به گزارش همشهری آنلاین، البته منارههای دیگری هم در کشورهای دیگر مثل عربستان، عراق و حتی کشور خودمان وجود دارد که تکان میخورند، منارههایی مثل چهلدختران، منارساربان، منارمسجدعلی و منار زیار اما تنها چیزی که منار جنبان را از رقبایش متمایز میکند این است که بیشترین لرزش و حرکت به اسم این بنا ثبت شده است.
منارجنبان ۷۰۰ سال پیش از خشت و آجر ساخته شده اما با وجود تکانهای زیاد هنوز هم سالم و سرپاست. خیلیها بعد از بازدید از این بنا به دنبال راز جنبیدن آن میگردند. برای پیدا کردن جواب این معما، سراغ چند کارشناس میراث فرهنگی و گردشگری رفتیم.
معمارانی که بیش از ۷۰۰ سال پیش شروع به ساختن مناره در ایران کردند با توجه به کار بردی که برای مناره در نظر داشتند آنها را درست میکردند. مثلا منارههایی که رویشان آتش روشن میکردند با منارههایی که کاربرد نظامی و دیدبانی داشتند متفاوت ساخته میشدند.
با ورود اسلام به ایران، این منارهها، یک کاربرد دیگر هم پیدا کردند؛ آنها به محلی برای اذان گفتن موذنان هم تبدیل شدند. معماران زبردست کشورمان سالها پیش دست به خلق آثاری زدند که هنوز هم اسرار ساخت آنها برای خیلیها ناشناخته باقی مانده است؛ نمونهاش همین منارجنبان اصفهان است.
این سازه شگفت انگیز در شش کیلومتری اصفهان قراردارد و خیلیها برای بازدید از این بنا خودشان را به اصفهان میرسانند تا با چشمان خود لرزش منارجنبان را ببینند. شهرت این بنای عجیب به ایران و گردشگران داخلی محدود نشده است و آوازه لرزش این منارههای ۱۷ متری در دنیا هم پیچیده و کارشناسان غربی را به ایران و اصفهان کشانده تا این معماری شگفتانگیز را از نزدیک بررسی کنند. آنها میخواهند بدانند بنایی که از خشت و آجر ساخته شده، چطور و براساس چه قانونی به ارتعاش درمیآید و فرو نمیریزد!
دیاپازون
برای کشف راز عجیب جنبیدن و فرو نریختن منارجنبان، بدنه ساختمانهای نیمهکارهای را که هنوز اسکلت آهنیشان کامل نشده در ذهنتان مجسم کنید. در بعضی از قسمتهای ساختمان، تیرآهنهایی را به صورت ضربدری روی هم کارمیگذارند. وظیفه این سازههای آهنی این است که در زمان وقوع زمین لرزه، لرزههای ناشی از زلزله را به تمام بدنه ساختمان منتقل کنند.
این راه حل باعث میشود تا خانه فرو نریزد. در مورد منارجنبان هم همین موضوع صادق است. به گفته دکتر شهرام امیری، کارشناس میراث فرهنگی و گردشگری اصفهان، معماران با در نظر گرفتن این موضوع و احتمالات دیگر، منارجنبان را به صورتی ساختهاند که در مواقعی که ممکن است به بنا آسیب برسد، به لرزش دربیاید. اما این مناره عجیب که از خشت و آجر ساخته شده و صدها سال هم از ساختشان میگذرد، چطور و چگونه با وجود این لرزشها هنوز فرونریخته؟
دکتر امیری در جواب این سوال میگوید: «به نظر میرسد دو عامل باعث فرو نریختن این بنا میشود. اولین عامل مصالح به کار رفته در بنا که از نوعی خشت و آجر بسیار سبک است و عامل دیگر اینکه در ساخت این بقعه، از قواعد فیزیک استفاده شده؛ یعنی این سازه به شکل یک دیاپازون ساخته شده است.»
دیاپازون، وسیلهای U شکل است که اگر ضربهای از یک قسمت، مثلا به یکی از ضلعهای یو وارد شود، ارتعاش ناشی از آن، به قسمت مرکزی و سپس به ضلع دیگر یو میرسد و کل یو میلرزد. منارجنبان هم همینطور است؛ یعنی ارتعاش و لرزش را از یک قسمت میگیرد و به تدریج به قسمتهای دیگر و کل بنا منتقل میکند اما این لرزش در منارهها به دلیل اینکه آسیبپذیرتر هستند، بیشتر از قسمتهای دیگر است و معماران هم با هدف ایستایی بودن منارهها و در نظرگرفتن حوادث طبیعیای که ممکن است به مناره آسیب برساند، آنها را با حالت ارتجاعی ساختهاند. نکته دیگر اینکه مصالح به کار رفته در بنا هم حالت چسبندگی دارند که این مساله مانع از فروریختن منارهها در اثر لرزشهای مکرر میشود.»
