به گزارش همشهری آنلاین، در پی انتشار گزارشی با نام « زندهگیری یوزهای ماده، پروژهای برای نابودی یوزپلنگ آسیایی» که در آن کارشناسان انتقاداتی را نسبت به زندهگیری یوز آسیایی و هدف نامشخص طرح تکثیر در اسارت مطرح کرده بودند، انجمن یوزپلنگ ایرانی ضمن تکذیب اظهارات منتقدان، خواهان انتشار جوابیهای شد.
یکی از قابل تأملترین نکات این جوابیه، تکذیب مشارکت این انجمن خصوصی در زندهگیری یوزپلنگها از طبیعت است؛ در حالی که تصاویر منتشر شده حکایت از حضور اعضای این انجمن در عملیات زندهگیری یوزپلنگها دارد.
عدم شفافیت در خصوص جذب کمکهای مالی و نحوه هزینهکرد آنها، یکی دیگر از انتقادات مطرح شده نسبت به عملکرد این انجمن است که در جوابیه مورد تکذیب قرار گرفته، این موضوع در حالی است که طی سالهای اخیر شبهاتی در این زمینه در رسانهها مطرح شد که از سوی انجمن یوزپلنگ بیپاسخ مانده است. به عنوان مثال سرنوشت نامعلوم اعتبار ۸۵ هزار یورویی که این انجمن به منظور پرداخت حقوق عرفی دامداران و خروج گلههای دام از شاخصترین زیستگاههای یوزپلنگ در منطقه توران از نهادهای بینالمللی دریافت کرد از موضوعاتی است که این انجمن هرگز به آن پاسخ نداده است.
جوابیه انجمن یوزپلنگ ایرانی در واکنش به اظهارات منتقدان طرح زندهگیری و تکثیر در اسارت یوزپلنگ را در ادامه میخوانید.
متن جوابیه انجمن یوزپلنگ ایرانی به شرح ذیل است:
«در تاریخ ۲۳ خرداد ماه ۱۴۰۲ مطلبی با عنوان «زندهگیری یوزهای ماده، پروژهای برای نابودی یوزپلنگ آسیایی» و با شماره ۱۴۰۲۰۳۲۲۰۰۰۴۱۴ در بخش «جامعه؛ محیطزیست و گردشگری» آن خبرگزاری منتشر شده است. در این پاسخ ما فقط به ۷ ادعای واهی و کذب مصاحبه شوندگان پاسخ داده میشود.
به نقل از آقای یکتانیک: «احتمال دارد که انجمن یوز ایران شروع به زندهگیری تولههای «تلخاب» کند چون برای ادامه تکثیر آنها یوز میخواهند».
پاسخ: متأسفانه ناآگاهی مصاحبه شوند با اصول ابتدایی تکثیر در اسارت باعث شده تا چنین ادعای کذبی را مطرح کنند، در حالی که تا این لحظه و بر اساس اطلاعات انجمن، هیچ نهاد کارشناسی از جمله خود انجمن یوزپلنگ ایرانی زندهگیری یوزپلنگها برای ادامه طرح تکثیر را ضروری تشخیص ندادهاند.
به نقل از آقای یکتانیک «انجمن یوز به یوزپلنگ به شکل تجارت نگاه میکند. در سایت توران دوربینهای ماهوارهای و درهای برقی نصب شده است که باید دید هزینه اینها از کجا میآید و چه پشتوانهای تأمین کننده تجهیزات است.»
پاسخ: مجدداً طرح چنین ادعایی نشان میدهد که مصاحبه شونده به هبچ عنوان با تجهیزات استاندارد مورد نیاز برای چنین مراکزی آشنایی ندارند. وجود درهای برقی برای کنترل جابجایی جانوران در مراکز تکثیر در سراسر دنیا کاملا مرسوم بوده و استفاده از آن بخاطر کاهش حضور انسان و کاهش استرس است. آنچه در ذهن ایشان به عنوان «دوربین ماهوارهای» جای گرفته اساساً در پروژههای حفاظتی جایی ندارد چون نه تکنولوژی آن فراگیر شده و نه می توان آن را با قیمت مناسب برای یک پروژه حفاظتی تهیه کرد. احتمالاً منظور مصاحبه شونده، دوربینهای با قابلیت ارسال تصاویر از طریق شبکه تلفن همراه است که آن هم به دلیل عدم پوشش شبکه تلفن همراه در بخشهای زیادی از توران، از جمله سایت تکثیر، قابل استفاده نیست. پیشنهاد میشود ایشان بجای تکیه بر تصورات اشتباه خود حداقل دانشی درمورد تجهیزات استاندارد حفاظتی کسب کنند.
