتوان همه چیز را اصلاح کرد.
مجموعهای از اقدامات و تمهیدات لازم است تا ضریب آسیبها کاسته شود؛ اخلاق حرفهیی باید در تمامی حوزهها توسعه یابد این در حالیاست که جامعه ما به شدت به سمت کمرنگ شدن اصول و معیارهای اخلاقی در تمامی حرفهها پیش میرود.