عبدالعلی دستغیب، منتقد ادبیات و مترجم فلسفه درباره داستان‌های ابراهیم گلستان و شخصیت او می‌گوید: «گلستان خیلی زود دریافت که اوضاع در ایران چند چند است و به لحاظ سیاسی هوش تندی داشت و سریع در دهه ۴۰ حساب خودش را با دیگر داستان­ نویسان و روشنفکران جدا کرد»

عبدالعلی دستغیب

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: عبدالعلی دستغیب، منتقد ادبیات و مترجم فلسفه درباره داستان‌های ابراهیم گلستان و شخصیت او می‌گوید: «گلستان خیلی زود دریافت که اوضاع در ایران چند چند است و به لحاظ سیاسی هوش تندی داشت و سریع در دهه ۴۰ حساب خودش را با دیگر داستان­ نویسان و روشنفکران جدا کرد و راه خودش را رفت. او ابتدا با جلال آل احمد دوستی داشت و در یک مسیر سیاسی قدم برمی‌داشتند، اما خیلی زود به‌دلیل نبوغ و هوش تندش دریافت که آن راهی که دیگران می­ روند به کجا ختم می‌شود؛ به همین دلیل راهش را از همه هم­ نسلانش جدا کرد. او سرمایه اولیه ­اش را با ساخت فیلم‌هایی برای شرکت نفت ایران به دست‌ آورد و الحق‌والانصاف که در عرصه فیلمسازی کارهای ماندگاری از خود به جای گذاشت. همواره زندگی لوکس و خاصی مدنظرش بود و به این آرزویش هم دست یافت و توانست در خارج از ایران در خانه ای زندگی کند که البته بیشتر به کاخ شباهت داشت تا خانه!‌»

دستغیب درباره داستان­ نویسی گلستان می‌افزاید: «گلستان در کنار بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری، در تاریخ یکصد ساله داستان­ نویسی ایران ماندگار می‌شود. او نویسنده ­ای بود که نثر ادبی و اداری قاجار را با زمانه خودش جدا کرد و خط فارقی بین این دو کشید؛ به همین دلیل و به سبب توجه به زبان فارسی از همگنان خود فاصله گرفت و درخشید؛ این در حالی است که بسیاری از نویسندگان ایرانی تحریک‌کننده سیاسی بوده‌اند و داستان‌های آنها با وجود اینکه ۳ تا ۱۰جلد را بالغ می‌شود، جز شعار توخالی محتوای دیگری ندارد. درواقع داستان، ‌زاده زندگی شهرنشینی است و گلستان این مهم را به‌خوبی می‌دانست؛ درحالی‌که عزیمت­گاه ذهن بسیاری از نویسندگان ایرانی هنوز دهات و روستاهاست و آنها ذات زندگی شهری را درنیافته ­اند. با این نگاه حتی نویسنده­ای مانند احمد محمود هم در تاریخ یکصدساله داستان­ نویسی ایران نمره قبولی نمی ­گیرد. داستان‌های محمود، برخلاف دولت­ آبادی، گرچه در شهر می­ گذرد، اما او هم عمق نگاه ندارد و برخلاف ابراهیم گلستان ذهنی شعارزده دارد؛ مثلاً در یکی از رمان­ های مطول ایرانی «ستار پینه‌دوز» به‌عنوان یک‌شبه قهرمان ظاهر می‌شود؛ درحالی‌که ۲ کلاس هم سواد ندارد. این درواقع فقر داستان­ نویسی در عصر گلستان و حتی پس از او را به ما نشان می‌دهد. پس قبول کنیم که نوع نگاه و کار گلستان با همه هم‌عصران و حتی نویسندگان پس از خودش متفاوت است. برای مجموع این دلایل است که او را به‌عنوان نویسنده ­ای شاخص به جای می­ آوریم و تا سال‌ها پس از ما هم خواهند گفت که داستان‌هایش درخشان است.»

کد خبر 783013

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha