رابعه تیموری-روزنامهنگار نظر احمد محمودزاده بیراه نیست که میگوید: «اگر شرایط آموزشی و امکانات مدارس دولتی به سطح ایدهآل و قابلقبولی برسد، خودبهخود بازار مدارس غیرانتفاعی از سکه میافتد.» اما بدون تردید افت آموزشی مدارس عادی، افزایش جهشی و سرسامآور شهریه مدارس غیرانتفاعی را توجیه نمیکند. امسال شهریه این مدارس بهویژه در مقطع دبستان به اندازهای افزایش داشته که برای خانوادههای متوسط حکم «خرمای بر نخیل» را پیدا کرده است. محمودزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و مشارکتهای مردمی است و در گفتوگوی زیر به دلایل سرسامآورشدن هزینهها و شهریه مدارس غیرانتفاعی پرداخته است. او معتقد است در تعیین شهریه این مدارس تابآوری مردم درنظر گرفته شده و مبالغ تعیینشده برای تحصیل در مدارس غیردولتی چندان گزاف نیست.
امسال شهریه مدارس غیردولتی نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری داشته که پرداخت آن از عهده اغلب خانوادههای قشر متوسط برنمیآید. براساس شواهد، تعدادی از این مدارس بیش از ۳۵درصد افزایش شهریه داشتهاند. قرار است فقط فرزندان خانوادههای مرفه در این مدارس پذیرفته شوند؟
شهریه مدارس غیردولتی متفاوت است و سال گذشته بین ۲میلیون تومان تا ۵۳میلیون تومان بهعنوان شهریه از متقاضیان ثبتنام دریافت شده است. تعداد مدارسی که سقف این شهریه را دریافت کردهاند، در کل کشور به ۵۰مدرسه نمیرسد و در تهران هم فقط حدود نیم درصد مدارس غیردولتی این مبالغ را دریافت میکنند. در مبالغی هم که بهعنوان شهریه این مدارس اعلام میشود، مجموع هزینههای لباس، غذا، سرویس ایاب و ذهاب و... منظور شده است.
شهریه بسیاری از مدارس غیردولتی جوابگوی هزینههای آنها نیست و مؤسسان و معلمان از پایینبودن شهریه گلایه دارند. ما در تعیین شهریهها فقط هزینههای این مدارس را مدنظر قرار نمیدهیم و تابآوری مردم را هم درنظر میگیریم. ضمن اینکه ما امسال سقف مجاز افزایش هزینهها را براساس درصد و بهعنوان عددی ثابت تعیین نکردهایم و این امر براساس الگوی کیفیتبخشی مدارس انجام میشود.
در این الگو کف و سقف افزایش شهریه در مدارس مختلف بر چه اساسی مشخص میشود؟
این الگو پس از ۸ماه کار علمی بهدست آمده و ۲۲فروردین امسال به مدارس شهرستانها و استانها ابلاغ شده است. در این الگو کیفیتبخشی فرهنگی، تربیتی و پرورشی مدارس بهعنوان هدف تعیین شده و ۱۵۰شاخص برای آن درنظر گرفتهایم که هر یک از این شاخصها ممکن است شهریه را کاهش یا افزایش دهد. تعداد و کیفیت کادر آموزشی و نیروی انسانی شاغل در مدارس، سرانه بیمه نیروهای آزاد، شرایط فضای آموزشی، فعالیتهای پرورشی و... ازجمله این شاخصها به شمار میآیند.
با این تفاسیر اگر مدرسهای شاخصهای لازم را داشته باشد، مجاز است بهای خدمات خود را بدون سقف و مرز افزایش دهد؟ با این شرایط دانشآموزان مستعد خانوادههای عادی نمیتوانند از مدارس باکیفیت و برتر استفاده کنند.
نمیتوانیم توقع داشته باشیم مدرسهای که استخر دارد، آزمایشگاهش مجهز است، فعالیتهای فوق برنامه دارد و سایر امکاناتش هم مهیاست، شهریه پایینی داشته باشد. ولی بهطورکلی ما روی شهریهها کاملا نظارت داریم و این امر براساس الگو و با نظارت کامل انجام میشود. مقدار مجاز افزایش شهریه کاملا شفاف در مدارس اعلام میشود و خانوادهها هم میتوانند با مراجعه به سامانه و واردکردن کد مدرسه مبلغ خواستهشده را با میزان مصوب مقایسه کنند. بهطور کلی شهریه مصوب براساس این الگو مشخص میشود، اما در مورد شهریههای خدمات مازاد و فوقبرنامه، مدارس میتوانند متناسب با کیفیت برنامههای مکمل خود میزان شهریه را تا سقف ۳۸درصد افزایش دهند. البته خانوادهها برای پرداخت هزینه برنامه مکمل اجباری ندارند و میتوانند این آموزشها مانند کلاس زبان را در خارج از مدرسه به فرزندانشان ارائه کنند.