کلافهای کنترلکننده
علاوه بر منارههای جنبان، نوع معماری و کاشیهای به کار رفته در این بنا هم در نوع خودش بینظیر است. محمدحسین ریاحی - مدرس دانشگاه اصفهان و مسؤول پژوهشی مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل - درمورد نوع معماری منارجنبان میگوید: «سبک کاشیکاری این بنا مانند سبک بناهای دوره مغول و ایلخانی است.» کاشیهای لاجوردی رنگ که به شکل ستارههای چهارپر هستند، در فواصل اشکال دیگر به شکل کثیرالاضلاع و فیروزهای رنگ با ظرافت در این سازه به کار گرفته شدهاند.
اما جدا از کاشیکاریهای خیرهکننده این بنا، لرزش منارههای این بناست که شگفتیساز شده و نقلقولهای متفاوتی دربارهشان وجود دارد. اگر دیده باشید دور هرکدام از منارهها یک کلاف وجود دارد. این کلاف به شکل چهار قطعه چوب است که به دور منار و با فاصله دقیقی از یکدیگر روی منارهها متصل شدهاند. این کلافها در عین اینکه باعث لرزش میشوند، آن را کنترل هم میکنند. علاوه بر این مهمترین چیزی که باعث لرزش منارهها میشود، جدا از نوع مصالح خاص به کار رفته در بنا، باریک بودن منارههاست؛ چیزی که ما در بقیه منارهها نمیبینیم».
مورخان و منارجنبان
بعضی میگویند که معمار منارجنبان با هدف اینکه هنر و مهارت خودش را در ساخت این بنا نشان بدهد، آن را به صورت لرزان ساخته اما ریاحی با این نظر مخالف است: «معمار این بنا که هنوز هم مشخص نشده چه کسی است، این بنا را با هدف لرزش نساخته. از قرار معلوم معمار ابتدا طاق و ایوان اصلی را ساخته و سپس منارههایش را».
معماری شگفتانگیز این بنا تنها برای بازدیدکنندههای امروزی عجیب نیست. این بنا از زمانی که ساخته شده حس کنجکاوی خیلیها را برانگیخته است، گذشتگان هم در مورد لرزشهای منارجنبان تجاربی داشتهاند. ریاحی در اینباره میگوید: «در کتاب آثار و ابنیه مرحوم جناب آمده است: میگویند یکی دو نفر بالای مناره رفته و میله وسط آن را میجنبانیدند. بعد از ۱۲-۱۰ بار جنباندن، لرزش از طاق ایوان به منارهها منتقل میشود. اشخاصی که زیر طاق ایستاده بودند، سرشان گیج میرود و روی زمین مینشینند».
دیولافا - سفرنامهنویس فرانسوی - که در زمان قاجاریه به ایران آمده مینویسد: «چیزی که نباید از آن غفلت کرد، این است که در وسط هر مناره یک تیره چوبی وجود دارد که کمتر قوه عادی با دست میتواند آن را به حرکت دربیاورد؛ مگر بادهای سخت اصفهان در اسفند ماه».
ابن بطوطه هم درباره منار جنبان نقل کرده که در شهر بصره هم چنین منارهای مشاهده شده. حکیم ابوالقاسم محمد بن محمد کلبی هم میگوید: «در یکی از شهرهای اسپانیا در اندلس، یکی از مسجد جامعهای آن را دیدم که موقع تکان دادن به جنبش درمیآید؛ یعنی بدون اینکه دعا یا حرفی گفته شود. من خود بر بام آن مسجد رفته و جمعی نیز با من بودند. چوبهایی که در موقع تکان دادن میگیرند در دست گرفتم و تکان دادم، چنان به حرکت درآمد که من به ایشان اشاره کردم که از جنباندن آن دست بردارند».
آندره گودار - نویسنده مشهور فرانسوی - هم در کتاب «آثار ایران» درمورد منار جنبان مینویسد: «این بنا یک شیوه جدید در ساخت بناست که بیارتباط با علوم دیگر نبوده.» در گذشته و طبق آن چیزی که ریاحی میگوید، تعداد کسانی که برای دیدن منار جنبان به شهر اصفهان میآمدند زیاد نبودند و خیلیها از وجود این منارهها آگاه نبودند.
تا جایی که حتی خود مردم اصفهان هم به خاطر مسافت زیادی که با منار جنبان داشتند، به دیدن آن نمیرفتند؛ «حالا نسبت به گذشته تعداد گردشگرانی که به منار جنبان میآیند زیاد شده و لرزشهایی که قبلا به این منارهها وارد میشد، باعث شده تا صدمه ببینند؛ برای همین در حال حاضر فقط راهنمای منارجنبان یکی از منارهها را به لرزه درمیآورد تا مناره دیگر از خطر تخریب در امان بماند. من به مسؤولان میراث فرهنگی پیشنهاد میکنم این درست که امروز ما مخارج زیادی را برای مسائل متعدد در نظر میگیریم و امکانات زیادی را فراهم میکنیم اما اگر به موقع از این میراث تاریخی و باستانی کشور مراقبت نکرده و از تخریبش جلوگیری نکنیم، مشکل پیدا میکنیم و این بنا در اثر بیتوجهی از بین خواهد رفت».
