اگر بخواهیم موفق‌ترین آثار ادبی جهان در بیست سال گذشته را فهرست کنیم، بدون تردید، یک اسم در صدر هر فهرست به چشم خواهد خورد: «ماجراهای هری پاتر». این پسر ۱۱ ساله‌ یتیم که سال ۱۹۹۷ به جهان ادبیات و به‌ویژه ادبیات کودک‌ونوجوان معرفی شد، توانست زلزله‌ای در میان دوستداران کتاب ایجاد کند.

هری پاتر

همشهری آنلاین: برای نخستین بار بعد از سال‌ها، دوباره کتاب‌خوان‌ها به کتاب‌فروشی‌ها هجوم می‌آوردند تا در اولین فرصت، بتوانند از سرنوشت او در جدیدترین کتابش باخبر شوند. دایره‌ علاقه‌مندان او حتی به کشور ما هم رسید و برای نخستین بار در تاریخ کشورمان، در ساعت ۱۲ شب و همزمان با آغاز فروش یک کتاب انگلیسی‌زبان، مردم در خیابان منتهی به کتاب‌فروشی‌ای که نسخه جدید هری پاتر را عرضه می‌کرد، صف کشیدند تا نخستین خریداران این کتاب‌ها باشند.

قصه‌ هری‌ پاتر، در حقیقت ماجرای نوجوانی و یتیمی است که جادوگری شر، به نام لرد وردمورت، پدر و مادرش را کشته است و به همین دلیل هم هری، از ریشه‌های خانوادگی خود بی‌خبر است، اما آغاز ۱۲ سالگی برای هری پاتر، به معنای ورود او به مدرسه‌ و دنیای هاگوارتز است، دنیایی که در آن، همه او را می‌شناسند و به او همچون یک نجات‌دهنده می‌نگرند، زیرا او نه‌فقط، تنها موجود زنده‌ای است که توانسته از نبرد با لرد ولدمورت زنده بیرون بیاید، بلکه طبق پیش‌بینی‌ها و پیشگویی‌های دنیای جادوگری، تنها اوست که می‌تواند جهان را از شر لرد ولدمورت، تجسم نفرت و جادوی سیاه خلاص کند. اگر هری پاتر، در این نبرد شکست بخورد، جهان تحت سلطه‌ لرد ولدمورت، باقی خواهد ماند و جادوی سیاه، بر جهان حکمرانی خواهد کرد.

این خط داستانی، توانست در ۷ جلد که هر یک ماجرای یک سال زندگی هری پاتر در مدرسه‌ جادوگری‌ِ هاگوارتز بود، نه‌فقط علاقه‌مندان بسیاری را جذب خود کند، بلکه پایه‌گذار و مروج شکلی از قصه‌گویی دنباله‌دار شود که از آن موقع تاکنون، نمونه‌های بسیاری از آن در کشور خودمان هم منتشر شده است. آثاری مثل ماجراهای پندراگن، ماجراهای پرسی جکسون یا ماجراهای بارتیمیوس، نمونه‌هایی از همین جریان محسوب می‌شوند.

شخصیت‌های موجود در قصه‌های هری پاتر به‌قدری محبوب و نزد عموم مردم آشنا هستند که می‌توان گفت هرکدام از آنها نماینده‌ شکلی از نگاه به زندگی و بخشی از واقعیت‌های روزمره‌ خوانندگان این کتاب‌ها هستند. مطلبی که پیش رو دارید، تلاش می‌کند به شکل کوتاه و بسیار مختصر، تصویری کلی از زندگی هریک از این شخصیت‌ها و نمایی عمومی از او را تصویر کند تا اگر جایی به نام یکی از آنها برخوردید و یادتان نیامد که منظور نویسنده کدام وجه از شخصیت آن فرد بوده است، این راهنما به کمک شما بیاید و مقصود او را دریافت کنید.

۱. هری جیمز پاتر

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

قهرمان داستان، شخصیتی ماجراجو، شجاع و متکی به نفس دارد. او در یک‌سالگی، پدر و مادرش را از دست داده و پیش خاله‌اش که چندان علاقه‌ای هم به هری ندارد و تمام زندگی‌اش را وقت دادلی، پسر لوس و چاق خودش کرده است، زندگی می‌کند.