اما مهمترین وجه تمایز این مدارس با مدارس دولتی همین برنامههای مکمل است و اگر دانشآموزی از این امکانات استفاده نکند، شاید نتواند نتیجه قابلقبولی دریافت کند.
بسیاری از دانشآموزانی که استعداد خوبی دارند، در مدارس غیردولتی رایگان درس میخوانند. تعدادی از مدارس غیردولتی ما در مناطق مرزی و محروم هم کاملا رایگان است، اما در حالت کلی باید شرایطی فراهم شود که مدارس دولتی هم از امکاناتی مانند معلمان خوب بهره ببرند. تلاش دولت سیزدهم هم بر همین امر است و مقام معظم رهبری، رئیسجمهور و وزیر آموزش و پرورش هم بر افزایش کیفیتبخشی مدارس دولتی تأکید دارند. اقداماتی هم در این زمینه شده؛ مثلا بهتازگی مصوب شده معلمان برتر و خاص فقط میتوانند ۵۰درصد موظفیشان را در مدارس خاص پر کنند و بقیه را باید در مدارس عادی تدریس کنند. بهطور کلی ما نباید تقابلی بین مدارس دولتی و غیردولتی داشته باشیم و لازم است روی کیفیتبخشی هر دو مدرسه کار کنیم تا رقابت مخرب نداشته باشیم، بلکه باید رقابت سازنده بر سر کیفیتبخشی این مدارس ایجاد کنیم.
منتقدان مدارس غیردولتی معتقدند فعالیت این مدارس باعث نابرابری فرصتهای آموزشی و کشاندن نظام طبقاتی به درون مدارس شده است. برای این انتقاد چه پاسخی دارید؟
اگر مدارس غیردولتی بخشی از هزینههای آموزش و پرورش را تأمین کنند، دولت میتواند به مدارس محروم و مرزی رسیدگی بیشتری داشته باشد. راهکار برای رسیدن به عدالت آموزشی ارتقای جایگاه و شرایط مدارس دولتی است که از اولویتهای دولت به شمار میآید؛ همانطور که این اتفاق را در دانشگاهها شاهد هستیم و مدارس دولتی برند به شمار میآیند و اگر دانشآموزی نتواند وارد این دانشگاهها شود، از دانشگاههای غیردولتی استفاده میکند.
مدارس غیرانتفاعی با وجود آنکه از شهریه تقریبا یکسانی برخوردارند، از لحاظ کیفیت و امکانات آموزشی همطراز نیستند و این امر باعث طبقاتیشدن تحصیل در چارچوب این مدارس شده است. دلیل ناهمسانی کیفی این مدارس چیست؟
ما نباید انتظار داشته باشیم که در مدارس غیردولتی همه دانشآموزان برای ورود به رشتههای برند مانند پزشکی تربیت شوند، بلکه باید طوری برنامهریزی کنیم که دانشآموزان متناسب با علایق و سلایق و توانمندیهایشان در مدارس آموزش ببینند و متناسب با این شاخصها در مسیر ورود به دانشگاه، مراکز فنی، حرفهای یا بازار کار قرار بگیرند.
بسیاری از مدارس مقطع متوسطه با وعده پذیرش در دانشگاههای خارجی مانع شرکت دانشآموزان در کنکور میشوند. در این مورد چه نظری دارید؟
تعداد مدارسی که برای تبلیغ چنین مباحثی را مطرح میکنند، خیلی کم است. البته در مورد همین تعداد کم هم اجازه نخواهیم داد این اتفاق بیفتد و با مدارسی که برای تبلیغ به این شیوههای انحرافی متوسل شوند، برخورد میکنیم. خانوادهها هم باید بدانند چنین مواردی جزو کارکردها و مأموریتهای مدارس غیردولتی نیست و اگر علاقهمندند فرزندانشان فرایند ادامه تحصیل را در خارج از کشور طی کنند، باید از سایر مجاری قانونی که در کشور فراهم شده، به این هدف دست یابند.