منارجنبان و آرامگاه
در مورد منارجنبان و لرزان بودنش نظرات مختلفی وجود دارد. عدهای میگویند این لرزش به خاطر وجود مقبره مرد پرهیزکاری به نام عمو عبدالله است و جنبیدن منارهها نشانهای از کرامت و بزرگی مقام اوست که بیشتر کارشناسان این موضوع را رد میکنند.
بهرام اولیکی، یکی از استادکارهای بازنشسته میراث فرهنگی اصفهان که ۵۵ سال در حرفه معماری فعالیت کرده در این باره میگوید: «میگویند لرزیدن منارهها به خاطر اعجاز وجود مقبره عمو عبدالله است اما این موضوع صحت ندارد. این لرزشها به خاطر اصول معماریای است که در ساخت این بنا به کار گرفته شده است. این اصول معماری همان کلافهایی است که به صورت چهارچوب قطور به هم پیچ و مهره شدهاند.»
بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند که باریک بودن منارهها یکی از علتهای لرزش بناست اما اولیکی نظر دیگری دارد؛ «برخلاف نظر این عده، باریک بودن منارهها اگر سطح اتکای قدرتمندی نداشته باشد، باعث فرویختن بنا میشود، این کلافها، یک سطح اتکای قدرتمند محسوب میشوند. آنها در واقع حکم یک غضروف را در بدن دارند، استخوانها به وسیله غضروف میچرخند و اندامها را به حرکت درمیآورند و به همین خاطر، وجود کلافها هم سبب لرزش در بنا میشود و هم آن را کنترل میکند.
برخی دیگر میگویند نوع مصالح خاصی که در سازه این بنا به کار رفته باعث جنبیدن آن میشود اما این نظریه نیز چندان پایه و اساس محکمی ندارد؛ چراکه منارجنبان از آجر و گچ ساخته شده و این مصالح هم که دیگر سبک و سنگین ندارند و همانطور که گفتم مهمترین علت لرزش و فرو نریختن این بنا همان کلافهایی است که در قسمت بیرونی منار به کار رفته است.»
زنگوله و ظرف آب
تا ده سال پیش که راهنماها در منارجنبان حضور نداشتند گردشگران خودشان وارد بنا میشدند و بعد از بالا رفتن از ۱۷ پله مارپیچ وارد یکی از منارها شده و آن را به حرکت در میآوردند. مسوولان میراث فرهنگی اصفهان هم برای اینکه مردم با چشمان خودشان لرزش مناره را ببینند، زنگولهای را آنجا وصل کرده بودند، به این ترتیب به محض لرزیدن مناره، زنگوله هم تکان میخورد.
البته روش دیگری هم برای دیدن این لرزش وجود دارد. در این بقعه شگفتانگیز، مقبره شیخ زاهدی به نام عمو عبدالله بن محمود صقلابی وجود دارد. این شیخ در قرن هشتم با پادشاه مغول مسلمانی به نام اولجایتو همدوره بوده است، به این دلیل معماری دوران مغول در بنای منارجنبان دیده میشود. مقبره این شیخ درون ساختمان قرار گرفته است. هماکنون راهنماها برای اینکه مردم لرزش کل ساختمان را ببینند ظرف آبی را روی مقبره میگذارند، به این ترتیب وقتی شروع به تکاندادن مناره میکنند لرزش از مناره شروع و به تدریج به بدنه ساختمان منتقل میشود و به قبر شیخ پارسا میرسد و بعد ظرف آب شروع به لرزیدن میکند.
هر ساعت یک لرزه
شهرت منارجنبان باعث شده تا گردشگران، خیلی بیشتر از گذشته به اصفهان بیایند و خودشان منار جنبان را به لرزش دربیاورند اما اگر این روال همین طور ادامه پیدا میکرد، خیلی طول نمیکشید که لرزشهای بیحساب و کتاب، کل بنا را خراب کند. به همین دلیل مسؤولان میراث فرهنگی اصفهان، به فکر راه چارهای افتادند؛ «تکانهای بیش از اندازه به بنا آسیب میرساند، برای همین تصمیم گرفتیم به جای اینکه مردم هر لحظه وارد مناره شوند و آن را به لرزش دربیاورند، از یک راهنما استفاده کنیم.
به این ترتیب که راهنما، هر یک ساعت به یک ساعت، وارد مناره میشود و آن را به لرزه درمیآورد. با استفاده از این شیوه، بین هر کدام از فشارها برای به لرزه درآوردن، وقفه میافتد و مانع از آسیب رسیدن به منارجنبان میشود.» اگر منارجنبان را از نزدیک دیده باشید حتما شما هم به این نتیجه رسیدهاید که در این بنای اسرارآمیز لرزان، نوعی کاشیکاری بسیار ظریف از نوع معرق و به اشکال ۱۶ ضلعی، دایرهای، چهارگوش و ذوزنقهای و به رنگهای لاجوردی و فیروزهای کار شده که چشم هر بینندهای را خیره میکند.
نظر شما