همشهری آنلاین - زینب زینالزاده: ماجرا به دهه ۴۰ بازمیگردد. سالهایی که اهالی ته خط نازیآباد، خیابان شیرمحمدی، هیئت محله خود را هفتگی در منزل یکی از شهروندان برگزار میکردند. مرحوم حاج «یدالله کمندی»، یکی از اهالی، سال ۱۳۴۰ تصمیم میگیرد زمینی را در محله خریداری کند و در آن حسینیه بسازد. او قصد داشت با این کار یک پایگاه مذهبی امن و ثابت برای اهالی ایجاد کند. زمین پلاک ۳۹ که ۱۶۸مترمربع مساحت داشت توسط حاج آقا کمندی خریداری میشود و همه اهالی برای ساخت آن آستین همت بالا میزنند. عدهای هزینه آهنها را میپردازند، برخی آجر و سنگ روی هم میچینند و بعضی دیگر در و پنجرهها را نصب میکنند. خلاصه همه همت میکنند و با بالا رفتن ستونهای حسینیه، شبستانهای آقایان و بانوان ساخته میشود.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
یادی از متولیان سجادیه
در سبز و بزرگ سجادیه باز میشود. به محض ورود، چشمانمان با قاب عکس حاج «علی اسفندیاری»، «جواد پروین» و «خیرالله ملکنژاد» که از بانیان ساخت سجادیه بودند گره میخورد؛ افرادی که به قول خادمان سجادیه زحمت زیادی برای ساخت آن کشیدند و امروز هر چند در میان ما نیستند اما یادشان در فضای معنوی آن ماندگار و جاودانه است. از پلهها بالا میرویم و وارد شبستان آقایان میشویم.
حاج «اسماعیل کمندی» فرزند مرحوم حاج یدالله کمندی پس از فوت پدر قریب به ۳۰ سال است که تولیت و مدیریت سجادیه را برعهده دارد. صحبتهایش را با بیان این مطلب که پدرش از معتمدان و ریشسپیدان محله بود آغاز میکند: «خیلی وقتها اهالی مسائل و مشکلات خود را با پدرم در میان میگذاشتند. او همیشه از اینکه مکان ثابتی برای برپایی هیئت محلهای و مراسم عزاداری در مناسبتهای مختلف بهویژه ایام محرم در محله وجود نداشت ابراز ناراحتی میکرد. حاجیبابا فرد خیلی پولداری نبود. او در خانه اجارهای زندگی میکرد اما درطول زندگیاش هیچوقت از خانه به دوشی خود ابراز ناراحتی نکرد. تنها دغدغهاش جابهجایی مدام هیئت عزاداری محله و نداشتن مکان ثابت برای برگزاری برنامههای مذهبی بود.»
حاج اسماعیل میافزاید: «به یاد دارم که یک روز همراه با مرحوم پدرم به شهر قم و از آنجا به مسجد جمکران رفته بودیم. در صحن و شبستان مسجد شنیدم که پدرم از خدا خواست کمکش کند تا بتواند مکانی هرچند کوچک در محله خریداری و آن را به حسینیه تبدیل کند.»
دعایی که برآورده شد
به گفته فرزند مرحوم حاج یدالله، چند روز پس از بازگشت از قم کار خرید ملک شماره ۳۹ در خیابان شیرمحمدی انجام میشود. او میگوید: «پدرم آن سالها پول زیادی نداشت. وقتی مالک زمین متوجه شد که پدرم قصد دارد حسینیه بسازد تخفیف داد و پدرم توانست زمین حسینیه را هزار تومان به ازای هر مترمربعی خریداری کند. البته تعدادی از اهالی هم برای تهیه پول خرید زمین به پدرم کمک کردند.»
بالاخره زمین خریداری میشود و اهالی شاد و خوشحال کارهای ساخت را شروع میکنند. مدیر سجادیه میگوید: «زمان ساخت مسجد مردان محله کارهای بنایی و آهنگری را بردوش گرفته بودند و زنان هم وظیفه تدارک و پشتیبانی را برعهده داشتند. حدود یک سال طول کشید و در نهایت این سجادیه با ۵۰۰ هزار تومان و به همت زن و مرد، پیر و جوان ساخته شد.»
نخستین مراسم سجادیه
همت و یکدلی اهالی در ساخت سجادیه باعث شد که امروز اهالی به اینجا دلبستگی پیدا کنند و آن را پایگاهی امن برای خود بدانند. حاج اسماعیل از برپایی نخستین مراسم در این مکان مذهبی میگوید: «ساخت سجادیه نازیآباد مصادف بود با میلاد امام سجاد(ع). مرحوم پدرم این تقارن را به فال نیک گرفت و با برگزاری جشن باشکوهی این سجادیه به بهرهبرداری رسید. با اتمام عملیات عمرانی برنامههای هفتگی هیئت عزاداری محله به ساختمان سجادیه، منتقل و از آن سال به بعد این سجادیه پایگاه مهمی برای برپایی مراسم مختلف اهالی ته خط نازیآباد شد.»
