همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: آوینیون که این روزها در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه است، در باره یک گروه اجرایی است که قصد دارند، نمایش مکبث را برای جشنواره آوینیون فرانسه آماده کنند، بقیه داستان ماجرای تلاش و تمرین و مواجهه این گروه با متن است. حسن معینی در این گفت وگو در باره این نمایش صحبت کرده است:
در توضیح نمایش نوشتهاید آوینیون در باره شکل دادن به مفهوم اجرا در تئاتر اجراست. بیشتر توضیح میدهید؟
آوینیون در باره یک گروه تئاتری است که به دعوت جشنواره آوینیون فرانسه قرار است به این کشور بروند. ولی قصه حول رفتن اینها نمیگذرد و مهم نیست که به آوینیون میروند یا نه. مهم تلاش آنها شکل دادن به یک نمایش است که از نمایش عبور میکند و به اجرا میرسد. اگر این اتفاق که شکل گرفتن اجراست، رخ دهد، برای آنها انگار تمام است. در پروسه کار میبینیم که تمام تلاششان را میکنند تا اجرا را شکل دهند که مواجههای است بین اجراگر و مخاطب به عنوان مشارکتکننده.
کسی که خودش کارش تئاتر نیست، میتواند مخاطب این تئاتر باشد و با آن ارتباط کند؟
به هر حال در زیر متن این نمایش یک درام اجتماعی عاشقانه با تم خیانت است. بنابراین فکر میکنم تا حد زیادی میتواند برای مخاطب عام هم جذابیت داشته باشد، به این شرط که با خودش روراست باشد. در این نمایش خیلی واضح خیانت انسانها را نشان میدهیم. معمولا در این لحظهها مخاطب با حس عجیبی در سالن مواجه میشود. یعنی یادش میافتد شاید خودش هم دارد در زندگی خیانت میکند. منظورم خیانت رفتاری و اخلاقی است. تعداد زیادی از تماشاگران همراه نمایش میشوند، بعضی را هم انگار به خودشان ارجاع میدهد. حتی تماشاگرانی را دیدهام که غمگین میشوند. یا تماشاگری بوده که نیمه نمایش از سالن بیرون رفته، ولی شب بعد دو باره برای دیدن نمایش آمده است.
در کار شما دو چیز برجسته شده است. یکی نمایشنامه مکبث و دیگری مراسم زار. در باره این دو انتخاب بگویید.
نمایشنامه مکبث پیشنهادی بود که در دل تمرین، گروه اجرایی مطرح کرد. البته از قبل میدانستیم که میخواهیم متنی از شکسپیر کار کنیم. دلیل انتخاب مکبث هم نزدیک بودن شخصیت مکبث به خوانش ما از این نمایشنامه برمیگردد. این که آدمی برای رسیدن به قدرت جنونی دارد که باعث میشود دست به هر کاری بزند. در مراسم زار هم که در نمایش ما وجود دارد، میخواستیم ببینیم چه چیزی در فرد زارزده اتفاق میافتد؟ ناصر تقوایی در مستندش میگوید زار باد جنی است که به شخص میافتد. انگار به مکبث هم باد جن جنون قدرت، زده است. در نمایش میبینیم به بازیگری که نقش مکبث را بازی میکند، گفته میشود باید آن باد جن به تو بزند و به جنون قدرت برسی. به این ترتیب میخواهد به تم کلاسیک جنون قدرت که در مکبث مطرح میشود، برسد.
باز همین دو عنصر، یعنی نمایشنامه مکبث و مراسم زار جنوب ایران ما را با نمایش مکبث زار ابراهیم پشت کوهی مترتبط میکند. شباهتی بین کارتان با مکبث زار وجود دارد؟
من مکبث زار را ده سال پیش دیدم و آوینیون هیچ ارتباطی با این کار ندارد. من یک تئاتر دانشگاهی با مولفهای این نوع تئاتر دارم. جریان تئاتر دانشگاهی در کار وجود دارد و از هیچ نظر ربطی نه به نمایش ابراهیم پشت کوهی دارد و نه به نمایش شبهای آوینیون کورش نریمانی. ما تمام حرفمان این بود که تماشاگر در تمام طول کار متوجه نمیشود کجا صحنه است و کجا پشت صحنه.
استقبال چطور است؟
فعلا خیلی عالی است. ولی برای گروهی مثل پر و خالی بودن سالن چندان مسئله نیست. ما دنبال تماشاگر برگزیده هستیم که شاید مواجههای بین آنها و کار صورت بگیرد. ولی به هر جال در یک اتفاق غیرقابل پیش بینی استقبال از کار خیلی خوب است.
نظر شما