هری‌ پاتر بسیار به پدرش شبیه است، زخمی شبیه صاعقه روی پیشانی‌اش دارد و موهایش نامرتب و در عقب کمی برجسته است. زخم صاعقه مانند یادگار جادوی لرد وردمورت است، او یک عینک شکسته‌ گرد هم دارد. می‌توان هری پاتر را مثل اغلب قهرمانان محبوب، نماد امید، کفایت عقلانی و استفاده‌ مناسب از فرصت‌ها دانست.

او شیطنت‌ها، ترس‌ها و توانمندی‌های خاص خودش را دارد، بیشترین استعداد و توانایی اصلی او، در درس دفاع برابر جادوی سیاه خودش را نشان می‌دهد. او به‌تدریج و با ماجراهایی که پیش می‌آید توانایی‌های فراوانی کسب می‌کند و به یکی از قوی‌ترین جادوگران دنیای جادویی جی کی رولینگ، نویسنده‌ کتاب تبدیل می‌شود.

۲. لرد ولدمورت

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

تام ریدل، دشمن شماره‌ یک هری پاتر و ترسناک‌ترین موجود در دنیای اوست. او همچون هری پاتر و پدرش جادوگری بسیار ماهر و قوی است. او را می‌توان نماینده‌ نفرت و حاصل ترکیب وجوه بد شخصیت انسانی و توانایی‌های فوق‌العاده دانست. تام‌ ریدل با استفاده از جادوی سیاه، توانسته روحش را به چندین تکه تقسیم و هر تکه را در یک شی به یادگار بگذارد. این اشیا با نام جان پیچ شناخته می‌شوند و برای شکست دادن لرد ولدمورت، هری پاتر باید تمام این جان‌ پیچ‌ها را یافته و از میان ببرد.

تام ریدل، بسیار شبیه هری پاتر، اما در دنیای شر است، او نیز یتیم بوده و در شرایط سختی در مدرسه‌ هاگوارتز مشغول تحصیل بوده است. نفرت ناشی از فقر و شرایط دشوار، از تام ریدل جوان و قدرتمند، لرد وردمورتی را ساخته که با تمام خوبی‌ها، دشمن و با تمام بدی‌ها، رفیق و همراه است.

۳. رون ویزلی

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

رفیق شفیق و دوست همراه هری. نماد شیطنت و سرزندگی نوجوانانه. پسری کک‌مکی که اگرچه جادوگر فوق‌العاده‌ای نیست و نخواهد شد، اما در کنار هری پاتر و نیز خانواده‌ پرجمعیتش، نقشی جدی در پیشبرد داستان‌ها دارد. رون ویزلی، شخصیتی معمولی، ولی بانمک و جذاب دارد و مهم‌ترین ویژگی شخصیتی او، ترکیبی از عدم اعتمادبه‌نفس و نوعی از علاقه به نزدیک‌ترین دوستش، یعنی هری پاتر است که همراه با شیطنت و سرزندگی همیشگی رون، او را تبدیل به شخصیتی دوست‌داشتنی در این مجموعه می‌کند.

۴. هرمیون گرینجر

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

یک دختر مشنگ‌زاده ولی علم‌دوستی که سومین ضلع مثلث قهرمان هری پاتر را می‌سازد و فرزند دو دندان‌پزشک است. همان‌طور که می‌دانید، دنیا در مجموعه‌ هری پاتر به دو بخش دنیای مشنگ‌ها (آدم‌های عادی) و دنیای جادوگرها تقسیم می‌شود. او  که با گذشت سال‌ها در مجموعه‌های پایانی کتاب، جدالی عاطفی با رون ویزلی را هم تجربه می‌کند، نماد علم‌محوری و دانش‌دوستی در کتاب‌های هری پاتر است. تنها درسی که او در آن ضعف دارد، همان درسی است که نقطه‌ قوت خود هری پاتر محسوب می‌شود، یعنی درس دفاع برابر جادوی سیاه که خلاقیت و قدرت ابداع بالایی را می‌طلبد.