یاد و خاطره ۵۰ شهید محله
تصاویر شهدای محله بر دیوار به چشم میآید. نام ۵۰ شهید زینتبخش سجادیه است. حاج اسماعیل میگوید: «اینها شهدایی هستند که به سجادیه رفتوآمد داشتند یا هنگام ساخت کمک کردند و به نوعی با سجادیه ارتباطی داشتهاند.»
نام شهید «حسن طهرانیمقدم» کنجکاویام را برمیانگیزد. علت ثبتنام او را در بین شهدای محله جویا میشوم. حاج کمندی میگوید: «شهید طهرانیمقدم در زمان ساخت حسینیه کمک زیادی به ما کرد و هر جا که لازم بود از نظر فکری و طراحی بسیار کمک حال ما بود. امروز به خودمان افتخار میکنیم که نام و عکس این شهید زینتبخش سجادیه است. شهدایی که امروز نامشان در حسینیه ماندگار شده سالها قبل برای ساخت آن مشارکت داشتند و در دوران دفاعمقدس هم برای دفاع از خاکشان لباس رزم بر تن کردند و در این راه شهید شدند.»
آرزوی پدر را پسر برآورده میکند
به مروز زمان جمعیت محله زیاد میشود و بانیان تصمیم میگیرند آن را توسعه دهند. حاج اسماعیل میگوید: «مرحوم پدرم وقتی دید فضای حسینیه با توجه به استقبال شهروندان کوچک است با بانیان دیگر صحبت میکند و با خرید ملک ۸۰مترمربعی مجاور حسینیه آن را بزرگتر میکنند.» امروز هم با توجه به جمعیت محله در زمان برپایی مراسم ملی و مذهبی فضای حسینیه پاسخگوی حجم جمعیت نیست. حاج کمندی میگوید: «پدرم آرزو داشت سجادیه محله یکی از بزرگترین مراکز برپایی مراسم عزاداری شهر تهران باشد اما متأسفانه عمرش به دنیا نبود تا این کار را انجام دهد.»
پسرمرحوم حاج یدالله که وارث پدر است تصمیم گرفته فضای سجادیه را توسعه دهد. او در اینباره میگوید: «پدرم به آرزویش نرسید اما قول میدهم به همت اهالی این آرزو را برآورده کنم و فضای سجادیه را بزرگتر و آن را به بزرگترین حسینیه تهران تبدیل کنم.»
سلامتی، برکت خدمتگزاری است
حاج اسماعیل کمندی، متولی سجادیه نازیآباد سالهای زیادی است که در خیابان شیرمحمدی زندگی میکند و مانند مرحوم پدرش معتمد اهالی است. شهروندان برای رفع مشکلاتشان از او کمک میخواهند و گاهی از او تقاضا میکنند برای رفع مشکلات محله ریشسفیدی کند: «یک ریال از پول سجادیه را صرف زندگی شخصی خودم نکردم؛ چراکه این درس را پدرم به من داد و خواست که داراییام را صرف ماندگاری حسینیه کنم.»
وی میافزاید: «سلامتی و آبرو بزرگترین نعمتی است که خداوند به برکت خدمتگزاری در سجادیه به من داده و از این بابت شکرگزار هستم و چیز دیگری نمیخواهم.»
او به پدرش قول داده که اجازه ندهد چراغ حسینیه خاموش شود: «البته در این سجادیه علاوه بر من خادمان زیادی هستند که مخلصانه کار میکنند و چراغ اینجا را روشن نگه میدارند.»
برپایی مراسم مختلف
سجادیه این روزها محل برگزاری مراسم مختلف است. حاج اسماعیل میگوید: «علاوه بر برنامههای ملی و مذهبی اهالی میتوانند برای برگزاری مراسم عزاداری و مهمانی، برپایی سفرههای نذری و اجرای مراسم میلاد و مولودیخوانی از فضا و امکانات سجادیه استفاده کنند.»
وی میافزاید: «عدهای از شهروندان مراسم را در خانههایشان برگزار میکنند و فقط نیازمند امکانات آشپزخانه سجادیه هستند که محدودیتی در این زمینه وجود ندارد و تنها کافی است با مدیریت آن هماهنگ کنند.»
سجادیه در اختیار جوانان محله
جذب نسل نوجوان و جوان به مکانهای مذهبی و پایگاههای مردمی اهمیت زیادی دارد. حاج اسماعیل با بیان این مطلب میگوید: «زمانهایی که برنامههای ملی و مذهبی در سجادیه نداریم این فضا را در اختیار کانونهای مختلف که متعلق به نسل نوجوان و جوان هستند قرار میدهیم.» متولی سجادیه میگوید: «این روزها کانون نخبگان محله برای برگزاری جلسات و کلاسها از فضای اینجا استفاده میکنند و همین امر باعث میشود نسل نوجوان و جوان با چنین فضاهای مذهبی و مردمی بیشتر آشنا شوند و انس بگیرند.»
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۶ در تاریخ ۱۳۹۵/۰۷/۲۵
نظر شما