هرچند صورت مسئله ما تغییر نمیکند. استقلال در لیگ قهرمانان آسیا نتیجه ضعیفی کسب کرده است و در ضمن، صعودش به مرحله بعدی رقابتها در هالهای از ابهام قرار دارد. اما دلیل این اتفاقات چیست؟ چرا نمایندگان ما در لیگ قهرمانان آسیا نتوانستهاند نتایج خوبی کسب کنند؟ ببینید، استقلال و دیگر تیمهای ما هنوز به دلیل برخوردهای کمی که در سطح بازیهای باشگاهی در آسیا داشتهاند، نتوانستهاند معادلات این لیگ را دریابند.
داستان لیگ قهرمانان آسیا با لیگ داخلی فرق دارد. به نظر من کیفیت رقبا هنوز کشف نشده است. وقتی ما چهار سهمیه را کسب کردیم ساختار فوتبال ما این اجازه را به مدیریت و مربیان نداد که بتوانند اطلاعات تازهای را از حریفان خود کسب کرده و برای رویارویی با آنها برنامه مشخصی ارائه کنند. تیمهای ما شناخت لازم را از حریفان خود نداشتند.
به نظر من باید با این باختها به شکل مثبتی برخورد کنیم. چون این آیینه نشان میدهد که ما باید تغییر و تحولاتی را در فوتبالمان ایجاد کنیم و اگر این اتفاق رخ ندهد هیچگاه نمیتوانیم در لیگ قهرمانان آسیا حرفی برای گفتن داشته باشیم. من مسئله باختهای استقلال و دیگر نمایندگان فوتبال کشورمان را به اشتباهات قلعهنویی، کاظمی، کریمی و حتی دایی مربوط نمیدانم؛ حتی به نظر من آنها اشتباهی نداشتهاند. چون با ایدههای خودشان در لیگ قهرمانان آسیا حضور یافتهاند.
مسئلهای که برای من اهمیت دارد، این است که تازه به این نتیجه رسیدهایم که در زمینه فوتبال باشگاهی در آسیا عقب ماندهایم؛ عقبماندگی که فرافکنی مدیران فوتبالی ما اجازه نداده تا در مقام ترمیم آن برآییم. مشکل اصلی فوتبال ما ساختار غلط و برنامهریزی ناصحیح است. آن وقت رسانهها و برخی دوستان وقت خود را صرف جزییات میکنند و مثلا اخراج جباری را علت اصلی ناکامی استقلال میدانند.
در صورتی که من معتقدم مشکل فوتبال ما ریشه در ساختار آن دارد؛ ساختاری که هنوز تغییرش ندادهایم. مشکل ما این است که فوتبال ما نمیتواند سانتر فوروارد تولید کند. ما برای داشتن مهاجم و دروازهبان به دنبال بازیکنان خارجی میرویم چون در این سطح به اندازه کافی بازیکن نداریم. چرخه تولید ما به طور مرتب دچار افت میشود و ما همچنان در حاشیههای فوتبال غرق شدهایم.
باختهای نمایندگان فوتبال کشورمان مقدمه خوبی برای ایجاد تغییر در ساختار فوتبال کشورمان خواهد بود؛ ساختاری که مدیران فوتبالی با فرافکنیهای پیدرپی اجازه ندادهاند اصلاحات در آن ایجاد شود. باید به فکر اصلاحات اساسی و اصولی باشیم. پرداختن به موضوعات جزئی چیزی را تغییر نمیدهد. مهم این است که عوامل اصلی را جستوجو کنیم و به دنبال جلوگیری از تکرار این اتفاقات در آینده باشیم. فوتبال ما در عرصه رقابتهای آسیایی به شکل اساسی و ریشهای مشکل دارد. این مشکلات را نمیتوان حاصل اتفاقات جزئی دانست. نمیتوان غیبت یک بازیکن را علت ناکامی یک تیم در رقابتهای آسیایی قلمداد کرد. در این سطح چیزی فراتر از بودن یا نبودن یک بازیکن وجود دارد.