هرمیون را می‌توان نماد شخصیت‌هایی دانست که تکلیف‌شان را با زندگی خود مشخص کرده‌اند. کمتر دچار تردید می‌شوند و به‌محض آنکه سؤالی برای‌شان پیش می‌آید، در کتابخانه‌ها و در میان کتاب‌ها به دنبال پاسخ آن می‌گردند. در پایان قصه متوجه می‌شویم، هرمیون و رون با یکدیگر ازدواج کرده‌اند که حاصل آن، دو فرزند به نام‌های هوگو و رز است.

۵.  دامبلدور

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

پرفسور آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور را می‌توان پیر خردمند مجموعه‌ هری پاتر دانست. او که از ورود هری به هاگوارتز تا پایان سال ششم، یعنی پایان کتاب هری پاتر و شاهزاده‌ دورگه، نقش حامی اصلی و پشتیبان هری را بازی می‌کند، نماد دانش سنتی و حکمت قدیمی است. او در کتاب ششم، وقتی جان می‌سپارد که رمز جان ‌پیچ‌ها، یعنی بزرگ‌ترین راز اصلی بقای ولدمورت افشا می‌شود. به شکل نمادین می‌توان گفت، محدودیت‌های دامبلدور، در حقیقت محدودیت‌های واقعی دانش سنتی و حکمت سابق است. او خود به محدودیت‌های خویش واقف است و به همین دلیل هم می‌داند چه زمانی وظیفه ‌دارد جان خود را برای پیروزی نهایی نیروهای خیر فدا کند.

با مرگ دامبلدور، هری پاتر به معنای واقعی کلمه برای باری دیگر، یتیم می‌شود، اگرچه تشکیل ارتش دامبلدور و صف‌آرایی جناح خیر از این طریق و به فرماندهی هری پاتر، می‌تواند به معنای ادامه‌ داشتن راه دامبلدور، حتی پس از مرگش باشد.

۶. سیریوس بلک

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

نماد پیچیدگی و ابهام در تشخیص خیر و شر. سیریوس بلک، دوست پدر هری و پدرخوانده‌ خود اوست. در جلدهای مختلف کتاب، او نماد مفاهیم مختلفی می‌شود. سیریوس، شجاعت از میان بردن مرزها و رفتن به فراتر از آنها را با خود دارد، او در دوازده‌سالگی خانواده‌اش را ترک می‌کند تا با خانواده‌ پاتر زندگی کند و همین امر هم باعث می‌شود که نام او از خاندان بلک خط بخورد.

علاقه‌ هری پاتر به سیریوس بلک را می‌توان با توجه به همین وجه از شخصیت او فهمید. هری پاتر کسی است که در شجاعت نادیده گرفتن مرزها و عبور از سنت‌ها، همواره از سیریوس بلک الگو می‌گیرد. او آخرین کسی است که پدر هری، یعنی جیمز پاتر را دیده است و همین موضوع هم دلیل علاقه‌ زیاد و شیفتگی هری نسبت به اوست.

مرگ تراژیک سیریوس توسط بلاتریکس لسترنج، دخترخاله‌اش که سرباز ارتش ولدمورت، یعنی ارتش مرگ خواران شده است، معنای مضاعفی در این مجموعه دارد، شاید این معنا که شجاعت تنها و جسارت صرف، کافی نیست و بدون تدبیر و پشتیبانی سنتی که بتواند تو را برابر خطرهای نوآوری محافظت کند، سرنوشتی جز مرگ از سوی ارتش ناامیدی و جهالت پیش‌ رویت نخواهی داشت.

۷. سیریوس اسنیپ

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

قرینه‌ سیریوس بلک، کسی که اگرچه در ارتش خودی‌هاست اما هری هیچ‌گاه از حضور او احساس خوبی ندارد و نمی‌تواند دلش را با او صاف کند.

اسنیپ، نخستین استاد درس دفاع برابر جادوی سیاه است، استادی که با وجود تلاش‌های هری و استعداد او، هیچ‌گاه به هری باج نمی‌دهد و دائم مراقب است که هری به‌خوبی این فن را فرابگیرد. اسنیپ که می‌توان او را نماد عقلانیت خشک و بی‌احساس دانست، از قدیم با جیمز پاتر و گروهش مشکل داشته و همین هم باعث شده بود او مدتی وارد ارتش مرگ‌خواران شده و جانب شر را بگیرد، اما درنهایت اسنیپ، وارد محفل ققنوس شده و نقشی بسیار پیچیده را در شکست دادن لرد ولدمورت بازی کرد. هری پاتر تنها پس از مرگ اسنیپ است که از خیر بودن او مطمئن می‌شود و ترتیبی می‌دهد که تندیس او در هاگوارتز، مدرسه‌ جادوگری برای همیشه باقی بماند.

اسنیپ، همان شاهزاده‌ دورگه است و این مسئله جز معنای واقعی‌اش که اشاره به مادری جادوگر و پدری مشنگ دارد، معنایی کنایی نیز دارد؛ اسنیپ، به‌عنوان یک جادوگر باهوش، دورگه است، چون دائم بین خیر و شر، بین روشنایی و تاریکی در رفت‌وبرگشت است و به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان از او مطمئن بود.

۸. مرگ‌خواران

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

مجموعه‌ بزرگی از شخصیت‌های داستان‌های هری پاتر را مرگ‌خواران تشکیل می‌دهند. مرگ‌خواران درواقع ارتش اصلی لرد ولدمورت هستند که به‌صورت پنهان میان جادوگران معمولی زندگی می‌کنند و گوش‌به‌فرمان ارباب خود بوده و منتظر روزی هستند که فرمان خیزش از صورت لرد ولدمورت صادر شود تا به حکومت و قدرت برسند.

مشخصه‌ اصلی مرگ‌خواران را می‌توان قدرت‌طلبی افراطی، حسادت و عقده نسبت به‌ مراتب قدرت در دنیای جادوگری دانست. این مسئله از این ‌جهت مهم است که می‌تواند نسبت میان خیر و شر را در جهان هری پاتر نشان دهد. شر، در این دنیا جنبه‌ ایجابی ندارد، بلکه به دلیل ناتوانی از خیر بودن و عدم اعتقاد به اصول و پایگان ارزشی است که دست به شورش می‌زند و راه بی‌رحمی و خون‌ریزی را بر زندگی مسالمت‌آمیز ترجیح می‌دهد. برخی از برجسته‌ترین مرگ‌خواران عبارت‌اند از دراکو مالفوی، لوسیوس مالفوی، بلاتریکس لسترنج و بارتی کراوچ نام برد.

۹. دیوانه‌سازها

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

دیوانه‌سازها، نگهبانان دنیای جادوگری هستند، آنها اشباحی بدون شکل خاص هستند که از زندان آزکابان و زندانیانش، مراقبت و محافظت می‌کنند. دیوانه‌سازها به دلیل تصویری که جی کی رولینگ از آنها ارائه می‌دهد، به مخلوقاتی جاودانی در دنیای ادبیات تبدیل شده‌اند. آنها نه اسلحه دارند و نه توان ویژه‌ای، نه هیکل‌های بزرگی دارند و نه از فنون رزمی بهره‌ای برده‌اند. ویژگی اصلی آنها که آنان را تبدیل به وحشتناک‌ترین موجودات دنیای جادویی هری ‌پاتر، البته بعد از مرگ‌خواران، کرده است، توانایی آنها در جذب ‌و محو کردن امید در انسان‌هاست.

دیوانه‌سازها کاری نمی‌کنند جز اینکه با حضور خود امید دیگران را از بین می‌برند و با بوسه‌های معروف خود که رولینگ نام «بوسه مرگ» را برای آن انتخاب کرده است، تمام شریان‌های امید را در فرد قربانی از بین می‌برند. نتیجه اینکه فرد قربانی به موجود بی‌اراده و بدون مقاومتی تبدیل می‌شود که به‌راحتی و بدون مشکل در زندان مخوف و تاریک‌ آزکابان باقی می‌ماند و سرنوشت بی‌سرانجام خویش را می‌پذیرد.