لازم به ذکر است که انجمن تنها یک بار به درخواست مدیرکل سابق حفاظت محیطزیست استان سمنان آقای دکتر امیر عبدوس در تجهیز سایت تحقیقاتی توران به دوربینهای مدار بسته آنالوگ اقدام نمود. این دوربینها مدتی بعد توسط اداره کل استان با دوربینهای جدید جایگزین و برداشت شدند.
به نقل از آقای زمانی: «انجمن یوز از خارج از ایران پول میگیرد و به جای اینکه خرج حفاظت زیستگاه شود خرج نابودی یوز میشود، سازمان حفاظت محیطزیست چرا مجوز حضور این افراد در زیستگاه را میدهد؟»
هرچند شاید در زمینه فعالیت حرفهای آقای زمانی یعنی گردشگری جذب کمک مالی امری معمول نباشد، اما افراد فعال در حوزه حفاظت از حیاتوحش به خوبی میدانند که جذب کمک مالی از طرف حامیان مالی یکی از راههای معمول تداوم فعالیت حفاطتی است. متأسفانه آقای نوید زمانی، علیرغم آنکه عنوان مدرس دانشگاه را یدک می کشند، بدون مطالعه گزارشهای این انجمن در رسانههای خود را که به صورت دورهای منتشر میشود، درباره تلاشهای حفاظتی این انجمن دعاوی کذبی را مطرح کردهاند.
برخلاف ادعای واهی ایشان مبنی بر اینکه این انجمن تا به حال هزینه ای برای حفاظت از زیستگاه نکرده است، ۱۰۰ درصد هزینه انجام شده در توران توسط انجمن در دو سال گذشته برای حفظ زیستگاه بوده و اقداماتی مانند استخدام ۲ همیار محیطبان، کمک به تعمیر وسایل نقلیه، کمک به ساخت یک پاسگاه محیطبانی جدید، آزاد سازی مرتع از چرای دام، خرید تلمبه بادی، تأمین تجهیزات آبرسانی، تجهیز پاسگاه محیطبانی به دستگاه تسویه آب، تقویت جیره غذایی محیطبانان، پایش مستمر زیستگاه و.... انجام گرفته است. تصاویر منتشر شده اخیر که نویدبخش بهبود حفاظت در زیستگاه هستند نیز خروجی پایش مستمر این انجمن است.
به نقل از آقای زمانی: «چه کسی مجوز زندهگیری به این افراد داده است؟»
ضمن ابراز شگفتی مجدد از طرح مکرر چنین دعاوی بدون هیچ مدرکی تاکید میکنیم که هیچ مجوز زندهگیری به نام انجمن یوزپلنگ ایرانی صادر نشده و این انجمن در هیچ طرح زندهگیری در گذشته نیز دخالت نداشته است.
به نقل از آقای زمانی: «در چند سال گذشته هم خود آنها معترف به اشتباه در زندهگیری و تکثیر در اسارت بودند، اما به خاطر درآمد زیاد از اینکار صرفه نظر نمیکنند، در ابتدا اینها مدعی بودند که یوز در توران بسیار کم است و باید به سمت تکثیر رفت ولی حالا که خلاف حرف آنها یوزپلنگ با همه خطرات در زیستگاه صاحب توله شده است فکر میکنند جمعیت یوز زیاد شده و می خواهند برای هدف خود این یوزها را بگیرند.»
متأسفانه رسم ناخوشآیندی وجود دارد که انگیزه هر اقدامی به درآمد مالی نسبت داده شود و تلاش شود نتیجه کار با آن سنجیده شود. با این حال، ادعای آقای زمانی هیچ ریشهای در واقعیت ندارد و اگر ایشان یک برگ سند برای این ادعای خود داشتند، تا به حال آن را منتشر کرده بودند.
انجمن ضمن تأکید بر اهمیت اجرای صحیح و اصولی یک طرح تکثیر در اسارت با کمک کارشناسان رشتههای مختلف و متخصصین مجرب بینالمللی، تأکید میکند که وضعیت حفاظتی یوزپلنگ آسیایی علیرغم ثبت تعداد بیشتر ماده و توله در یکی از زیستگاهها در یک سال اخیر، بسیار شکننده بوده و وجود یک برنامه دقیق جمعیت پشتیبان از ضرورتهای حفاظتی این زیرگونه محسوب میشود.
در ضمن توضیح این نکته ضروری است که محل زادآوری ثبت شده اخیر که مربوط به یوز ماده به نام خورشید (تلخاب) است، داخل پارک ملی توران قرار دارد که از چند سال پیش از دام خالی شده است. لذا خطرات مورد ادعای ایشان حداقل متوجه این یوزپلنگ نبوده و برخلاف این ادعا، ثبت این زادآوری نشان دهنده ضرورت ادامه مدیریت دام و سگ گله در سایر بخشهای زیستگاههای یوز برای تامین امنیت است. لذا به مصاحبه شوند توصیه میکنیم با کسب آگاهی دقیق نسبت به طرح ادعا در زمینه موضوعات تخصصی مرتبط با یوزپلنگ اقدام نمایند.