وزارت آموزش و پرورش بر مراحل جذب نیروی انسانی و کادر آموزشی در این مراکزتا چه اندازه نظارت دارد؟
در الگویی که برای کیفیتبخشی مدارس غیردولتی تعیین شده، توانمندسازی نیروی انسانی یکی از شاخصهای مهم به شمار میآید و در تعیین میزان شهریه هم تأثیرگذار است. برای تعیین مراحل توانمندسازی معلمان بخشنامهای تدوین شده که براساس آن اگر معلمی میخواهد وارد آموزش و پرورش شود، باید چرخهای را طی کند که شامل مراحل مختلفی است و در نهایت معلمان شناسنامهدار و باکیفیت میشوند. در این چرخه اولا باید صلاحیت عمومی معلم تأیید شود. در درجه دوم باید رشته تحصیلی فرد با رشتهای که تدریس میکند، متناسب باشد. ثالثا باید دورههای توانمندسازی را که در ۲بخش ۳۶۰ساعت و ۲۴ساعت تدارک دیده شده، طی کند. این فرایند برای معلمانی که تازه جذب میشوند، پیشبینی شده است. معلمانی که در گذشته گزینش و وارد سیستم شدهاند، باید فرایند دیگری را طی کنند و اگر تخصصشان با رشتهای که تدریس میکنند، تناسبی ندارد، ۳۰۰ساعت دوره آموزشی را بگذرانند.
این شائبه وجود دارد که در بعضی از مدارس، بهویژه در مقطع ابتدایی برای تداوم جذب دانشآموز نمره غیرواقعی به دانشآموز داده میشود. نظرتان در این مورد چیست و بر کیفیت آموزشی مدارس غیردولتی چگونه نظارت میشود؟
روند علمی مدارس غیرانتفاعی خلاف این امر را نشان میدهد. میانگین نمرات و نتایجی که دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی در کنکور ورودی دانشگاهها کسب میکنند، بهخوبی نشان میدهد که ما در آموزش شرایط مناسبی داریم. خانوادهها این نتایج را میبینند که برای تحصیل فرزندانشان در این مدارس تمایل دارند. البته بعضی از مدارس باید پیشرفت بیشتری داشته باشند و ما در پی افزایش کیفیت آموزشی این مدارس هستیم.
بسیاری از معلمان و کادر آموزشی این مدارس از نابرابری و تفاوت مزایا و تسهیلات خود با معلمان مدارس دولتی گلایهمند هستند. حقوق و تسهیلات ارائهشده به این معلمان براساس چه ضوابطی تعیین و پرداخت میشود؟
در بحث حقوق و مزایا هم مشکلاتی هست که باید حل شود. در بعضی از مدارس معلمان با ۳- ۲میلیون تومان دارند کار میکنند. بیمه آنها به شکل مناسبی پرداخت نمیشود. ما بحث معیشت و منزلت و توانمندسازی و صلاحیت حرفهای معلمان را در قالب یک طرح جلو میبریم و از حمایت وزارت آموزش و پرورش هم بهرهمند هستیم. یکی از مشکلات، نقایص قانونی است که در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در حال پیگیری است و تلاش میکنیم سقف موظفی معلمان را از ۴۴ساعت در هفته به ۲۵ تا ۳۰ساعت تقلیل دهیم تا هم رضایت شغلی معلمان افزایش پیدا کند و هم به کیفیتبخشی مدارس کمک کند.
جذب سرمایهگذار در حوزه آموزش و پرورش از مزایای تأسیس و فعالیت مدارس غیرانتفاعی به شمار میآید، اما با قانون تأسیس این مدارس جلب مشارکت سرمایهگذار محقق نمیشود و اداره این مدارس فقط بر مشارکت اولیا استوار است. در این مورد چه نظری دارید؟
در تأسیس مدارس غیرانتفاعی این نگاه وجود نداشته که باری از دوش آموزش و پرورش برداریم؛ بلکه جمعیت دانشآموزی نیازمند مشارکت همه ارکان تربیت است و ما سعی کردیم با کمک اولیا و سایر ارکان تعلیم و تربیت فرایند را بهبود ببخشیم. مشارکت هم فقط مشارکت مالی نیست و از ظرفیتهای مختلف اولیا برای این امر بهره میگیریم. سرمایهگذاران این حوزه هم با ساخت ۱۸هزار مدرسه در این امر مشارکت مناسبی داشتهاند و میتوان گفت از ظرفیت بخش خصوصی به شکل صحیح استفادهشده است.
نظر شما