توان سیریوس بلک در فرار از آزکابان، دقیقاً به دلیل برخورداری از تهور مواجهه‌ میان جسارت و ناامیدی و پیروزی جسارت بر ناامیدی است. به‌این‌ترتیب می‌توان به‌صورت کلی، دنیای هری‌ پاتر را متشکل از دو دنیای متفاوت تعبیر کرد؛ در یک‌سو امید و جسارت و دانایی و در سوی دیگر، نفرت و حسادت و ناامیدی وجود دارد. خرد محض، اگرچه متعلق به دنیای روشن هری‌ پاتر است، اما در نابود کردن تاریکی‌ها ناتوان است و هوش محض، آن‌گونه که در سیریوس اسنیپ می‌بینیم، اگرچه درنهایت به روشنی‌ها می‌پیوندد، اما تمایل ناگزیری نیز به دنیای تاریکی دارد.

دیوانه‌سازها، خنثی‌کننده‌ نیروی تاریکی هستند، آنها امید را از نفرت می‌گیرند و نفرت تنها، نمی‌تواند برابر خرد و روشنایی دوام بیاورد.

۱۰. مینروا مک‌گونگال

این مطلب را بخوانید بعد به هرکس رسیدید بگویید کل هری پاتر را حفظم!

کتاب‌های هری پاتر با این شخصیت آغاز می‌شود. مینروا مک‌گونگال را می‌توان نماد نظم دانست. او ناظم مدرسه و استاد درس تغییر شکل است. هرمیون به‌شدت از او می‌ترسد تا این حد که ترسناک‌ترین رویای او، به خانم مک‌گونگال شبیه است. حتی خود هری پاتر یا پروفسور دامبلدور نیز از خانم مک‌گونگال می‌ترسند و به او احترام می‌گذارند.

خانم مک‌گونگال اگرچه قلب مهربانی دارد و بیش از همه مراقب هری پاتر است اما چهره‌ یخی و قواعد تخطی‌ناپذیرش، به هری و مخاطب اجازه نمی‌دهد چندان از عمق این محبت و نگرانی باخبر شوند.

پروفسور مک‌گونگال اغلب در پایان دردسرها و ماجراها ظاهر می‌شود و اوضاع را مرتب و به سامان می‌کند. او حتی پس از فاجعه‌ مرگ پرفسور دامبلدور، برای مدت کوتاهی مدیریت مدرسه را بر عهده می‌گیرد تا اوضاع به وضعیت قبلی و قابل قبولی بازگردد.

این ۱۰ شخصیت، اصلی‌ترین و مهم‌ترین شخصیت‌های مجموعه‌ هری پاتر هستند. اگرچه شاید با خواندن این مختصر درباره‌ دنیای هری پاتر چندان لذتی نبرده باشید، اما شاید بتوانید تشخیص دهید وقتی کسی می‌گوید فلانی شبیه هرمیون فکر می‌کند، یا از قول مک‌گونگال قاعده‌ای اساسی را بیان می‌کند یا حتی مهربانی دامبلدور یا شرارت اسنیپ را برای‌تان مثال می‌آورد، دیگر لازم نباشد با چهره‌ای شرم‌زده یا عصبانی، تکرار کنید که هری پاتر را نخوانده‌اید، چون حالا دیگر تقریباً می‌دانید او درباره‌ی چه کسی و با چه مشخصاتی سخن می‌گوید.

اگر هم به دنبال شناختن کامل این شخصیت‌ها هستید، پیشنهاد ما، خواندن ۷ جلد کتاب هری پاتر است، چون هم تجربه‌ بسیار لذت‌بخشی است و هم هیچ‌کس، بهتر از خالق این اثر و قصه‌گوی محبوب و دوست‌داشتنی ماجرای هری پاتر، نمی‌تواند شخصیت‌های اصلی این مجموعه را به شما معرفی کند.

کد خبر 771623
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha