همشهری آنلاین-امین رحیمی: اغلب پایتختنشینان با مشاهده کودکانی که در خیابان کار میکنند قطاری از سؤالهای بیجواب در ذهنشان مرور میشود؛ این کودکان فرزند که هستند؟ از کجا آمدهاند؟ کجا زندگی میکنند؟ آیا غذای کافی میخورند و فرصتی برای لذت بردن از کودکی دارند؟ و برای مسئولان شاید سؤالها رنگ و بوی دیگری داشته باشد و بیشتر در پی دانستن این باشند که این کودکان چه تعداد هستند؟ آیا قربانی یک شبکه مجرمانه هستند یا فقر یک خانواده؟ شاید پاسخ این سؤالات خیلی دقیق نباشد. به مناسبت ۲۲ خرداد روز جهانی منع کار کودک از این معضل اجتماعی تلخ و گزنده در منطقه سراغ گرفتهایم.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
کار کودک چه مشکلی دارد؟
کار کودکان نه فقط برای خود فرد با رنج و مشقت میگذرد بلکه برای تمام جامعه گران تمام میشود. کودکان به دلیل سن کم نمیتوانند در چرخه کار رسمی فعالیت کنند و از حمایتهای قانون در این حوزه برخوردار شوند، به همین دلیل اغلب در مشاغل پست و کاذب به کار گرفته میشوند و حتی ممکن است از آنان برای اقدامات مجرمانه یا بهرهکشی اقتصادی در مشاغل سخت استفاده شود.
ریشه مشکل هم اغلب ضعف اقتصادی خانواده است. نیاز مالی خانواده دستهای کوچکی را که به حمایت و آموزش نیاز دارد صرفاً برای مزد اندک روزانه درگیر مشکلاتی بزرگ میکند. اجبار کودک برای کار نیز سعادت و خوشیهای یک زندگی را که میتوانست با بالندگی همراه باشد به کلی نابود میسازد. کسب درآمد برای دوش نحیف کودکان باری سنگین است اما هنگامی که حیات اقتصادی یک خانوار معطل همین مزد ناچیز باشد چه میتوان کرد؟ این کودکان مانند هر کودک دیگری از نظر عاطفی قدرتمند و سالم هستند اما کمبودهای زندگی خانوادگی و مشقت کار احتمال بروز مشکلات روحی و روانی را برایشان بالا میبرد. ناسازگاری، بازماندن از تحصیل، گرایش به آسیبهای اجتماعی و عوارض روانی ناشی از کمبود حمایت عاطفی مهمترین تهدید پیش روی حال و آینده کودکان کار است.
مشکلات اجرای قوانین
طبق قانون، سازمان بهزیستی متولی اصلی پیشگیری، ساماندهی و پیگیری امور مربوط به کودکان کار محسوب میشود اما به دلیل دشواری اجرای این مأموریت به تدریج برای ۱۲ نهاد دیگر از جمله نیروی انتظامی، کمیته امداد، آموزش و پرورش، وزارت کار، دادگستری و... نیز مسئولیتهای قانونی تعریف شده است. دشواری اصلی مقابله با کار کودکان در منطقه ما از نیاز اقتصادی خانوار و اصرار والدین برای کار کودکان ناشی میشود. اغلب نهادها در این حوزه از همکاری نکردن سایر متولیان گله دارند و سازمان بهزیستی نیز همین شیوه را برگزیده و به همین دلایل هم کار روی زمین که نه، روی دوش کودک مانده است. برای مثال نیروی انتظامی فقط با مواردی که شاکی خصوصی دارد یا فعالیت باندهای استثمار کودکان، تکدیگری، توزیع مواد مخدر و امثال آن برخورد میکند. گویا جمعآوری کودکان متکدی نیز معمولاً اجرا نمیشود چون سازمان بهزیستی آنان را از عوامل انتظامی و قضایی تحویل نمیگیرد. در همین حال سازمان بهزیستی ادعا میکند سالانه برای ساماندهی ۵ هزار کودک خیابانی ظرفیت دارد و این رقم با همکاری مؤسسات خیریه و تشکلهای مردم نهاد به ۱۵ هزار هم میرسد.
ضایعاتیها
توقفی کوتاه در حوالی یکی از مراکز دپوی ضایعات در منطقه با مشاهده بیش از ۱۰ کودک کار همراه است. در میان ضایعاتیها افراد بزرگسال هم مشاهده میشوند ولی اغلب نوجوان هستند و گاهی سن آنها به ۱۲ سال هم نمیرسد. ظاهراً بیشترشان تبعه افغانستان هستند. «گل آقا نوری» ۱۷ ساله و پسر عمویش «عبدالله» ۱۵ ساله از ۶ ماه پیش مهمان منطقه شدهاند و به صف ضایعاتیها پیوستهاند. به همراه حدود ۱۰ نفر دیگر اتاقی برای خواب یافتهاند که میگویند حمام هم دارد. آنان مهربان و خندانند. «گل آقا» میگوید اگر کار دیگری مثل کار ساختمانی گیرش بیاید سراغ آن میرود ولی چون کار نیست فعلاً به همین راضی است. چرا که روزی ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان کاسبی میکند که بخش عمده آن در افغانستان برایشان ذخیره میشود تا سرمایه آینده باشد.
قانون چه میگوید؟
قانون کار ایران به کارگیری افراد زیر ۱۵ سال را مجاز نمیداند. استخدام افراد ۱۵ تا ۱۸ سال نیز طبق شرایط خاص مجاز است و علاوه بر آن کارگرانی که در این سن هستند باید هر سال برای انجام معاینه پزشکی به مراکز سازمان تأمین اجتماعی مراجعه کنند. استخدام کارگران زیر ۱۵ سال نیز در مرحله اول جریمه نقدی در پی دارد و در صورت تکرار کارفرما به حبس از ۹۱ تا ۱۸۰ روز محکوم میشود. تکرار دوباره این تخلف نیز به صدور حکم تعطیلی کارگاه یا واحد صنفی و ابطال پروانه کسب منجر میشود. از سوی دیگر ایران جزو کشورهای امضاکننده پیمان نامه حقوق کودک است که افراد زیر ۱۸ سال را کودک معرفی و کار آنان را نهی میکند. این کنوانسیون بینالمللی که در سال ۱۹۸۹ در سازمان ملل تصویب شد بر رعایت حقوق عمومی کودکان، تلاش برای رشد و ارتقای فردی و اجتماعی کودک، حق برخورداری از زندگی سالم و مناسب سن، بهرهمندی از نهاد خانواده یا شبه خانواده، بازی و تفریح و حمایتهای اجتماعی و عاطفی تأکید دارد. ناگفته نماند کار کودکان در شرایط ویژه پذیرفته شده است. برای مثال کار کودکان در جوامع روستایی و کشاورزی و برای کمک به بزرگترها، کار موقت کودک در فصل فراغت از تحصیل و همچنین کارآموزی همراه با درآمد نوجوانان در مشاغل سبک و مناسب.
طرحی که اجرا نشد
آماری از تعداد کودکان کار در منطقه در دست نیست و اقدامی هم در این حوزه صورت نمیگیرد. این در حالی است که منطقه ۱۸ به دلیل حاشیهای بودن، ضعف مالی خانوارها و فعالیت واحدهای صنعتی، با معضل کار کودک بهصورت گسترده مواجه است. تنها اقدامی که در این حوزه صورت گرفته شناسایی ۱۳۵ کودک کار طی سال ۹۱ است. «احد عبدی» مدیرعامل مؤسسه مددکاری و مشاوره «نوید مهر» درباره اجرای این طرح به همشهری محله میگوید: «با هماهنگی واحد آسیبهای اجتماعی شهرداری منطقه قرار شد برای ۴۵۰ کودک کار پرونده تشکیل بدهیم. در مرحله اول ۱۳۵ کودک شناسایی شد و از والدین ۶۰ نفر آنان نیز دعوت کردیم تا درباره طرحهای حمایتی اطلاعرسانی و هماهنگی کنیم. قرار بود به این کودکان و خانوادههایشان آموزشهای مددکاری و مهارتآموزی به همراه حمایتهای تحصیلی، تغذیهای و... ارائه شود ولی متأسفانه این طرح به مرحله بعدی نرسید و متوقف ماند. تا چند ماه بعد نیز مدام والدین این کودکان با ما تماس میگرفتند و میگفتند پس حمایتهایی که وعده دادید چه شد. » او که دانشآموخته رشته روانشناسی است فعال نبودن تشکلهای مردم نهاد در منطقه برای حمایت از کودکان کار را معضلی جدی معرفی میکند و خبر از آن میدهد که در مناطق مجاور این تشکلها فعال شدهاند و اقدامات مؤثری انجام میدهند.
حمایت از کودک کار
شهرداری تهران از حدود ۶ سال پیش طبق مصوبه هیئت وزیران و سیاستگذاری کلان مدیریت شهری، ساماندهی کودکان کار را پیگیری میکند و طی این مدت برای بیش از ۱۲ هزار کودک کار در پایتخت پرونده تشکیل شده است. کودکان کار و خیابان، کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، کودکان آزار دیده، کودکان متکدی، حاشیهنشین و خانه گریز جامعه هدف این نوع اقدامات شهرداری هستند که طیفی از انواع حمایتهای مالی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و رفاهی را در بر میگیرد. متأسفانه به دلایل اجتماعی و فنی منطقه ما از طرحهای ساماندهی کودکان کار محروم مانده است. رویکرد نوین شهرداری در این حوزه فعالسازی و استفاده از ظرفیتهای گسترده سازمانهای مردم نهاد است که به اختصار «سمن» نامیده میشوند.
سامانه ۱۲۳ در خدمت کودکان
کودک در دین اسلام جایگاه ویژهای دارد و دستورات زیادی در زمینه نحوه رفتار و برخورد با او ارائه شده است، ولی با وجود تمامی تذکرات همچنان شاهد مشکلاتی مانند کار اجباری و آزار و اذیت آنها هستیم. از این رو مرکز اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در منطقه ما نیز فعال است و کافی است در صورت مشاهده هرگونه کودکآزاری از سوی والدین یا غیر، با شماره ۱۲۳ تماس بگیرید. حفظ این شماره برای خود کودکان هم بسیار ساده است فقط باید فرد با حق و حقوق خود آشنا شود. بهزیستی ذوالفقاری واقع در میدان معلم، یافتآباد نیز مرکزی است که هممحلهایها و ساکنان حوزه غرب اگر هرگونه شکایتی در خصوص کودکآزاری داشته باشند میتوانند به آنجا مراجعه و اطلاعات لازم را ارائه کنند.
کاسبی با طعم تحصیل
کار کودک بر خلاف تصور اولیه همیشه با سختی و اجبار همراه نیست. بخش عمده کودکان کار منطقه به کسب و کار خانوادگی مشغول و از کارشان راضی هستند. چون سرمایهای برای آینده تدارک میبینند و خیلی زودتر از همسالانشان اوستاکار یا بهتر بگوییم صاحبکار میشوند. «فرشید» ۱۶ ساله یکی از این افراد است. او بومی شادآباد است و به همراه برادرش روی وانت میوه میفروشد. اگرچه از سختی کار میگوید و نداشتن فرصتی برای بازی با دوستانش اما از کارش راضی است و آرزوی بزرگی دارد که با لحنی دوستانه دربارهاش میگوید: «بچههای زیادی را میشناسم که روی وانت میوه میفروشند و درس را رها کردهاند. اما من درسم را میخوانم و سال دیگر دیپلم میگیرم. درسم خوب است و کاسبیام هم خدا را شکر خوب است. دوست دارم سرمایه جمع کنم تا در آینده مشکل مالی نداشته باشم و بتوانم دانشگاه بروم و مهندس بشوم. »
آسیبهایی که میآیند!؟
آمارهای مؤسسه نوید مهر نشان میدهد کودکان کار منطقه اغلب پسر هستند و گاهی ۵ یا ۶ سال بیشتر ندارند. کارگاههای نجاری و مبلسازی بهویژه در محدوده یافتآباد، ولیعصر(عج) جنوبی(عج) و شهرک صاحبالزمان(عج) و همچنین حوالی بزرگراه آزادگان میزبان بیشترین تعداد کودکان کار هستند. کار کودکان در کارگاههای غیرمجاز رواج بیشتری دارد و کارفرمایان اغلب به دلیل اصرار والدین و از سر دلسوزی نسبت به وضعیت مالی خانوادهها قبول میکنند که بر خلاف قانون، کودکان و نوجوانان را به کار بگیرند. اقدامی که گاهی حیاتی است اما بدون آسیب نیست.
«مسیب ارجمند» کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور خانههای سلامت منطقه در اینباره میگوید: «کار کودک در هر شرایطی نامناسب و آسیبزاست. فعالیت شغلی موجب میشود کودک از نیازهای اصلی و مناسب با سن خود از جمله بازی و تفریح، تحصیل، ارتباط با گروه همسالان و... باز بماند. اغلب کودکان کار از حمایتهای عاطفی بهویژه از سوی والدین نیز محروم میمانند و این شرایط در بزرگسالی دردسرساز میشود. در برخی مشاغل نیز به دلیل اینکه کودک نمیتواند مسائل ایمنی را رعایت کند امکان دارد حین کار با آسیب جسمی یا حتی معلولیت مواجه شود. »
او کودکان کار را به ۲ دسته کلی تقسیم میکند: «گروهی به دلیل تشویق والدین و شرایط رفتاری و روانی خانواده به کار و کسب درآمد علاقهمند میشوند. این افراد از نظر شخصیتی شجاعت و ریسکپذیری بالایی دارند و میتوانند در بازار کار نیز موفقیتهایی به دست آورند اما چندان اهل نظم و قانون و مراعات نیستند و ممکن است رفتارهای ضد اجتماعی داشته باشند. گروه دیگر کودکانی هستند که بدون میل باطنی و صرفاً به دلیل اجبار خانواده یا مشکل مالی به کار مجبور میشوند. ضعف حمایت عاطفی خانواده و پرداختن به مشاغل نامناسب نیز موجب میشود این افراد اعتماد به نفس پایینی داشته باشند. این کودکان در نوجوانی و جوانی در معرض آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد قرار دارند و معمولاً نمیتوانند زندگی موفق و مولدی داشته باشند. »
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۳/۱۸
نظر شما