به نقل از آقای نوید زمانی :« یا میگویند جمعیت یوز ۲ برابر شده است، استدلالی بدون سند و مدرک، فقط میگویند افزایش داشتهایم اینکه از چه ابزار و روشی برای سرشماری استفاده کردهاند و با کدام مدرک این حرف را میزنند معلوم نیست. اصلاً تعداد یوز در ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ چند عدد بوده است، این آمار را اعلام نمیکند.»
ضمن یادآوری این نکته که بیان نتایج پایشها اعم از کاهش یا افزایش جمعیت و ... استدلال نبوده و صرفاً بیان نتایج یک مشاهده پژوهشی است، توضیح این مسئله ضروری است که تنها نکته بیان شده در این زمینه از سوی انجمن افزایش دو برابری جمعیت «ثبت شده» یوزپلنگ آسیایی در زیستگاههای شمالی در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ بوده است که شواهد و نتایج آن نیز مانند سایر فعالیتهای انجمن در وبسایت ما منتشر و در اختیار سازمان حفاظت محیطزیست نیز قرار داده شده است.
متأسفانه عدم تلاش آقای زمانی برای مطالعه گزارشها و مقالات موجود در زمینه جمعیت یوز در ایران باعث شده که ایشان حتی تفاوت «جمعیت یوز» و «جمعیت ثبت شده یوز» را هم درک نکنند، در حالیکه اولی به معنای جمعیت مطلق است، درحالیکه دومی به معنای درصدی از جمعیت است که ثبت و شناخته شده است.
در ضمن اعلام میکنیم در این گزارشها ابزار کار، روش و اطلاعات موجود درباره یوزپلنگهای ثبت شده با دقت و جزئیات بیان شدهاند و بهتر است مصاحبه شونده نا آگاهی و عدم مطالعه خودشان را با طرح ادعای کذب عدم انتشار نتایج این پژوهشها توجیه نکنند.
به نقل از آقای نوید زمانی: «اطلاعاتی که داریم انجمن میخواهند «آذر»و «توران» را به اصفهان منتقل کند و با اسپانسری که از خارج از کشور میگیرد شروع به فنسکشی در اصفهان کنند.»
ضمن تأکید بر ضرورت جداسازی آذر و توران تا پیش از ۱۸ ماهگی از یکدیگر به دلایل واضح علمی و به استناد پژوهشهای معتبر که توضیح آن از حوصله این جوابیه خارج است و دعوت به مطالعه بیشتر در مورد ضرورتهای این اقدام، انجمن تا این لحظه هیچ دخالتی در طرحهای احتمالی انتقال و جابجایی آذر و توران و هیچ یوزپلنگ دیگری نداشته در صورت اعلام نیاز سازمان حفاظت محیطزیست، مشاوره کارشناسی در این زمینه ارائه خواهد کرد.
در پایان، متأسفانه این نخستین بار نیست که پس از انتشار تصویری امیدبخش یا خبری مسرت بخش از یوز، مصاحبه شوندگان تلاش می کنند تا با ایجاد شائبه و نسبت دادن اتهامات کذب، مانند همین ۶ اتهام کذب در همین مصاحبه، تلاش کنند توجه عمومی را از اقداماتی که موثر بودهاند، به سمت اتهاماتی کذب و واهی منحرف کنند. بنابراین، برای پایان دادن به بحثهای بیثمر، ما چند توصیه به آقایان یکتانیک و زمانی داریم:
نخست؛ ادعاهایتان را به دقت بررسی کنید تا موجب نشر شایعه و نسبتهای کذب نشود.
دوم؛ در صورتی که مصاحبه شوندگان سندی دال بر اثبات ادعاهای طرح شده دارند، مقتضی است جهت تنویر افکار عمومی منتشر نمایند.
سوم؛ اتکا به تصورات شخصی به جای واقعیات علمی باعث می شود تا نتیجهگیریهای انجام گرفته و اعتبارتان بیش از پیش تخریب شود.
چهارم؛ از این پس و اگر بعد از انتشار اخبار و تصاویر امیدبخشی که از یوز در ایران منتشر شد و مانند همیشه تصمیم به تخریب امید عمومی گرفتید بهتر است ضعفهای حفاظت از یوز را به مسؤولین آن در سازمان محیطزیست منعکس کنید، البته که برای شما حمله به یک نهاد غیردولتی کوچک بسیار سادهتر و کم هزینهتر است.»
نظر شما